شرایط زایمان و نگهداری اشتباه بود
گلی ماندگار|
روزی که توله یوزهای ایران و فیروز به دنیا آمدند، جغرافیای ما رنگ دیگری گرفت، هر جا خبری بود از توله یوزهایی بود که آمده بودند تا امید دوبارهای را در جان حیات وحش ایران بدمند. آمده بودند تا طرح شادی باشند در روزهای سخت. آمده بودند تا بگویند امید همین نزدیکی است و میتوان به آن ایمان داشت. روزی که توله یوزهای ایران و فیروز به دنیا آمدند، جشنی بدون برنامهریزی در کل این جغرافیا به راه افتاد. هر چه بود لبخند و سرور بود، عکسهای سه توله یوز تازه متولد شده در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد و هیچ کس دلش نمیخواست با دیدن تولهها در آن شرایط غیرعادی نگهداری بدون بودن در فضای ایزوله و خواباندشان روی پتوی پلنگی به این فکر کند که قرار نیست این نور امید خیلی دوام بیاورد و بیشتر شبیه یک جرقه است. همه به روزهایی فکر میکردند که این توله یوزها در کنار مادر و پدرشان در منطقه حفاظت شده جست و خیز کنند و بزرگ شوند. بهانهای بشوند برای اینکه نسل آنها از خطر انقراض نجات پیدا کند اما...
همهچیز از تشخیص اشتباه جنسیت یوزها شروع شد. همانجا بود که بسیاری از فعالان محیط زیست به این فکر افتادند وقتی جنسیت یوزها اشتباه تشخیص داده شده شرایط نگهداری آنها هم میتواند غیر استاندارد باشد و هنوز این اخبار خیلی رنگ و بوی انتقاد به خود نگرفته بود که خبر تلف شده اولین توله یوز منتشر شد. علت مرگ روش اشتباه در خوراندن شیر عنوان شد.
اما حالا که دومین یوز هم تلف شده صدای خیلیها بلند شده است. اینکه شرایط نگهداری توله یوزها مناسب نبوده، اینکه اگر ایران حاضر نشده به تولههایش شیر بدهد به این خاطر است که این تولهها بیش از حد از طرف انسانها دست مالی شده بودند و ایران دیگر حاضر به پذیرش آنها نبوده است. در حالی که در همان اولین روزی که ایران به هوش آمد تولههایش را پذیرفته بود.
اما و اگرهای بقای سومین توله یوز
در شرایطی که از سه توله یوز متولد شده در طرح تکثیر در اسارت توران تنها یک توله زنده مانده انتقادات زیادی به نحوه مدیریت این موضوع و حتی کلیت طرح تکثیر در اسارت یوز وارد میشود. مدیرعامل سابق انجمن یوز ایران با اشاره به اشتباهات رخ داده در جریان تولد و نگهداری تولهها به «تعادل» میگوید: متاسفانه اشتباهات به قدری زیاد و فاحش بوده که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت و این در حالی است که تکثیر در اسارت ممکن است آخرین تیر ترکش ما برای احیای یوز باشد و اگر این امکان را هم از دست بدهیم دیگر نمیتوانیم امیدی به جلوگیری از انقراض یوزها داشته باشیم.
مرتضی اسلامی در مورد احتمال زنده ماندن سومین توله یوز«ایران» میافزاید: همهچیز به نحوه نگهداری و اجرای پروتکلهای بهداشتی و فراهم کردن غذای مناسب و استفاده از روشهای تغذیهای مناسب برای این توله یوز بستگی دارد. اگر در روش نگهداری و تغذیه تجدید نظر نکنیم هیچ بعید نیست که آخرین توله یوز را هم از دست بدهیم.
او در پاسخ به این سوال که آیا تصمیم بهسزارین یوز مادر اشتباه بود، میگوید: انجام این عمل بستگی به وضعیت «ایران» در آن زمان داشته است و الان نمیتوان این موضوع را تحلیل کرد. اگر سندی درباره زمان و نحوه تصمیمگیری درباره این موضوع وجود دارد، میتوان از آنها استفاده کرد و نظر دقیقتری راجع به آن داد.
وجود نقصهای فراوان در جریان تولد یوزها
مرتضی اسلامی در بخش دیگری از سخنانش به نقصهای موجود در جریان تولد یوزها اشاره کرده و میگوید: بر اساس تصاویر منتشر شده در فضای مجازی، نقصهای زیادی در جریان تولد تولهها و پس از آن مشاهده شد چراکه اصول بهداشتی بهطور مناسب رعایت نشد و محیط نگهداری تولهها و نحوه شیردهی به آنها نیز حرفهای نبود. این موضوع از دو بعد قابل بررسی است؛ مورد اول درباره نفس طرح است. اینکه آیا تکثیر در اسارت درست بوده یا نه؟ مورد دوم نیز تمهیداتی است که برای این مساله اندیشیده شده است. او افزود: هم از نظر بهداشتی و هم از نظر مهارتی نقصهایی جدی در این فرایند دیده شد. در واقع فارغ از اینکه تولهها به علت نقص مادرزادی مرده باشند یا به علت نقص در نگهداری از آنها، نمیتوان چشمها را بر نقدهای موجود بست. امیدواریم در تهران شرایط مناسب شیردهی و نگهداری مناسب از تنها توله باقی مانده فراهم شود.
تکثیر در اسارت مستحب نیست واجب است
مدیرعامل سابق انجمن یوز ایران همچنین در مورد شرایط یوز ایرانی و خطر انقراض آن میگوید: وضعیت یوز ایرانی بهقدری بحرانی است که طرح تکثیر در اسارت بهطور قطع لازم است. همچنان اولویت با حفاظت از زیستگاه است. این طرح در ایران موفق بود و به مرحله بارداری رسید و تا مرحله بارداری نیز اقدامات مثبتی انجام شد. سوال مهم این است که با توجه به اینکه خطر عمل بالا بود، امکان عمل سزارین وجود داشت و زمان حدودی زایمان حتی قبل از جفتگیری مشخص بود، چرا آمادگی کاملی برای برخورد با این شرایط وجود نداشت؟ او اضافه کرد: متاسفانه زیستگاه یوز پاره پاره شده است و در دو دهه گذشته یک به یک آنها را از دست دادیم. ما سیر تاریخی این نابودی را دیدیم. برخی از مناطق یزد که تا سال ۹۰، ۹۱ در آنها یوز مشاهده میشد قریب به ۷، ۸ سال است که در آنها نه مادهای دیده شده و نه توله یوز و تنها گونههای نر در آن دیده شدهاند. متاسفانه این اتفاق در طول ۵۰ سال رخ نداده و این زیستگاهها طی ۱۵ سال اخیراز بین رفتهاند.
تولههای متولد شده در اسارت تا چندین نسل نباید به طبیعت برگردند
اسلامی در پایان درباره امکان رهاسازی توله یوزها در طبیعت میافزاید: وقتی افراد کمی از گونه مورد نظر در طبیعت وجود دارند که امکان باروری دارند، نمیتوان تولهها را در طبیعت رها کرد. در حال حاضر «کوشکی» و «دلبر» - یوزهای نر و ماده در اسارت - شرایط مورد نظر ما را ندارند و سن «فیروز» - یوز نر در اسارت- نیز بالا رفته است. بیشترین شک درباره «ایران» است که سزارین داشته و ممکن است با مشکلاتی نظیر چسبندگی رحم مواجه شود. باید بفهمیم که اینگونه میتواند در دفعات بعدی زایمان کند یا نه؟ ما هنوز سرمایه کافی از نظر تعداد گونه نداریم و نسلهای اول قرار نیست در طبیعت رها شوند. نسلهای بعدی نیز باید برای رهاسازی در طبیعت تربیت شوند و حتی خواهر و برادرهای احتمالی آنها در آینده نیز نمیتوانند وارد طبیعت شوند.
در زمینه نگهداری از توله یوزها خطا کردیم!
ماجرا به همین جا ختم نمیشود، حالا بد از مرگ دومین توله یوز معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اشتباهات رخ داده در فرایند نگهداری و جابهجایی توله یوزها اظهار کرد: تلاش میکنیم با درس گرفتن از این طرح، از ظرفیتهای بعدی استفاده کنیم. حسن اکبری با اشاره به اشتباهات صورت گرفته در فرایند نگهداری و جابهجایی توله یوزها گفت: بخشی از این فرایند با خطای ما همراه بود و آن را میپذیریم. ما در این پروسه تجربه نداشتیم و دامپزشکان نیز مرتکب خطاهایی شدند. «چیتا کیپر» یا نگهدارنده تخصصی یوز نداشتیم، چرا که پیشبینی نمیشد نیازمند عمل سزارین باشیم. این خطاها را میپذیریم. انتقادات مطرح شده درباره دوربودن مرکز نگهداری یوزها درست است. مکان یابی مرکز تکثیر یوز در اسارت از ابتدا اشتباه بود و قرارگیری این مرکز در زیستگاه طبیعی یوز سبب شد تا کار حفاظت نیز برای همکاران ما سخت شود. معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست در در پایان درباره فرایند انتقال یوزها به تهران اظهار کرد: انتقال تولهها بعد از تولد به تهران کار فنی و تخصصی دامپزشکی است. هنوز دوستداران محیط زیست و دامپزشکان زیادی وجود دارند که معتقدند انتقال آنها به تهران اشتباه بوده چرا که پایتخت آلوده است و در آن ویروس دیستمپر و سگ و گربه زیادی وجود دارد. در کل خطاهایی وجود داشته است و ما میپذیریم و باید آنها را اصلاح کنیم تا با استفاده از ظرفیتهای بعدی، این اشتباهات را جبران کنیم.
باز هم جای خالی متخصصان
وقتی معاون سازمان محیط زیست هم از نبود متخصص در زمینه تکثیر و پرورش گوشتخواران وحشی در اسارت صحبت میکند، نشان میدهد آن چیزی که در روزهای اول از زبان کارشناسان حوزه محیط زیست شنیدیم چندان هم بیراه نبوده و در زمان به دنیا آمدن توله یوزها هیچ متخصصی حضور نداشته است و به همین خاطر بود که تازه بعد از چند روز از به دنیا آمدن یوزها مشخص شد جنسیت آنها که ابتدا ماده عنوان شده بود اشتباه بوده و هر سه توله نر هستند. شرایط به دنیا آوردن و نگهداری تولهها در همان ساعات اولیه نشان میداد قرار نیست خیلی هم به زنده ماندن آنها امیدوار باشیم. اما این ما هستیم که همیشه به امید زندهایم و امیدوار بودیم تولهها ایران سالم و شاداب باشند و جست و خیزشان را به نظاره بنشینیم. حالا منتظر نشستهایم تا ببینیم آیا سومین توله ایران از این شهرآشوب بیتدبیری و بیتفاوتی جان سالم به در میبرد یا نه؟