اقتصاد و اختلافات سیاسی
غلامرضا سلامی
یکی از مهمترین موضوعاتی که در سالهای گذشته به اقتصاد ایران آسیب جدی زده، محوریت مسائل سیاسی و به حاشیه رفتن اقتصاد است. در واقع برخلاف شعارهایی که برای مدت طولانی درباره اهمیت اقتصاد مطرح شده، در کشور ما اقتصاد همواره زیرسایه سیاست قرار گرفته و در بسیاری از مواقع اولویتها فدای مسائل سیاسی شده است.
اگر بنا باشد که راهکاری برای عبور از این شرایط به وجودآید، باید از دعواهای سیاسی عبور کنیم. اگر بنا بر دعوای جناحی باشد، همچنان طرحهایی مطرح میشوند که صرفا حکم شعار دارند و هیچ تضمینی برای اجرایی شدن آنها وجود ندارد.ما حتی در سالهای قبل تجربه اجرای این شعارها را نیز داریم که بسیاری از آنها نهتنها گرهای از مشکلات اقتصادی کشور باز نکردند که حتی خود به مشکلاتی جدید بدل شدهاند.
در واقع یکی از موضوعاتی از سال قبل مطرح شد، بحث کاهش اختلافها به نفع مردم بود. در سالهای گذشته همواره اختلافنظرهایی میان قوههای مختلف از جمله دولت و مجلس وجود داشت و همین موضوع پیگیری برخی سیاستها را دشوار میکرد اما از سال گذشته این امید به وجود آمد که لااقل با کاهش اختلاف نظرها، امکان دستیابی به اهداف کلان فراهم شود اما متاسفانه به نظر میرسد همچنان توجه به مسائل سیاسی و حاشیهای در صدر برنامههاست.
با توجه به مشکلات کلانی که اقتصاد ایران در سالهای گذشته با آن رو به رو بوده، ما نیاز به یک اجماع جمعی داریم تا بتوان مشکلاتی مانند تورم را برطرف کرد. متاسفانه ما در تمام دهههای گذشته یک اقتصاد متکی به نفت داشتهایم و اگر در دولت بایدن، شرایط برای لغو یا کاهش تحریمها به وجوداید، قطعا با افزایش فروش نفت، بار دیگر امکان رشد اقتصادی قابل توجه به وجود خواهد آمد.
اما در چنین شرایطی ما باید بپرسیم که آیا صرف همین موضوع کافی است؟ اگر اقتصاد ایران میخواهد در عرصه جهانی جای پای خود را محکم کند و در تجارت جهانی سایر کشورها روی ما حساب کنند، قطعا باید با یک اصلاحات جدی و تغییر رویه به سمت افزایش تولید کالاهای با ارزش افزوده بالا حرکت کند.
اینها نیاز به یک اجماع دارد و این اجماع جز با کنار گذاشتن اختلافات سیاسی و رسیدن به اجماع در طرحهای کلان ممکن نیست.