خرید اوراق جدید
احمد اشتیاقی
طی چند سال گذشته بیشتریـــن حــجم انتشار و عرضه اوراق مختص دولت بوده است. بررسی عملکرد صندوقهای بادرآمد ثابت هم نشان میدهد که ناشر بیش از ۸۰ درصد از حجم اوراق بدهی خریداری شده توسط این صندوقها، دولت است.
از سمت دیگر نیز صندوقهای با درآمد ثابت الزام داشتهاند که حداقل ۵۰ درصد از حجم اوراق بدهی خود را که البته بعدا به ۴۰ درصد تقلیل یافت، به اوراق دولتی تخصیص بدهند. بنابراین دولت برای فروش اوراق بدهی خود اصولا به صندوقهای بادرآمد ثابت وابسته بوده است. حالا بحث بر سر این است که این صندوقها را تخصصی کنند و صندوقی را بهطور خاص به خرید اوراق دولتی تخصیص بدهند. این صندوقهای جدید در مقایسه با درآمد ثابتهای فعلی میتوانند مقدار بیشتری اوراق خریداری کنند؛ اوراق دولتی که سهم بیشتری هم در بازار دارند.
خوب است که در این صندوقها دیگران مشارکت داده شوند و به عنوان مثال برای جمعآوری وجوه صندوق، بانکها، بیمهها و مواردی از این دست که صاحب منابع مازاد هستند را در ایجاد یونیتهای صندوقهای جدید شرکت دهند تا از محل وجوه آنها این صندوقها بزرگ شوند و با خرید اختصاصی اوراق دولتی فشار از روی صندوقهای بادرآمد ثابت برداشته شود. در این صورت میتوان پرتفوی صندوقهای بادرآمد ثابت را هم اصلاح کرد تا سهام بیشتری خریداری کنند یا اینکه بخش خصوصی واقعی بتواند از محل انتشار اوراق تامین مالی کند. در واقع اوراق بخش خصوصی توسط صندوقهای بادرآمد ثابتها خریداری شود. ایجاد صندوقهای اختصاصی برای اوراق بدهی دولت و تکلیف صاحبان سرمایههای بزرگ برای توسعه این صندوقها میتواند فشار را از روی صندوقهای بادرآمد ثابت بردارد تا این صندوقها هم راحتتر پرتفوی خود را بچینند. به طور کلی تاسیس این دست از صندوقها میتواند به نفع بازار سرمایه باشد مشروط بر آنکه از قبل بازاریابی برای آن صورت گرفته باشد. در حال حاضر هم سرمایههای ریسکگریز به سمت صندوقهای بادرآمد ثابت حرکت میکنند.
افراد میتوانند به صورت مستقیم هم اوراق بدهی را از بازار سرمایه خریداری کنند. بنابراین از این بابت ریسکی متوجه بازار نمیشود به این معنا که وجوهی از سمت سهام به سمت این صندوقها برود. چرا که در حال حاضر هم این روند جریان دارد. مزایایی که این صندوق میتواند داشته باشد بیش از معایب آن است. به ویژه اینکه میتوان برخی امور را به صاحبان منابع مازاد تکلیف کرد تا وجوه خود را به جای آنکه به سپرده بانکی تبدیل کنند یا در قالب واحدهای این صندوقها سرمایهگذاری کنند. به عنوان مثال اگر برخی قوانین اصلاح شوند و شرکتهای بیمهای که اکنون ملزم به سپردهگذاری بخشی از منابع خود نزد بانکها هستند، بتوانند منابع را به این صندوقها بیاورند. به هر حال میتوان منابع خوبی جذب کرد و فشار از سایر صندوقها نیز برداشته میشود. قبلا وقتی دولت تصمیم میگرفت اوراق بدهی منتشر و عرضه کند، بعضا صندوقهای بادرآمد ثابت مکلف میشدند به صورت دستوری که باید بخشی از این اوراق را خریداری کنند.
حالا اما در صورتی که این صندوقها ایجاد شوند و منابع آنها هم توسط بیمهها، بانکها، صندوقهای بازنشستگی و مواردی از این دست تامین شود، فشار قبل برای خرید دستوری اوراق از صندوقهای بادرآمد ثابت برداشته میشود. چرا که بعضا این فشار سبب میشد این صندوقها دست به فروش سهام بزنند تا نقدینگی برای خرید اوراق جدید را تامین کنند. امیدواریم با ایجاد این صندوقها این مشکل نیز حل شود.