آغوش باز سهامداران به سود بیشتر
گروه بازار سرمایه|
بورس در سال 1399 روند صعودی به خود گرفت اما در نیمه راه سقوط کرد و سهامداران زیان چند میلیادری کردند. پس از بورس روند اصلاحی داشت و اسفند ماه سال 1400 روند صعودی خود را آغاز کرد و هفته اخیر بورس وارد کانال یک میلیون و 600 هزار واحدی شد.
بررسی روند معاملات نشان میدهد در برخی محدودهها گاه عرضه و تقاضاهایی در نمادهای بزرگتر یا رشدیافتهتر از سوی حقوقیها صورت میگیرد. وقتی روند عرضه و تقاضای سهام مختلف را رصد میکنیم نیز اردرهایی با ماهیت حمایتی و عرضههایی با هدف مدیریت قیمت سهام شرکتها در بازار مشاهده میشود؛ این روند این فرضیه را که بازار در حوزه شاخص و جنبه عمومی حاکم بر آن مدیریت میشود را تقویت میکند. البته این موضوعی نیست که مختص این مقطع زمانی باشد و ما در مقاطع زیادی شاهد آن بودهایم که سیاستگذاران بازار سرمایه اعم از مدیران صندوقهای بزرگ و فعالان قویتر برای حفظ ثبات و مدیریت فضای حاکم بر بازار سفارشهای خود را به صورت هماهنگ شده ثبت میکردند. نمونه آن هم اتفاقی بود که در زمستان سال گذشته تجربه شد. شاید به نوعی آن مقطع را بتوان زمانی دانست که بازار و سهام بسیاری از شرکتها به صورت دستوری توانستند کفسازی کنند وآن روند فرسایشی و نزولی بازار در نتیجه آن حمایتها پایان بپذیرد. البته انتقادات زیادی به این رویکرد وارد است و میتواند از منظر دستکاری دیده شود و مورد ترجمه و تفسیر قرار بگیرد. اما به نظر میرسد این رویکرد که با هماهنگی ارکان بازار شکل میگیرد با هدف حفظ رویه با ثبات افزایشی بازار صورت میگیرد و همانگونه هم که مشاهده میکنید صفهای فروش چندان پرقدرتی در بازار دیده نمیشود و فشارهای فروشی که در این دورهها حادث میشود معمولا با تقاضاهای حمایتی با جمعآوری صفهای فروش تا حد زیادی به تعادل نمادها منجر میشود و در نهایت میتواند کمک کند که بازار آرامتری داشته باشیم و شرایط رونق بازار هم ماهیت هیجانی به خود نگیرد تا بعد از آن هم روند نزولی پرشتابی را تجربه کند.
حرکت نقدینگی ضعیفتر به سمت نمادهای کوچک
احسان رضاپور، کارشناس بازار سرمایه با اشاره به رشد نامتوازن شاخصهای کل و هموزن عنوان میکند: طی ۲۰ ماه گذشته اعتماد سرمایهگذاران با صدمات زیادی مواجه شده بود؛ گروهی از سرمایهگذارانی که در سال ۹۹ وارد بازار شده بودند و زیان زیادی به آنها وارد شده بود، تجربه و خاطرات خوبی نداشتند. طبعا در اردیبهشت و فروردین هم که بازار شرایط رو به بهبودی را تجربه کرد، همچنان این قوت قلب را برای حضور پررنگ در بازار سرمایه نداشتند. به همین خاطر نوعی احتیاط و ملاحظهکاری در سهامداران بسیار مشهود است و میبینیم که معاملات خود را محافظهکارانه دنبال میکنند. در واقع سرمایهگذاران با تمام منابع خود در بازار حضور ندارند و سعی میکنند به صورت مرحلهای و به مرور با افزایش اعتمادها منابع خود را وارد بازار کنند. این موضوع باعث شده است که نقدینگی بازار با روزهای پررونق سال ۹۹ که بعضا ارزش معاملات بالاتر از ۱۵ هزار میلیارد تومان بود، بسیار فاصله داشته باشد.
او میافزاید: در واقع نقدینگی محدودتری که در بازار فعال است عمدتا نمیتواند حرکت مهم و موثری را روی سهمهای بزرگتر بازار انجام دهد چراکه ورود تقاضای محدود روی این نمادها به واسطه حضور پررنگ سهامداران عمده آنها مقدور نیست. گروه زیادی از سهامداران حقوقی و نهادی بازار در این سهمها که ممکن است گاهی پول هم لازم داشته باشند دست به عرضه میزنند و با رشدهای بسیار محدود ممکن است فروشنده شوند؛ از همین رو پول اندک نمیتواند قدرت کافی برای جریانسازی در این نمادها را رقم بزند. به همین خاطر طی مدت اخیر، بیشتر شاهد فعالیت در نمادهای کوچک بودهایم. این نمادها از این منظر مورد توجه قرار گرفتهاند که حجم مبنای کمتر و گردش معاملات مناسبتری داشتهاند. بعضا از وضعیت مناسبی از منظر بنیادین برخوردار بوده و نقدشوندگی خوبی هم داشتهاند. همچنین اخبار بنیادین هم میتوانسته است از وضعیت رشدی آنها پشتیبانی کند، این دسته سهمها مورد توجه بیشتر فعالان بازار قرار گرفتهاند و موجب شدهاند که شاخص هموزن نسبت به شاخص کل بازدهی بیشتری داشته باشد.
انتخاب سهام با نگاه تحلیلمحور
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه با هشدار نسبت به انتخاب سهام کوچک بازار عنوان میکند: «موضوع مهم در این حوزه آن است که سرمایهگذاران باید دقت کنند بسیاری از این سهمها طی مدت اخیر رشدهای کوتاهمدت و جذابی را تجربه کردهاند و بعضا گروه زیادی از سرمایهگذاران کوتاهمدت را در حاشیه سودهای بسیار خوبی قرار دادهاند؛ بر همین اساس ممکن است این سهمها حتی اگر پشتوانه بنیادین داشته باشند، مدتی هرچند کوتاه استراحت قیمتی کنند و سپس با دست به دست شدن و جابهجایی سهامداران و رسیدن اخبار و گزارشهای جدیدتر خود را برای دوره جدیدی از رشد آماده کنند.» رضاپور میافزاید: «لذا لازم است که سرمایهگذاران حتما به این نکته توجه داشته باشند که در بازار گروههای زیادی میتوان یافت که از پتانسیلهای خوبی برخوردار باشند که آنها را در جمع سهام شاخصساز قرار میدهد. همچنین رشدهای بسیار محدودی را تجربه کردهاند و با توجه به دورنمای سودسازی و شرایط بنیادین حاکم بر آنها، وضعیت بازارهای جهانی و نرخ دلار بتوانند برای سرمایهگذاران کم ریسکتر از گروههایی که رشد بالایی داشتهاند ظاهر شوند.
به عنوان مثال برخی از سهامی که در گروه کامودیتی محور بازار است از جمله این سهام هستند. فصل مجامع هم آغاز شده و برخی از این شرکتها تقسیم سود خوبی دارند. همچنین میتوانند بعد از مجمع هم قیمتهای جذابی داشته باشند و در صورتی که سود آنها تکرارشونده باشد برای دورههای بعدی گپقیمتی ناشی از سود تقسیمی را به سرعت برای سهامداران جبران کنند.» رضاپور اظهار میکند: «سرمایهگذاران و سهامداران به راحتی میتوانند با بررسی شرایط بنیادین شرکتها و اخبار و عوامل تاثیرگذار بر این دسته از سهام، متوجه پتانسیل و میزان ارزندگی سهام شوند. طبیعتا این دسته از نمادهایی که رشدهای کوتاهمدت و پرشتابی را با ریسک بالاتر تجربه کردهاند باید بسیار بیشتر مورد بررسی قرار گیرند. چراکه ممکن است اصلاحات مقطعی را در پیش داشته باشند و سرمایهگذاران را متضرر کنند. در واقع بررسی بنیادین شرکتها میتواند این شناخت را به سرمایهگذار بدهد که سهام انتخابی آنها صرفا به واسطه ورود تقاضای غیرمتعارف یا ناشی از پروژه شدن جذاب نشدهاند و از پتانسیلها و پشتوانههای بیشتری برخوردار است که حتی در صورت انتشار اخبار منفی یا نبود شرایط پررونق در بازار، سهامداران را با ریسک بالایی مواجه نکند.»
صعود بازار در پی رشد تورم
امیرعلی امیرباقری، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با جهانصنعت به بررسی وضعیت بازار پرداخته و در رابطه با روند صعودی شاخص کل عنوان میکند: بهطور کلی چند عامل مثبت و منفی در کنار هم در کلیت اقتصاد وجود دارد که طبعا تاثیر خود را بر بازار سرمایه هم نشان خواهد داد.مهمترین محرک بازار سرمایه در چند سال گذشته تولید واقعی نبوده است بلکه نرخ ارز و تورمی بوده که در کلیت اقتصاد وجود داشته است.
وی توضیح میدهد: وقتی حجم نقدینگی از حدی بالاتر رود که تناسبی با تولید واقعی اقتصاد ندارد، خود را در بازارهای مختلف در قالب تورم نشان خواهد داد و بازار سرمایه هم از این امر مستثنی نیست. بنابراین همیشه رشد بازار سرمایه به معنای علامت مثبتی برای رشد اقتصاد نخواهد بود. یکی از وعدههای دولت حاضر و چالشهای پیشروی آن، بحث بازار سرمایه بود. اکنون طبیعتا به واسطه افزایش نرخ ارز، سرمایهها به بازار سرمایه هم جذب خواهند شد؛ چراکه در بازارهای موازی و به عنوان مثال بازار ملک «گپ قیمتی» تقاضا وجود دارد و در دیگر بازارها هم سرمایهگذاری بهطور کلان قانونی نیست. در این میان تنها بازار سرمایه باقی میماند که پشت سر تورم و نرخ ارز حرکت میکند.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید میکند: اما این رشد به نفع کلیت اقتصاد و حتی بازار سرمایه هم نیست؛ چراکه صرفا تورمی است که خود را در کلیه قیمتها از جمله قیمت سهام نشان میدهد و از این بابت اتفاقا نمیتوان گفت، حرکت یا اتفاق خاص یا حتی مدیریتی خاصی برای بازار سرمایه رخ داده است. بالعکس این تورم هم بر تورم قبلی بار خواهد شد.
لزوم کنترل نرخ ارز و تورم
این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه عنوان میکند: همانگونه که میدانید فضای اقتصادی در حال حاضر فضای شکنندهای است و باید بسیار محتاطانه در این مسیر گام برداشته شود. همواره تاکید کردهایم که مهمترین رویداد برای بازار سرمایه یک رشد یکنواخت همراه با پارامترهای اقتصادی باثبات است نه حرکات افزایشی و نزولی سنگین که در حقیقت ریسک سرمایهگذاری در این بازار را افزایش میدهد.بنابراین دولت حاضر به سرعت باید روی مقوله تورم و حوزهای مانند نرخ ارز کار کند تا فشاری که بر معیشت مردم وارد شده برداشته و تعادل برقرار شود. واقعیت این است که به هر میزانی در کشور تورم، چشمانداز تورمی و دورنمای رشد نرخ ارز وجود داشته باشد، به همان نسبت بازار سرمایه رشد خواهد کرد.
مهار پارامترها با تعامل بینالمللی
وی ادامه میدهد: اگر ما بازار سرمایه را منفک از کلیت اقتصاد در نظر بگیریم، یک رشد در دل بازار سرمایه است؛ اما این رشد در بدنه بازار سرمایه نشانگر خوبی برای اقتصاد نیست چراکه رشد ناشی از تورم و افزایش نقدینگی است. رشدی است که ناشی از چشمانداز افزایشی برای نرخ ارز ایجاد شده است. البته با فشارهایی که روز گذشته در بازار ارز وارد شد به نظر میرسد دولت هم تا حدی به این امر واقف شده و تلاشی برای کنترل نرخ ارز و تورم دستکم در کوتاهمدت خواهد داشت. اما در میانمدت و بلندمدت مهار پارامترهای اقتصادی و کنترل تورم و نرخ ارز جز با تعامل بینالمللی امکانپذیر نخواهد بود.