شرق به دنبال کاهش نقش دلار

۱۴۰۱/۰۱/۲۳ - ۰۲:۱۰:۴۹
کد خبر: ۱۸۸۱۲۴
شرق به دنبال کاهش 
نقش دلار

گروه بانک و بیمه | محسن شمشیری|

به دنبال رشد سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان که پیش‌بینی می‌شود تا ۲۰ سال آینده به قدرت اول اقتصاد دنیا تبدیل شده و از امریکا پیشی بگیرد، این پرسش مطرح است که چین باید چه اقداماتی را در جهت جلب اعتماد کشورهای طرف تجاری، بازرگانان و شرکت‌ها انجام دهد تا آنها به جای معاملات دلاری، نگهداری ذخایر و پول خود و بستن قرارداد به صورت دلار و معامله از طریق سوییفت، به گونه‌ای دیگر عمل کنند و تجارت و انتقال پول و قراردادها را با یوان چین، ین ژاپن، روبل روسیه، و سایر پول‌های جهان انجام دهند؟

همچنین کشورهایی مانند روسیه، ایران، ترکیه و بسیاری دیگر از کشورها که به دلایل سیاسی، ایدئولوژیک و اقتصادی در هشتاد سال اخیر هدف تحریم‌های امریکا، تحریم دلاری و سوئیفت، تحریم بانکی و نفتی بوده‌اند یا به دلیل رشد تعرفه‌های گمرکی و روش‌های دیگر با کاهش منافع، زیان، خسارت و کاهش مبادلات و کوچک شدن اقتصاد خود مواجه شده‌اند و مشکلات و چالش‌های فراوانی داشته‌اند نیز، به دنبال آن هستند که معاملات غیر دلاری با بازار جهانی داشته باشند. حتی برخی کشورها مانند ایران و روسیه تلاش کرده‌اند که ذخایر ارزی خود را به صورت غیر دلاری افزایش دهند و طلا، یورو، یوان، و سایر ارزها را برای گزارشگری ارزی خود و تبدیل ارزها انتخاب کرده‌اند. 

براین اساس، بسیاری از کشورها که هدف امریکا بوده یا از معاملات دلاری رضایت ندارند، تلاش کرده‌اند که از طریق معاملات دو جانبه و چند جانبه، تشکیل اتحادیه، پیمان‌های منطقه‌ای، تهاتر کالا و... سهم دلار در معاملات خود را کاهش دهند. 

اما از آنجا که سایر پول‌ها نسبت به دلار با نوسان بیشتری مواجه است و به خاطر جنگ، تحریم، ضعف اقتصادی یا کودتا و عوامل دیگر، پول‌هایی مانند روبل روسیه در مدت کوتاهی ارزش خود را از دست می‌دهد و با 50 درصد کاهش ارزش مواجه می‌شود یا لیر ترکیه ظرف مدت کوتاهی با نوسان شدید مواجه می‌شود یا به خاطر دخالت و دست کاری دولت چین و ژاپن در کاهش ارزش پول، شاهد کاهش ارزش یوان و ین بیش از تورم داخلی و جهانی هستیم، در نتیجه کشورها و شرکت‌های مختلف برای حفظ ارزش پول و ذخایر خود، سعی می‌کنند که ذخایر خود را به صورت دلار نگه دارند یا قراردادها را به صورت دلاری تنظیم کنند تا در آینده کمتر با نوسان ارزش پول‌های دیگر مواجه شده و خسارت کمتری داشته باشند و به نوعی خود را با انتخاب دلار در شرایط با ثبات‌تری مواجه می‌کنند. 

این موضوع باعث شده که به خاطر برتری اقتصاد امریکا در هشتاد سال اخیر، حضور نظامی، تشکیل ناتو و همکاری امریکا و متحدان اروپایی و آسیایی آن، هژمونی نظامی و سیاسی، تشکیل نهادهای بین‌المللی مانند بانک جهانی وصندوق بین‌المللی پول، ایجاد سیستم‌های مالی پیشرفته مانند سوییفت، استانداردهای بانکی، بازارهای سرمایه، بورس و... برخورداری از فناوری پیشرفته، قدرت رسانه‌ها وروش‌های مالی و... عملا دلار بر اقتصاد جهان حاکم شده و نه تنها 60 درصد ذخایر ارزی جهان به دلار است بلکه برخی بازارها مانند نفت وگاز، تنها دلار را به عنوان ارز مورد معامله قبول دارند. زیرا ثبات ارزش دلار و حمایت اقتصاد امریکا از آن موجب شده که شرکت‌ها برای حفظ منافع خود، به سمت دلار بروند. بسیاری از قراردادهای تجاری و صنعتی و بلندمدت نیز به دلار بسته می‌شود. 

در مقابل سهم بالای دلار از ذخایر ارزی و معاملات دلاری که گاهی تا 100 درصد کل بازار نفت وگاز و... را در برگرفته است سهم یوان چین از ذخایر ارزی 2.5 درصد، سهم ین ژاپن 5.3 درصد، سهم یورو 21.2 درصد و سایر ارزهای جهانی نیز معادل 11 درصد بوده است. 

اقتصاد چین با اینکه بیش از 20 درصد تولید ناخالص جهان را دارد اما سهم اندکی از ذخایر ارزی و معاملات ارزی دارد. دلیل آن دخالت و دست کاری در نرخ‌ها و بی‌ثباتی در سیاست‌ها و اقداماتی است که اعتماد برانگیز نیستند و کشورها و شرکت‌ها نمی‌توانند به آن اعتماد کنند و در حال حاضر سهم ژاپن به خاطر جلب اعتماد بیشتر است. 

در سال 2017، حجم کل تجارت جهانی 74 تریلیون دلار بود، در حالی که حجم معادلات مالی به 1.27 کوآدریلیون (10 به توان 15) دلار رسید؛ این بدان معناست که حجم مبادلات مالی 18 برابر بیش از مقیاس بخش واقعی بوده است. جالب‌تر اینکه 75 درصد این مبادلاتِ به دلار، یا در لندن یا در نیویورک صورت گرفته است.

اگر به آمار سال 2017 نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که چین، روسیه، ترکیه و ایران، 30 درصد تولید جهان و تقریبا 28 درصد از کل تجارت صادراتی جهان و 35 درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده‌اند. اما سهم آنها از ذخایر ارزی و معاملات ارزی و بستن قراردادها به پول غیر دلاری اندک است. در نتیجه اولین اقدام این کشورها این است که متناسب با سهم بالای 30 درصدی از اقتصاد جهان، اقدامات اعتماد ساز انجام دهند تا دیگران حاضر شوند که معاملات غیر دلاری و با پول این کشورها را انجام دهند. 

موضوع حاکمیت دلار از جنگ دوم جهانی و  برتن وودز ایجاد شده است زیرا اقتصاد اروپا و ژاپن و انگلیس در معرض تورم و نوسان ارزش پول بوده است و کشورهای جهان به دنبال آن بودند که پول خود را به یک پول معتبر قفل کنند تا کمتر خسارت داشته باشند. اگرچه سیستم پایه طلا و دلار حاکم بود و بعد از مدتی روزولت اعلام کرد که ما قیم پول‌های جهان نیستیم و نمی‌توانیم ارزش پول و طلا را حفظ کنیم اما حتی بعد از برتن وودز و تلاش کشورها برای ایجاد سبد ارزی و پول‌های بین‌المللی، بازهم بازارهای جهان، دلار را انتخاب کردند زیرا امریکا دور از جنگ بود، قدرت نظامی برتر، اقتصاد برتر و نظام سیاسی بهتری داشت و همه این عوامل در کنار تشکیل ناتو و اتحاد امریکا و حامیان آن موجب شد که دلار با ثبات بیشتری همراه شود. امروز معاملات بورس و بازارهای مالی نیز در اختیار امریکاست و همه اینها موجب حاکمیت دلار در 60 درصد اقتصاد جهان شده است.

این موضوع باعث شده که ذخایر ارزی جهان و معاملات به دلار باشد و در عین حال موجب شد که سالانه هزاران میلیارد دلار سرمایه از کشورهای جهان و بسیاری از افراد و شرکت هابه امریکا بروند و اقتصاد امریکا بیشتر تقویت شد. در نتیجه روشن است که نهادهای بین‌المللی و زیر ساخت‌ها و ایجاد سیستم با ثبات اقتصادی، سیاسی، نظامی اجتماعی، فرهنگی، و تاریخی و آنچه درهشتاد سال اخیر رخ داده موجب افزایش نقش دلار به عنوان پول بین‌المللی با کمترین نوسان شده است و ثبات ارزش و هژمونی اقتصاد وسیاست و قدرت نظامی امریکا حامی ثبات ارزش دلار بوده است.  حتی امروز، هر روز صبح تمام ارزش پول‌های جهان ابتدا به دلار مشخص شده و بعد معاملات دیگر انجام می‌شود و همه این عوامل نشان می‌دهد که اقتصاد شرق و ایران وچین ابتدا به ثبات نیاز دارد تا جلب اعتماد کند و همه حاضر باشند که پول خود را به یوان و ریال حفظ کنند. می‌گویند که در گذشته، اعراب خلیج فارس ریال ایران را بیش از دلار قبول داشتند زیرا معتقد بودند که ارزش ریال ایران با ثبات بیشتر همراه است و نوسان کمتری نسبت به دلار دارد.  همچنین اشتباه بسیاری از کشورها و موضع سیاسی آنها، ایجاد جنگ و تنش در جهان موجب شده که پول‌های دیگر کمتر مورد توجه قرار گیرند. برخی کشورها مانند چین و ژاپن در بازار و ارزش پول خود دخالت کرده و از طریق دستکاری در ارزش معاملات و کاهش ارزش یوان و ین به دنبال رشد صادرات خود بوده‌اند و این موضوع به معنای نوسان در ارزش یوان و غیر واقعی بودن آن است و کشورها و شرکت‌ها اعتماد به سیاست‌ها و عملکرد دولت و اقتصاد چین ندارند. 

    اقدامات لازم چین و کشورهای شرق  در 20 سال آینده 

اکنون روشن است که چین و کشورهای شرق مانند روسیه، ژاپن، کره، ایران و سایر کشورها باید اقداماتی در جهت اعتماد‌سازی انجام دهند تا نوسان پول آنها کمتر شود و بازرگانان وکشورها حاضر شوند دلار را کنار گذاشته و با پول‌های دیگر تجارت کنند. اما وقتی خود شرکت‌های چین و ایران حاضر نیستند دلار را کنار بگذارند چگونه انتظار دارند که دلار حذف شود. لذا در این راستا باید اقدامات مختلفی انجام دهند تا اعتماد بازار جهانی را جلب کنند و از ایجاد خسارت و نوسان برای خود و دیگران جلوگیری نمایند.  در آینده، سهم کشورهای آسیایی و شرقی از تولید کالا و خدمات و تجارت جهانی افزایش خواهد یافت و کشورهایی مانند هند، برزیل، ژاپن، کره، اندونزی، مالزی و احتمالا ایران سهم بالاتری را از اقتصاد جهان خواهند داشت .در نتیجه بسیاری از کشورهای جهان که با امریکا مرزبندی‌های سیاسی و ایدئولوژیک دارند یا منافع خود را در تغییر ساختار تجارت جهانی دنبال می‌کنند در تلاشند که قدرت دلار از تجارت جهانی را کاهش دهند در حال حاضر اقتصاد امریکا با وجود سهم ۲۵ درصدی از تولید ناخالص جهان، سهم خود را از تجارت جهانی و ذخایر ارزی و مبادلات پولی افزایش داده است.

از سوی دیگر کشورها تلاش می‌کنند که معاملات خود را به دلار کمتر کنند. اما به خاطر نوسانات پول‌های دیگر، عملا معاملات غیر دلاری باعث زیان و خسارت می‌شود. زیرا تبدیل به پول‌های دیگر، عملا به معنای نوسان بیشتر است و نگهداری پول به صورت دلار با نوسان کمتری همراه است. از جمله در ایران و دوره احمدی‌نژاد تلاش کردند که گزارش‌های مالی خود را به یورو اعلام و ذخایر ارزی را به صورت یورو نگهداری کنند اما نتیجه آن چند میلیارد دلار خسارت نسبت به شرایط نگهداری ذخایر به صورت دلار بوده است.  همین مساله باعث شده که تاجران و شرکت‌های بازرگانی و صنعتی و به خصوص معاملات نفتی و پالایشگاهی معاملات غیر دلاری را نپذیرند زیرا از محل نوسان پول‌های دیگر زیان دیده و منافع آنها کاهش می‌یابد. بسیاری از کشورها تلاش کرده‌اند دلار کمتری در تجارت خود داشته باشند اما از بابت تبدیل پول‌های خود به ارز‌های غیردلاری دچار زیان‌هایی شده‌اند و خسارت‌های به همراه داشته است. این مطالب و موضوعاتی از این دست موجب شده که عملاً حضور پول‌های غیر دلاری در قراردادها و معاملات بین بانکی و بین کشورها کمتر باشد و اکثر شرکتها و بازرگانان و قراردادهای تجاری به دلار بسته شده است. در نتیجه تا زمانی که اقتصاد امریکا قادر است نهادهای مالی و سیاسی را در اختیار داشته باشد و با متحدان خود هژمونی دلار را حفظ کند، نمی‌توان انتظار کاهش زیاد سهم دلار را داشت. 

البته در سال‌های اخیر سهم دلار از ذخایر ارزی از حدود 70 درصد به 60 درصد کاهش یافته است اما اگر انتظار داریم که سهم یوان چین معرف اقتصاد برتر دنیا در 20 سال آینده باشد، باید در آسیا و شرق جهان نیز نوعی اتحاد بین کشورهای منطقه ایجاد شود و کشورهای منتقد امریکا، به توافق برای ایجاد نهادهای مالی بین‌المللی برسند.

در نتیجه تا زمانی که اقتصاد امریکا با کشورهای اروپایی و سایر متحدان خود در ناتو و کشورهای صنعتی دیگر هماهنگی دارند و همچنین هژمونی سیاسی و نظامی امریکا در کشور جهان حاکم است و امریکا از طریق نهادهای پولی و مالی و بین‌المللی قادر است که بر قراردادهای اقتصادی و حقوقی نفوذ داشته باشد و دلار با ثبات داشته باشد، نمی‌توان انتظار داشت که معاملات غیر دلاری بیشتر شود.

    تغییر ارزش دلار  متناسب با واقعیت‌های اقتصادی 

 ارزش پول دلار امریکا نیز متناسب با تورم و تحولات جهانی تغییر می‌کند و فدرال رزرو دخالت و دستکاری دولت امریکا در ارزش دلار را اجازه نمی‌دهد و کاهش و افزایش نرخ بهره نیز با حساسیت خاصی همراه است. 

این درحالی است که در اقتصاد کشورهای شرقی به سادگی پول خلق می‌شود و دخالت‌های مختلفی از سوی دولت و بانک‌ها صورت می‌گیرد. 

    کاهش ارزش روبل روسیه  با جنگ اوکراین 

همچنین سوابق سیاسی و حضور نظامی امریکا در جنگ دوم جهانی و اتحاد کشورهای هماهنگ با امریکا در پیمان ناتو و غیره موجب شده معاملات دلاری بیشتر مورد توجه باشد زیرا با هر نوع تغییر سیاست امریکا و متحدان آن در مقابل چین و ژاپن و روسیه و سایر کشورهای جهان شاهد کاهش ارزش پول آن کشورها و افت تجارت وصادرات آنها هستیم و لذا در چنین شرایطی که نوسانات ارزش پول در کشورهای مختلف وجود دارد بازرگانان و شرکت‌ها معاملات خود و قراردادها را غیر دلاری نمی‌کنند. وقتی حمله روسیه به اوکراین به صورت غیر منتظره انجام می‌شود و ارزش روبل روسیه را به همراه دارد و تحریم‌های جهان علیه روسیه صورت می‌گیرد، طبیعی است که هیچ نوع سیستم ارزی مانند سوییفت در روسیه حتی از سوی شرکت‌های این کشور نیز پذیرفته نخواهد شد و کشورهای دیگر نمی‌توانند به روسیه اعتماد کنند.  از این موضوعات می‌توان نتیجه گرفت که در آینده اقتصاد چین و روسیه و کشورهای شرق جهان، با پیشی گرفتن از اقتصاد امریکا و تبدیل شدن به قدرت اول جهان، باید اتحادیه و پیمان‌های منطقه‌ای تشکیل دهند و متحدان و شرکای تجاری خود را تقویت و حمایت کنند تا آنها نیز اعتماد کنند و به یوان یا پول دیگری معامله انجام دهند. اما قبل از آن باید ثابت کنند که در نرخ‌ها و ارزش پول و تعرفه‌های تجاری خود دست کاری نمی‌کنند و به بازرگانان و شرکت‌ها اطمینان دهند که ارزش یوان یا پول‌های دیگر و قرارداد‌های دیگر تابع واقعیت اقتصاد خواهد بود و ارزش پول متناسب با تورم تغییر خواهد کرد در آن صورت به ‌تدریج شرکای اقتصادی چین وکشورها معاملات غیر دلاری را افزایش خواهند داد علاوه بر این موارد نوع حمایت سیاسی و نظامی و هژمونی و حمایت از دولت‌های کشورهای مختلف و حفظ فضای کسب و کار برای شرکای اقتصادی چین و روسیه و کره جنوبی و هند و ایران اطمینان دهند که کشورها در بلندمدت از طریق معاملات غیر دلاری سود خواهند کرد.

 همچنین ایجاد نهاد‌ها و سیستم‌های مالی و پولی و استانداردهای بانکی شبیه آنچه امریکا در حال حاضر در اقتصاد جهانی در اختیار دارد باید برای کشورهای شرقی مانند چین ایجاد شود. سیستمی مانند سوییفت باید جلب اعتماد کند و برای متحدان اقتصاد چین و هر کشوری در چارچوب مناسبات و قراردادهای اتحادیه مربوط به آنها حاکم شود و کشورها و بازرگانان نگران منافع خود و کاهش سود و همچنین منافع و خسارات و هزینه‌های مربوطه نباشند. به عبارت دیگر در ۲۰ سال آینده علاوه بر تولید و فناوری و افزایش سهم اقتصاد چین و سایر کشورهای جهان از تولید ناخالص و پیشی گرفتن از امریکا و کاهش سهم امریکا و متحدان امریکا از تجارت جهانی، باید یک سری نهادها و قراردادها و فعالیت‌های مرتبط ایجاد شود تا ثبات را در فضای پولی و ارزی و بانکی و انتقال پول کشورها حاکم کند و بازرگانان و شرکت‌ها به آن اطمینان کنند و مانند شرایط بعد از جنگ دوم جهانی که عملاً دلار به نوعی لنگر ارزی جهان و قیم پول‌های دنیا تبدیل شده بود، شاهد ظهور یک پول قدرتمند و موثر و با ثبات و متناسب با واقعیت‌های اقتصاد جهان معرفی شود.   برای شرکای تجاری چین و سایر کشورها یوان و معاملات ارزی در چارچوب سوییفت چینی، باید بتواند مانند سوییفت امریکا و دلار امریکا نقش ثبات‌دهنده و حفظ منافع و کاهش نوسان آنها را به همراه داشته باشد.