مُسکنهای یارانهای
جعفرخیرخواهان
موضوع اصلاحات اقتصادی از سالها قبل در ایران مطرح است و هر بار دولتهای مختلف از لزوم انجام این اصلاحات صحبت کردهاند اما در نهایت بسیاری ریسک انجام این تغییرات را نپذیرفتهاند یا در عمل طرحها به شکلی دنبال شده که نتیجه این اصلاحات به درستی مشخص نشده است.
در رابطه با بحث پرداخت یارانه نیز صحبتهای فراوانی در این زمینه مطرح شده اما بسیاری از دولتها از انجام آن طفره رفتهاند. اگر به ارزش یارانه 45 هزار و 500 تومانی که در دولت احمدینژاد پرداخت آن آغاز شد نگاه کنیم میبینیم که این مبلغ زمانی میتوانست بخشی از نگرانیهای مردم را پاسخ دهد اما امروز در زندگی آنها تاثیر چندانی ندارد. یارانه جدیدی که دولت سیزدهم اجرای آن را آغاز کرده نیز شرایطی مشابه دارد. یعنی هرچند این اعتقاد وجود دارد که با افزایش مبلغ یارانه، میتوان بخشی از نیازهای مردم را پاسخ داد اما در نهایت با توجه به نرخ بالای تورم و کاهش جدی قدرت خرید مردم در سالهای گذشته، به نظر میرسد که این یارانه نیز صرفا حکم یک مسکن موقت را خواهد داشت و بار دیگر مشکلات اقتصادی سر باز خواهند کرد.
در دولت قبل ما شاهد آن بودیم که برای مدت طولانی پیگیریهای اقتصادی برای اصلاحات متوقف شد و دولت جدید نیز هرچند از اصلاحات اقتصادی صحبت میکند اما مشکلات فراوانی در پیش روی خود میبیند.
موضوعی که نمیتوان در آن تردیدی کرد این است که اقتصاد ایران در حدود ۱۰ سال گذشته، کوچکتر شده و با مشکلاتی جدی دست و پنجه نرم کرده است.
از تحریمهای طولانیمدت گرفته تا مشکلات غیرقابل پیشبینی مانند شیوع کرونا، همگی دست به دست هم دادند تا شرایط را برای اقتصاد ما دشوار کنند. دولت باید به شکل دقیق به مردم توضیح دهد که اقتصاد کشور را در چه شرایطی تحویل گرفته و اصلاحاتی که در دستور کار قرار داده با چه هدفی اجرایی میشوند. در واقع این تغییرات باید یک متولی مشخص داشته باشد تا هم به مردم شرایط را توضیح بدهد و هم نحوه اجرای سیاستهای تازه را تشریح کند تا اگر شرایط به نفع مردم تغییر کرد، آنها در جریان این تغییرات باشند.
متاسفانه در تیم اقتصادی دولت این هماهنگی به درستی دیده نمیشود و از این رو جامعه نگرانیهای خاص خود را دارد که باید برای آن پاسخی قانعکننده ارایه داد.