معلمان برای چگونگی برخورد با دانش‌آموزان آموزش نمی‌بینند

۱۴۰۱/۰۲/۲۷ - ۰۱:۵۵:۳۵
کد خبر: ۱۸۹۰۶۱
معلمان برای چگونگی برخورد با دانش‌آموزان 
آموزش نمی‌بینند

گلی ماندگار|

 از همان روزهای نخستین بازگشایی مدارس بعد از دو سال و اندی به خاطر کرونا فیلم‌هایی در فضای مجازی منتشر شد که باز هم نشان از خشونت معلمان نسبت به دانش‌آموزان داشت، از کوتاه کردن موی سر دانش‌آموزان توسط ناظم مدرسه با قیچی تا کتک زدن دانش‌آموزان نوجوان در مدارس پسرانه و سر کلاس درس توسط معلم‌ها. اما ریشه این رفتارها و خشونت‌ها در کجاست؟ چه اتفاقی رخ می‌دهد که یک معلم یا ناظم یا هر فرد دیگری از اولیای مدرسه این مجوز را به خود می‌دهد که چنین رفتارهای  خشونت آمیزی با دانش‌آموزان داشته باشد؟ عواقب چنین رفتارهایی چیست؟ اینگونه رفتارها چه تاثیری بر روان دانش‌آموزان می‌گذارند؟ اینها و سوالات بسیاری دیگری وجود دارد که تا وقتی به آن پاسخ درست و دقیق داده نشود، نمی‌توان بساط این خشونت‌ها را در مدارس جمع کرد. مساله خشونت و تنبیه‌های بدنی در مدارس اگر مورد بررسی و توجه قرار نگیرد می‌تواند به معضلی لاینحل تبدیل شود. 

    خشونت با آموزش باید ریشه‌کن شود

فرهاد قربانی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این باره به «تعادل» می‌گوید: امروزه در دنیا برخوردهای تنبیهی برای اصلاح جامعه منسوخ شده و کاربردی ندارد. جامعه برای کاهش برخوردهای خشونت آمیز نیازمند برخوردهای ترمیمی است. منظور از برخورد تنبیهی یعنی اخراج معلم و مدیرِ خشن یا وادار ساختن آنها به استعفا؛ اما من می‌گویم خشونت را با آموزش باید ریشه‌کن کرد. در واقع ما باید از همان زمان کودکی حذف خشونت از زندگی کودکان را به آنها آموزش دهیم. در واقع باید نسلی را تربیت کنیم که با خشونت بیگانه باشد، این یک هدف متعالی که رسیدن به آن غیر ممکن باشد نیست، این یک هدف برای آموزش است تا بتوانیم جامعه‌ای سالم و با نشاط داشته باشیم. اما در مورد این رفتارهایی که در زمان حال به وقوع می‌پیوندد عوامل زیادی وجود دارد، اینکه معلم نمی‌تواند خشم خود را کنترل کند و متاسفانه در برخی مواقع این خشم کنترل نشده باعث بروز حادثه‌ای شده که دیگر قابل جبران نبوده است. او می‌افزاید: در بسیاری از موارد بروز این خشونت‌ها به وضعیت اجتماعی و اقتصادی افراد باز می‌گردد. اینکه چه مشکلاتی در زندگی دارند و با چه شرایط بدی دست و پنجه نرم می‌کنند. از سوی دیگر استخدام و اعزام غیر داوطلبانه معلم‌ها به مناطقی که هیچ علاقه‌ای به سکونت در آنجا ندارند می‌تواند باعث بروز چنین رفتارهایی شود. در واقع نارضایتی شغلی و خشم ناشی از ناکامی همگی موجب سرکوب بخشی از تمایلات در شخص معلم و کادر آموزشی است که در جریان کار بروز پیدا می‌کند. نباید فراموش کنیم که میزان خشونت در مدارس در گذشته بسیار بیشتر از زمان حال بود اما به دلیل اینکه هیچ امکان انتشاری وجود نداشت آنقدرها و محکوم نمی‌شد. بسیاری هم معتقد بودند که تنبیه شدن از سوی معلم نوعی از فراید آموزشی است که باید آن را طی کرد. اما حالا ماجرا فرق می‌کند. شبکه‌های اجتماعی جایی شده برای بازتاب رفتارهای اشتباه در جامعه.

    آثار جامعه شناختی تنبیه بر دانش‌آموزان

فرهادی در پاسخ به این سوال که تنبیه بدنی چه تاثیری می‌تواند در دانش‌آموزان داشته باشد می‌گوید: آثار تنبیه بدنی برای دانش‌آموز ابعاد وسیع روان شناختی و جامعه شناختی دارد که هر یک در جای خود بسیار مضر و متأسفانه پایدار است. اولین و مهم‌ترین آثار جامعه شناختی آن آموزش خشونت توسط یک نهاد متولی و قابل اعتماد که اتفاقا ضرورت وجودی آن خشونت زدایی است و زمانی که خشونت از سوی همین نهاد اعمال می‌شود، اعتماد فرد مورد خدشه قرار گرفته، اعتماد فرد و شاهدان عینی و خانواده‌های آنها به این نهاد تضعیف می‌شود. شاید از این تأسف بارتر و آسیب زاتر نتوان موردی را ذکر کرد. علاوه بر آسیب‌های جامعه شناختی، خشونت علیه دانش‌آموزان آسیب‌های روان شناختی انکارناپذیری برجای می‌گذارد که اعتماد به نفس، حرمت و منزلت دانش‌آموز را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

    قدرت طلبی در حوزه آموزش

رفتار همراه با خشونت برخی از معلمان در کلاس‌های درس شاید موضوعی باشد که مسوولان آموزش و پرورش نیز به آن اذعان دارند اما این تنها آموزگاران نیستند که این رفتار را از خود نشان می‌دهند بلکه در سال‌های اخیر این نوع رفتار در میان دانش‌آموزان نیز بسیار دیده می‌شود. کارشناسان رفتاری معتقدند که یکی از منابع پرخاشگری و خشونت در دوره نوجوانی نیاز شخص به قدرت است. بسیاری از دانش‌آموزان هنگامی که احساس کنند، والدین سلطه‌گر و معلمان سرد و خشنی دارند تنها وسیله‌ای که برای دفاع از خود و به دست آوردن احساس قدرت شخصی برایشان باقی می‌ماند این است که به خشونت و پرخاشگری روی بیاورند. واکنش در مقابل رفتار خشونت آمیز معلم، عکس العمل همراه با خشونت در خانه، تاثیر‌پذیری از شخصیت‌های فیلم‌ها و شاد نبودن فضای مدارس از جمله دلایل رفتار خشونت آمیز دانش‌آموزان با معلمان و با یکدیگر است. پوریا صمدی، روانشناس در این باره به «تعادل» می‌گوید: دانش‌آموزان ساعت‌های زیادی از روز را در مدرسه حضور دارند و به دلیل قرار گرفتن در چنین جامعه‌ای کوچکی از هرگونه رفتاری الگو می‌گیرند اما باید توجه داشت که هر نوع خشونتی که در این سنین اتفاق می‌افتد ناشی از مدرسه نیست و برخی از آنها منشأ درون مدرسه‌ای ندارند. البته این مساله که در سال‌های گذشته شاهد خشونت زیادی در مدارس بوده‌ایم، به علت رسانه‌ای شدن آنها است که در سطح وسیعی گسترش پیدا می‌کند. اکنون خانواده‌ها به علت آگاهی یافتن حساسیت بیشتری نسبت به فرزندان خود دارند و پیگیر امور دانش‌آموز خویش در مدارس هستند اما این موضوع در گذشته اینطور نبود و والدین به مسوولان آموزشی تاکید می‌کردند که فرزند من حرف شنوی ندارد و شما او را در مدرسه تنبیه کنید. باید توجه داشت که بسیاری از رفتارهای دانش‌آموزان در خارج از محیط مدرسه و در خانواده و بر اثر تعامل با همسالان و رسانه‌های اجتماعی پدید می‌آید اما به دلیل آنکه انجام دادن پژوهش‌ها در این زمینه خیلی مورد توجه قرار نمی‌گیرد علل بسیاری از آسیب‌های اجتماعی از جمله رفتارهای خشونت ‌آمیز در مدارس به صورت ریشه‌ای شناخته نشده باقی مانده است. مشکلی که شاید در آینده در روابط با بزرگسالان، سطح دوستی‌ها و زندگی مشترک نیز ادامه داشته باشد. ‌ او در مورد تاثیر فضای مجازی در انتشار خشونت‌های پنهانی در مدرسه می‌گوید: خشونت در مدارس شاید در گذشته یک امر پنهانی بود که به چشم نمی‌آمد اما این روزها همه فکر می‌کنند که خشونت بیشتر شده است در صورتی که همین ابزارها سبب اطلاع‌رسانی گسترده می‌شود. همچنین مقایسه کردن کودک با همسالان نوعی دیگر از خشونت محسوب می‌شود که رواج آن در سطح جامعه و ریختن قبح این موضوع در خارج از چارچوب قوانین و مقررات آموزشی، تاثیر زیادی در شیوع این موضوع در مدارس دارد.

    درس معلم‌ گر بود زمزمه محبتی...

فرهادی با بیان اینکه معلمان قبل از ورود به مدرسه آموزش‌های لازم را در زمینه‌های تربیتی و مدیریتی نمی‌بینند، می‌گوید: اینکه شما در رشته جغرافیا، ریاضی یا زبان انگلیسی استاد باشی دلیل بر این نیست که چگونگی ارتباط بر قرار کردن با دانش‌آموزان کودک و نوجوان و جوان را هم به خوبی آموخته باشی، متأسفانه معلمان ما در مراکز تربیت دبیری فقط به روش تدریس مجهز می‌شوند و اصلا در زمینه روانشناسی کودک و نوجوان و علوم تربیتی در سنین رشد، آموزشی نمی‌بینند و به همین جهت حین ورود به مدرسه دچار مشکلات عدیده‌ای در کلاس درس می‌شوند. این روانشناس می‌افزاید: متأسفانه در نحوه استخدام و جذب نیرو در آموزش‌و‌پرورش نکات کم‌اهمیت رصد می‌شود، اما به موضوعات مهمی همچون متغیرهای روحی و روانی مربی توجه نمی‌شود. اگرچه آمار رسمی نشان می‌دهد تنبیه بدنی در مدارس کشور چندان بالا نیست و مسوولان آموزش‌و‌پرورش تأکید دارند که قوانین و آیین‌نامه‌ها در زمینه انضباطی و تربیتی کامل و واضح است و حقوق معلم بر دانش‌آموز و دانش‌آموز بر معلم در همان ابتدای سال تحصیلی به هر دو گروه گوشزد می‌شود، اما بسیاری از فعالان حقوق کودک و نوجوان معتقدند که تبعات و آسیب‌های همین موارد انگشت‌شمار در بین جامعه دانش‌آموزی بالاست و از همه بدتر باعث خدشه‌دار شدن چهره معلم در نظام اجتماعی می‌شود. معلمان ما در تربیت معلم یا کلاس‌های ضمن خدمت، دوره‌ای را تحت عنوان «مدیریت کلاس» سپری نمی‌کنند و روش‌های تربیتی مواجهه با دانش‌آموزان را نمی‌دانند. این یک خلأ جدی است که باید مسوولان آموزش و پرورش تدبیری برای آن بیندیشند. در نهایت وقتی که معلم افسرده از وضعیت معیشتی سخت و حقوق‌های پایین و نامناسب وارد کلاس درس می‌شود، می‌توان به راحتی حدس زد که چه اتفاقاتی در کلاس درس رخ خواهد داد. «خلاصه همه ارزیابی‌ها و بررسی‌های جامعه‌شناسی و علوم تربیتی در مدارس را محمد حسین نظیری نیشابوری در نیمه دوم قرن دهم هجری در یک بیت گفته است: «درس معلم‌ گر بود زمزمه محبتی/ جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را».