وعدههای بورس عملی نشد!
پیام الیاسکردی
مصوبات شورای پول و اعتبار، سیاستها باید مربوط به حفظ نرخ بهره به زیر ۲۰ درصد باشد اما به نظر میرسد که توجهی نسبت به این مهم وجود ندارد. فارغ از اینکه تورم چه میزان بوده و سیاست صحیح یا اشتباهی است، سیاستگذاران وعده و قولهایی را به فعالان بازار سهام دادند اما در عمل مطابق سیاستهای تعیین شده پیش نرفتند و وعدههای گفته شده عملیاتی نشد. براساس وعده داده شده نرخ بهره بین بانکی باید کمتر از ۲۰ درصد باشد اما از ۱۹ درصد به حدود ۲۱ درصد (۲۰.۹۵ %) رسیده است. متخصصان بازار پولی و بانکی پیشبینی رقمهای بالاتری را دارند و مطابق گمانهزنی آنها این نرخ به حدود ۲۳ الی ۲۴ درصد نیز میرسد؛ بازار سهام نیز به این روند رو به رشد و تغییرات نرخ بهره واکنش منفی نشان میدهد. نرخ بهره واقعی از تفاضل تورم و نرخ بهره اسمی به دست میآید؛ در واقع اگر تورم را ۴۰ درصد در نظر بگیریم و آن را از نرخ بهره اسمی یعنی ۲۰ درصد کم کنیم، عدد منفی ۲۰ درصد به دست میآید و این عدد برای سپردهگذاری جذاب نیست اما اگر این نرخ بالاتر برود، سپردهگذاری جذاب شده و سرمایهگذاران تمایل خود را نسبت به بازار سهام از دست میدهند. طی سالهای گذشته نرخ بهره حدود ۲۰ درصد و«پیبرای» بازار حدود ۵ بوده است و زمانی که نرخ بهره افزایش پیدا میکند بهطور محسوس تاثیر آن را در بازار مشاهده میکنیم؛ به بیان دیگر هر میزان که نرخ بهره بیشتر میشود، بازار سهام نیز واکنش منفیتری را نشان میدهد. البته عدهای هم معتقدند که این موضوع اثر چندانی بر بازار سهام ندارد و نمیتوان قاطعانه این ادعای آنها را رد کرد؛ هرچند که گذشته تاریخی از این موضوع وجود ندارد اما یکی از موثرترین دلایل ریزش بزرگ سال ۹۹ مربوط به افزایش نرخ بهره و تاثیرگذاری ملموس آن میشود. عدهای با این گفته مخالفند و بر این باورند که نرخ بهره سالانه و تورم به میزان قابل توجه و معناداری بالا بوده و تغییرات اندک چند درصدی، نباید بازار را نگران کند. در کشورهای پیشرفته تغییرات نیم درصدی حائز اهمیت است و بازار نیز متاثر میشود اما در ایران به قدری این اعداد بالا بوده و تناسب ناسالمی را شکل داده که دیگر تاثیری بر بازارهای مالی ندارد اما بازار سهام متفاوت از سایر بازارها عمل کرده و همواره شاهد واکنش نشان دادن آن بودهایم.
بازار سهام همواره مطابق یک سیکل مشخص حرکت میکند و با بررسی معاملات سالهای قبل متوجه خواهیم شد که از سال ۹۲ الی ۹۹ با سیکل نزولی رو به رو بودیم، همچنین از سال ۸۴ تا ۹۲ نیز مجددا سیکل نزولی تشکیل شد. اکنون به نظر میرسد که وارد سیکل جدید و صعودی شدهایم که بازه آن را میتوان بهطور تخمینی از ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۵ در نظر گرفت کما اینکه اگر روند بازار را از ابتدای سال تاکنون مورد بررسی قرار بدهیم، متوجه عکسالعملهای مثبت و روند پرقدرتتری نسبت به سالهای گذشته میشویم.در حقیقت اکنون در یک سیکل بلندمدت و بسیار پرسود قرار داریم اما در حال حاضر شرایط صعود مهیا نشده است. اگر سیکلهای گذشته را مورد بررسی قرار بدهیم، خواهیم دریافت که مابین این بازهها بازار اصطلاحا دچار درجا زدن و کاهش حجم معاملات شده و این امری طبیعی و مطابق واقعیت بازار سرمایه است. بهطور کلی فکر میکنم بازار با ریزش عجیب و هنگفتی مواجه نشود و جای نگرانی برای سهامداران وجود ندارد اما باید توجه داشت که سیکل صعودی مذکور به نحوی نیست که تمام زیانهای سالهای گذشته را جبران کند.