تبعات جراحی دولتی
غلامرضا سلامی
با وجود تمام انتقادهایی که از ارز4200 تومانی و میزان فساد و رانتی که این ارز ایجاد کرده بود وجود داشت اما بسیاری از کارشناسان در عین حال هشدار میدادند که این ارز اثرات خاص خود را نیز دارد و حذف آن تبعاتی خواهد داشت. از این رو حتی اگر بنا بود این ارز حذف شود نیز نیاز به یک طرح جامع و چند مرحلهای وجود داشت. تصور من این است که متاسفانه دولت فعلی این برنامهریزی جامع و مطالعات کافی را در دستور کار قرار نداد و آنچه که از آن به عنوان جراحی اقتصادی یاد کردند، در واقع طرحی بود که تنها به دنبال پوشش بخشی از کسری بودجه دولت بود و تبعات احتمالی کار را دنبال نکرد. در چنین وضعیتی حتی این شعار که میزان یارانهها افزایش پیدا کرده نیز دردی را دوا نمیکند. یعنی اگر این طور حساب کنیم که تورم ماهانه 12 درصد افزایش پیدا کرده، میزان خرج یک خانوار نیز به همان میزان بالا رفته و مبلغ یارانه جدید ارزش و تاثیرگذاری خود را از دست میدهد. در واقع بهزودی با این روند تورم نهتنها تاثیر یارانه فعلی را از بین خواهد برد که حتی در ماههای آینده از این یارانه نیز عبور خواهد کرد و بسیار بالاتر قرار خواهد گرفت.
حتی اگر گزارش مرکز آمار را هم منبع بحث قرار ندهیم، مردم در هفتههای گذشته بهطور کامل تاثیرات تورم را حس کرده و بالا رفتن جدی قیمتها را تجربه کردهاند. مشکل اینجاست که بخش مهمی از این تورم در میان کالاهای خوراکی و مصرفی مردم خود را نشان داده و همین موضوع باعث میشود که اقشار آسیبپذیر بیشترین مشکل را در این حوزه تحمل کنند.
جدای از آن، تورم فعلی، تنها اثر افزایش قیمت کالاهایی را نشان میدهد که ارز آنها حذف شده و برخی از کالاها نیز که به شکل غیر مستقیم به این ارز وابسته بودهاند را شامل میشود. به زودی این موج تورمی به سایر بخشها نیز تسری پیدا میکند. در واقع افرادی که خدمات ارایه میکنند وقتی وضعیت جدید قیمتی و میزان هزینهکرد خود را محاسبه میکنند، مجبور به افزایش قیمت کالاهایشان خواهند شد و به این ترتیب میتوان پیشبینی کرد که تورم فعلا با همین سرعت ادامه داشته باشد و باید دید دولتی که زیر بار این جراحی رفته، بدون اینکه به تبعات آن فکر کند، در رابطه با این افزایش تورم چه رویکردی را در پیش خواهد گرفت.