حقوق زن و مرد در خانواده بازنگری شود
هما داوودی
«حبسزدایی» از بدهکاران مهریه، «تعیین حق ثبت برای مهریههای سنگین» و «تسهیل طلاق عسر و حرجی زنان در صورت بخشش تمام مهریه» به عنوان آخرین تغییرات طرح «اصلاح قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و مهریه» موضوع مفصلی هستند که باید از بُعد مبانی به آن نگاه کنیم. آیا فقط حق زن این است که برای او چند سکه به عنوان مهریه در نظر گرفت؟ از سال ۵۴ قانون منع بازداشت بدهکاران مالی را داشتیم که بدهکار بابت بدهی مالی بازداشت نمیشد که این قانون برداشته شد. اما در حال حاضر قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی با فراز و نشیبهای فراوان در حال اجرا است اما آیا مشکلی نه فقط از بدهکاران مهریه بلکه از کل بدهکاران مالی رفع شده است؟ در واقع بحث پرداخت بدهی بهطور کلی یک جنبه اجتماعی و اخلاقی دارد. در مورد مهریه اگر بگوییم فقط مهریه حق زنان است و حق زنان را فقط به یک حق مالی تنزل دهیم آن هم حقی که یا عندالاستطاعه است یا عندالمطالبه، کافی نیست. به علاوه مهریه اگر عندالمطالبه هم نوشته شود، واقعا در بسیاری از موارد عندالمطالبه هم نیست، چراکه وقتی مرد ندارد میخواهیم چه کاری انجام دهیم؟ و از طرفی اگر به زندان برود آثار اجتماعی و خانوادگی سوء دارد. بنابراین مساله مهریه باید به صورت مبنایی حل شود. باید حقوق زن و مرد در خانواده بازنگری شود و یک نظام حقوقی و مالی با یک مبنای خاص تعریف شود تا حق زن و مرد پایمال نشود. بحث دیگر این است که باید ببینیم چرا جامعه به تعیین این مهریههای سنگین رسیده است؟ دلیلش این است که اگر زن در زندگی با مشکلی مواجه شود از مهریه به عنوان یک اهرم استفاده کند و این مهریه برای آنها تضمین باشد. چرا این ضمانت اجرا با موارد دیگری جایگزین نشود و به زنان حقها و اهرمهای دیگری بدهیم که مجبور نشوند به تعیین مهریههای سنگین متوسل شوند؟ اینکه بگوییم به اسم حقوق زن، مردان به زندان بروند صحیح نیست و نظام خانواده و نظام اجتماع را بر هم میزند و واقعا مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. اما از طرف دیگر زنانی را داریم که برای طلاق سالهاست که در دادگاهها رفت و آمد میکنند و نمیتوانند مشکلات و دعوی خود را ثابت کنند. بهطور مثال نمیتواند اثبات کند که همسرش او را کتک میزند یا نمیتواند اثبات کند که همسرش نفقه نمیدهد. تنها راه زن این است که از اهرم فشار که همان مهریه است استفاده کند. در واقع نیاز است که به صورت مبنایی نظام مالی زوجین و نظام حقوقی زوجین در خانواده را بازنگری کنیم. این قوانین و مقررات ممکن است به صورت مقطعی به عنوان مسکن عمل کند اما نمیتواند به صورت اساسی به حل مشکل بپردازد، باید این مشکل به صورت کلی رفع شود و باید بازنگری اساسی در نظام مالی وحقوقی زوجین داشته باشیم.
همچنین تسهیل طلاق عسر و حرجی زنان در صورت بخشش تمام مهریه هم به نوعی پاک کردن صورت مساله است اینکه به زن بگوییم باید همه حق و حقوق خود را ببخشد تا طلاق بگیرد درست نیست. باید برای زن هم حقوقی در نظر گرفته شود. در این طرح آمده است که اگر زن بخواهد طلاق عسر و حرجی بگیرد با بذل همه مهریهاش امکانپذیر است. اگر بحث عسر و حرج باشد و بتواند آن را ثابت کند، زن میتواند با دریافت مهریه طلاق بگیرد. چرا باید ببخشد. مردی که کتک میزند یا بدون اجازه همسر دوم اختیار کرده است یا محکومیت کیفری دارد زن اگر طبق قانون، عسر و حرج خود را ثابت کند با اذن قاضی میتواند طلاق بگیرد و همه حق و حقوق خود را دریافت کند. قاضی به ولایت و وکالت از سوی زوج ممتنع، در شرایط عسر و حرج زن را طلاق میدهد بنابراین باید همه حق و حقوق زن را بدهد اگر هم بحث بخشش حق و حقوق زن است مربوط به شرایط عسر و حرج نیست اما طلاق عسر و حرجی با بذل مهریه، نادیده گرفتن حقوق زنان است. این مساله باید با حضور حقوقدانان و متخصصان حقوق خانواده به صورت مبنایی بررسی و بازنگری شود ما سالهاست که با طرحها و لوایح گوناگون خواستهایم این مساله را درمان کنیم اما مشکل حل نمیشود و سرجای خود باقی مانده است بنابراین اگر کار مطالعاتی عمیق انجام دهیم و مبنای نظام مالی زوجین را تعریف کنیم فکر میکنم مشکل به صورت اساسی حل خواهد شد.