پیامدهای اجتماعی کودک مادران در جامعه
امانالله قرایی مقدم
دختران نوجوان در دوران تحول و رشد شناختی خود نیازمند فعالیتهای فیزیکی و پرداختن به اموری مانند تحصیل و غیره هستند. آنها هنوز به رشد روانی لازم برای تحمل بار زندگی زناشویی و درگیر شدن به مساله بارداری و تربیت فرزند نرسیدهاند. فشارهای ناشی از این مسائل میتواند تا حدی مادران کم سن را تحت فشار بگذارد که ترک تحصیل کنند و از آرزوهای خود دست بکشند. این موضوع در سطح سواد عمومی نیز تاثیرگذار خواهد بود چرا که اگر در جامعهای بارداری در سن پایین معمول و رایج شود به همان نسبت ترک تحصیل نیز افزایش خواهد یافت و جامعه از لحاظ علمی پس رفت خواهد کرد. حتی اگر بخواهیم به بحث کودک همسری و کودک مادری بیتوجه باشیم، باید در زمینه اینکه چه سنی مناسب فرزنددار شدن است به مساله سطح سواد و تاثیری که بر پیشرفت جامعه میگذارد بیتوجه نباشیم. این آمار که نزدیک به 1500 کودک بین 10 تا 14 سال در یکسال گذشته مادر شدهاند آماری تکاندهنده به نظر میرسد. در واقع از هر لحاظ که بخواهیم به موضوع نگاه کنیم متوجه میشویم که این کودکانی که مادر شدهاند نمیتوانند هیچ تاثیر مثبتی در زندگی فرزندان خود داشته باشند، آنها با فرزندان خود بزرگ میشوند و البته تجربههایی را از سر میگذرانند که شاید در ظاهر برای ما جالب باشد اما واقعا وحشتناک والبته برای خیلی از آنها زجرآور خواهد بود. سوال اینجاست که یک مادر 10 ساله چه چیزهایی را آموزش دیده است، چطور میخواهد از فرزند خود مراقبت کند، قرار است چطور و با چه اصولی او را آموزش بدهد؟ مساله به خطر افتادن جان دخترانی که در این سنین باردار میشوند و اغلب هم جان خود را از دست میدهند مسالهای است که باید از لحاظ پزشکی مورد بررسی قرار بگیرد، اما باردار شدن یک دختر در سنین بین 10 تا 14 سال از نظر جامعه شناختی بیشتر به یک فاجعه شبیه است تا اتفاقی خوشایند. از سوی دیگر این اتفاق میتواند آسیبهای روانی بسیاری را به دنبال داشته باشد. در واقع از جمله آسیبهای روانی دوران نوجوانی که زمینه ساز مشکلات بسیار زیادی خواهد شد بارداری در سن پایین و درگیر شدن مسائل مرتبط با بارداری است. در شرایطی که دختران نوجوان هنوز از لحاظ جسمی و به ویژه از نظر رشد شناختی به بلوغ کامل نرسیدهاند، بارداری و تربیت فرزند، آسیبهای زیادی را برای خود مادر و همچنین نوزاد به همراه میآورد. در این شرایط لازم است که مادر در طی 9 ماه بارداری زیرنظر متخصص و روانشناس باشد تا بتواند زایمان موفقی را تجربه کند و دچار افسردگی پس از زایمان نشود. همچنین بتواند خود را برای تربیت و بزرگ کردن کودک آماده کند. امکاناتی که به جرات میتوانیم بگوییم هیچ یک از دخترانی که در این سنین ازدواج کرده و باردار میشوند در اختیار ندارند. به همین خاطر است که فرزندانی که آنها به دنیا میآورند یا در نتیجه عدم توانایی کافی مادر برای نگهداری از فرزند جان خود را از دست میدهند، یا در شرایطی بزرگ میشوند که هیچ تربیت خاصی برای آنها در نظر گرفته نمیشود. در واقع باری به هر جهت رشد میکنند، وارد جامعه میشوند و در نهایت خود آنها نیز شاید قربانی یکی از همین ندانم کاریهایی باشند که والدینشان دچار آن بودهاند. ازدواج در سنین بسیار پایین، مادر یا پدر شدن در سنین کودکی و بیتوجهی از سوی خانواده که میتواند ریشه بسیاری از رفتارهای نابهنجار در آینده باشد. بسیاری از این کودکان که از مادران کم سن و سال متولد میشوند و البته در خانوادهای بزرگ میشوند که از لحاظ عاطفی، مادی و ... به سامان نیست، نمیتوانند افراد مفیدی برای آینده جامعه باشند، این قضاوت کردن در این باره نیست بلکه نگاه کردن به واقعیتهایی است که امروز هم آن را به خوبی در جامعه خود میتوانیم ببینیم و لمس کنیم. بالا رفتن آمار جرم، افزایش کودکان کار، افزایش تعداد کودکانی که مرتکب بزههای اجتماعی میشوند، پس فقط به دنیا آوردن فرزند و افزایش جمعیت مهم نیست، بلکه تربیت، شرایط رشد مناسب، تحصیل رایگان، درمان و ... همه مسائلی است باید برای هر فرزندی که در این جغرافیا متولد میشود، فراهم کرد.