به بورس خوشبین باشیم
فردین آقابزرگی
فکر میکنم یکی از ریشههای اثرگذاری که ذهنیت تاثیر اخبار خوش روی بازار سرمایه را برای ما به وجود آورد که چرا حرکت خاص مثبت یا منفی در بازار نمیبینیم و با تزریق اطلاعات مثبت از جمله گزارش ۹ ماهه صنایع و شرکتها کمترین تاثیر روی قیمت سهم گذاشته شد، به رشد بیش از اندازه سال ۹۹ برگردد که در اثنای ورود اطلاعات جدید و کنترل نوسان قیمت و شاخص از سوی مراجع مربوطه به نوعی تعادلی بین ورود اطلاعات مناسب به شرکتها و صنایع و از سوی دیگر نگرانی از یک دوره جدید شکلگیری دور هیجانی و افزایش گونهای از مدیریت شاخص و قیمت دارد، صورت میگیرد.
اما یکی از دلایل اینکه چرا با درنظر گرفتن اینکه نسبت به ابتدای سال ۹۹ مثلا ۷۰ درصد از شرکتهای ما بیش از ۵۰ درصد اصلاح منفی داشتند و در مقابل ۳۰ درصد از شرکتهای ما به صورت افزایشی حرکت کردند، کنترل قیمت و شاخص است. از عوامل دیگر میتوان گفت که یکی از معیارهای اصلی در سال ۹۹ ریشه و اساس تفکر و تحلیل اغلب کارشناسان این بود که با دید ارزش جایگزینی، ارزش روز دارایی به نظام سودآوری و استمرار در وضعیت عملکرد شرکتها نگاه میکردند. نقطه مقابل نه به حالت حاد ۹۹ و نه به وضع حال حاضر است. یعنی آنچنان جوانب احتیاط رعایت میشود که P/E ما از ۳۴ تا آستانه ۷ کاهش پیدا کرده و انتظار بر این است که باید تحولی در فضای شادابی بازار ما ایجاد شود. P/E فوروارد ما نیز به همین شکل بسیار بسیار متفاوت از سال ۹۹ بود. به طور واقعی یک دوره گذار در سال ۱۴۰۰ داشتیم. ۲ درصد بازدهی که در حال حاضر شاهد هستیم نشان از تکرار وقایع گذشته در بازار سرمایه است. هرگاه دو سال پیاپی ۹۸ و ۹۹، ۱۸۷ درصد و در پی آن ۱۵۵ درصد بازدهی در سال ۹۹ به طور متوسط سال راکدی را ما میبایست داشته باشیم که تا این لحظه هم به همان نتیجه رسیدیم. بنابراین فکر میکنم به این دلیل دو دسته از فروشندگان که باعث میشوند.
حجم معاملات کاهش پیدا کند و عدهای که با زیان هنگفتی مجالی برای فروش ندارند یعنی به واسطه ضرر مضاعفی که خواهند کرد از گردونه عرضه خارج شدند. گروه دوم کسانی هستند که در نیمه دوم سال جاری وارد شدند و انتظار بازدهی مناسب دارند. به همین دلیل عرضهکنندهای نداریم. از نظر من متاسفانه حجم وسیعی از نقدینگی از بازار سرمایه به بهانه صرف در بازار بدهی توسط نهادها و سازمانهای وابسته به دولت، بانکها مستقیم و غیرمستقیم وابسته به دولت این نقدینگی از بازار سرمایه خارج شده است. برخی میگویند بازار بدهی مخاطب و بازار سرمایه هرکدام مخاطب خاص خود را دارد. در حالی که این طور نیست. وقتی به صورت دستوری به نهادها و بانکها چه به منظور اجرای عملیات بازار باز و چه کنترل نرخ بهره بین بانکی وقتی منابع در اختیار خود را صرف خرید اوراق میکنند آن منابع از گردونه تقاضا برای خرید سهام خارج میشود. ضمن اینکه در حال حاضر بهرغم منابع هنگفتی که برای جلوگیری از اصلاح و افت قیمتها صرف شد، وقتی بهره بین بانکی و نرخ موثر اوراق بدهی که دارد معامله میشود بیش از ۲۴ درصد است؛ مسلما باید آثار آن را به طور معکوس در بازار سرمایه ببینیم. ما اگر هرگونه مقاومتی برای جلوگیری از این تعادل انجام بدهیم به نتیجه نمیرسد و اگر هم نتیجهای داشته باشد همان طور که در ابتدا گفتم به نوعی سطح عمومی قیمتها و نوسان برای پیشگیری از وقایع سال ۹۹ و بازکردن فضای ممکن برای معاملات حتی در بازار ثانویه برای اوراق بدهی دارد، کنترل میشود. انتظار ندارم مثل زمانی که قیمتها بیش از اندازه افزایش پیدا میکرد، الان هم در همان مقطع باشیم و انتظار نباید داشته باشیم که بعد از یک اصلاح منفی یا رکود، بلافاصله یک حرکت شارپی در جهت مثبت داشته باشیم. درست مثل ظروف مرتبطه که بازارها در اقتصاد به هم مرتبط هستند. بازار سرمایه از سایر بازارها با اختلاف قابل توجهی عقب است و این فاصله جبران خواهد شد. در آینده نزدیک فکر میکنم بین بازه زمانی ۳ تا ۶ ماه آینده خلأ عقبماندگی بازار سرمایه از سایر بازارها به دلیل تطبیق ارزش ذاتی و ارزش روز معاملاتی اغلب صنایع و سهام شرکتها جبران شود. هرچند مسوولان نگران هستند که اگر فضای بازار به نفع تقاضا تقویت شود شاید به راحتی نشود بازار را کنترل کرد. اگر دامنه نوسان قیمت و نگرانی خاصی از افت یک روزه و چندروزه یا افزایش را نداشته باشیم بازار به صورت خودانتزام تعادل خود را به دست میآورد.