نابودی منابع آب کشور
شهریار حسینبُر
استفاده از ظرفیتهای مختلف جهت رشد و توسعه تولید و صادرات مهمترین راهحل برای بهبود شاخصهای اقتصادی و رسیدن به نقطه مطلوب است، چه بسا راهحل جلوگیری از آفات اقتصادی همچون رکود و تورم به طور همزمان رونق تولید است، خواه این تولید در حوزه صنعتی، کشاورزی یا خدماتی باشد، اما نکته حائز اهمیت در تولید توجه به صرفه یا عدم صرفه اقتصادی است، در واقع باید ورودی و خروجی مالی و اقتصادی به صورت واقعی مورد بررسی قرارگیرد، این موضوع با توجه به استفاده از ذخایر آبی و خاکی کشور و کره زمین در حوزه کشاورزی اهمیت دو چندان دارد. به خوبی میدانیم که وضعیت ذخایر آبی کشور خصوصا در جنوب رشته کوههای البرز و شرق رشته کوههای زاگرس بسیار اسفبار و نگرانکننده است، خشک شدن بسیاری از رودخانهها و تالابها، کاهش سطح و از بین رفتن سفرههای زیرزمینی آبی و در نهایت فرونشستهای مداوم زمین درجایجای کشور هر روز ما را با واقعیت سختی روبه رو می کند، این وضعیت تا بدانجا عمیق شده است که کشاورزی در بسیاری از استانهای کشور از جمله اصفهان، یزد، فارس و کرمان عملاً غیر ممکن شده است و این موضوع موجب بروز بسیاری از اعتراضات کشاورزان در این استانها شد که طبیعتاً خبرهای آن به گوش همه ما رسیده است. در چنین شرایطی کشت بسیاری از محصولات با مصرف آب بسیار زیاد چه هزینهای میتواند به کشور و مردم تحمیل کند؟ مدیرکل بازارچههای مرزی استان سیستان و بلوچستان اعلام کرده است که از مبدأ این استان به کشورهای پاکستان و افغانستان 7000 تن هنداونه صادر شده است، این موضوع در ظاهر شاید یک موفقیت به نظر بیاید اما باید بررسی شود برمبنای شاخصهای درست اقتصادی صرفه و صلاح آن چگونه است؟ برای تولید هر کیلوگرم هندوانه حدود 300 لیتر آب مصرف می شود، یعنی برای تولید 7000 تن هندوانه حدود 2 میلیارد و 100 میلیون لیتر یا 2 میلیون و 100 هزار مترمکعب آب مصرف شده است، قیمت اقتصادی یا همان قیمت جایگزین هر متر مکعب آب در مناطقی از ایران همچون سیستان و بلوچستان حدود 60 هزار تومان است، یک محاسبه ساده نشان میدهد فقط ارزش آب مصرف شده برای 7000 تن هندوانه صادر شده حدود 126 میلیارد تومان است، حال اگر فرض کنیم هر کیلوگرم هندوانه صادراتی در نهایت به مبلغ 6000 تومان به فروش رفته باشد نهایتاً مبلغ به دست آمده 42 میلیارد تومان بوده است یعنی حدود 84 میلیارد تومان فقط و فقط زیان ریالی ایجاد کرده است، متأسفانه این فقط یک نمونه بسیار کوچک و سادهای از زیان ایجاد شده به دلیل عدم استفاده بهینه از منابع است. در کشوری همچون ایران که وضعیت آب و هوایی آن به سمت گرم و خشک گرایش دارد، سرعت از بین رفتن منابع آبی آن بسیار بالاست کشاورزی بدون هدفگذاری مشخص نتیجهای جز نابودی منابع آبی و از بین رفتن سکونتگاههای انسانی نخواهد داشت، به جرأت میتوان گفت کشت محصولاتی با مصرف آب بسیار بالا همچون هندوانه، برنج، خربزه و ... نه تنها زیان مالی به ملت ایران وارد می کند بلکه کیان و آینده این مملکت را دچار معضلات بسیار سنگینی خواهد کرد، طبیعتاً مدیریت درست منابع موجود، حداقل دخالت در طبیعت (سدسازی بیرویه) و حفظ منابع آبی موجود و طبیعی هم از منظر اقتصادی و هم از منظر زیست محیطی به مراتب به صرفه تر از اجرای طرح های بسیار سنگین، با ریسک بالا و دارای تبعات زیست محیطی همچون انتقال آب از دریا است.
سیاستگذاری درست در این زمینه برعهده تمامیت بخشهای حاکمیت خصوصا سه قوه است و شاید به جرأت بتوان گفت در حال حاضر مهمترین موضوع و مبحث مدیریتی کشور است، وزارتخانههایی همچون کشاورزی، نیرو و کشور برای اجرای هر چه درستتر این مهم، مسوولیت بسزایی دارند. همه ما خصوصاً مسوولان کشور نباید از خاطر ببریم که فرزندان ما نیز قرار است در این کشور زیست داشته باشند، پس نباید آب و خاک آن را نابود کنیم.