زیر و بم افزایش درآمدهای خزانه دولت
نرسی قربان
احسان خاندوزی به عنوان وزیر اقتصاد و سخنگوی ستاد اقتصادی دولت سیزدهم روز گذشته در جریان گفتوگو با خبرنگاران، آمارهایی را درباره افزایش درآمدهای نفتی کشور و ساز و کار وصول این درآمدها مطرح کرد که بازتابهای فراوانی در فضای رسانهها نیز پیدا کرد. خاندوزی اعلام کرد «اتفاقات اخیر بینالمللی در حوزه انرژی موجب افزایش 580 درصدی درآمدهای خزانه دولت در 4 ماهه نخست امسال به نسبت سال قبل شده است.» به طور کلی در خصوص اصل این اعداد و ارقام، نمیتوان بحث یا نقدی را مطرح کرد چرا که این مسوولان اقتصادی دولت هستند که به این آمارها دسترسی دارند، نه کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی. اما درباره این واقعیت که دلیل این افزایش قیمتها چیست، چگونه شکل گرفته و چه چشماندازی در انتظار اقتصاد کشور خواهد بود، میتوان به تحلیل نشست. واقعیت آن است که بعد از تحولات برآمده از جنگ روسیه و اوکراین و تاثیراتی که این جنگ در حوزه انرژی جهانی (در کنار سایر بخشهای اقتصادی) ایجاد کرد، قیمت نفت و سایر اقلام انرژی (گاز، فرآوردههای نفتی و...) با افزایش قابل توجهی مواجه شد. افزایش قیمت نفت در سطح جهان باعث شد تا به طور طبیعی درآمدهای نفتی کشورمان نیز افزایش پیدا کند. بنابراین احتمالا اصل این اظهارات که وصول درآمدهای نفتی کشور با رشد بیش از 580 درصدی مواجه شده، درست است. یعنی با توجه به افزایش بیش از دوبرابری قیمت نفت، درآمدهای نفتی ایران نیز با افزایش چشمگیری مواجه شده است. به عبارت روشنتر، اگر افزایش قیمت نفت را در افزایش صادرات نفتی ایران ضرب کنیم، عدد نهایی احتمالا حول و حوش همین ارقام خواهد شد. برای محاسبه دقیق میزان افزایش درآمدهای نفتی کشور نیز باید دید ایران در دوره تحریمها چه میزان نفت میفروشد؟ اما آمارهای دقیق میزان فروش نفت ایران در دوره تحریمها محرمانه است و هرگز اشاره نمیشود که ایران در زمان تحریمها چه میزان صادرات نفت به کدام کشورها دارد. درست هم همین است؛ به هر حال ایران تحت تحریمهای شدید غربیها قرار دارد و هرگونه شفافسازی در خصوص آمارهای مرتبط با فروش نفت، ممکن است، تبعات مخربی را برای کشور به همراه داشته باشد. بنابراین متولیان امر، معمولا مشخص نمیکنند که چند بشکه نفت را به کدام مشتریان، با چه قیمتی و تحت چه ساز و کاری به فروش میرسانند. در صورتی که ایران، اطلاعات راهبردی این حوزه را علنی کند، بدون تردید دشمنان کشور از این آمارها برای فشار بیشتر به کشور استفاده خواهند کرد. شک نکنید امریکا با شناسایی مشتریان و متقاضیان نفت ایران تلاش خواهد کرد این شاهراههای ارتباطی برای فروش نفت ایران را مسدود سازد. برخی اما این پرسش را مطرح میکنند که چرا اثرات افزایش درآمدهای نفتی در اقتصاد کشور نمایان نمیشود. یعنی نشانهای از بهبود در وضعیت معیشتی پیدا نیست و همچنان تورم، افسارگسیخته است و قیمت اقلام مصرفی رو به سمت صعود دارد؟ در پاسخ به این پرسشها باید به این نکته اشاره کرد که درآمدهای ارزی برآمده از صادرات نفتی، بلافاصله تبدیل بودجه جاری نمیشوند. بر اساس قانون باید مراحلی طی شود تا اثرات این بهبود در شمایل نهایی اقتصاد کشور و نظم و نظامات بازارها هویدا بشود. معمولا در مکانیسم فعلی درآمدهای نفتی کشور وارد خزانه میشود و این مجلس است که در جریان بررسی و تصویب بودجه مشخص میکند، هر ریال از درآمدهای کشور باید صرف چه اموری شود. یک بخش را صرف یارانههای نقدی میکنند، یک بخش را صرف آموزش، فرهنگ، ورزش و... بنابراین برای داوری کارشناسانه درباره اثرات این افزایش درآمدی باید منتظر ماههای آینده و زمان تدوین و ارایه بودجه1402کل کشور بمانیم تا مشخص شود، اوضاع ذخایر ارزی کشور چگونه است. ابهام مهم بعدی، نحوه وصول این درآمدها است. برخی میخواهند بدانند، آیا ایران جدا از فروش و صادرات نفت، امکان وصول نقدی و عینی درآمدهایش را دارد یا نه؟ معتقدم از یک طرف با توجه به عدم پیوستن به کنوانسیون FATF و از سوی دیگر با توجه به تحریمهای دامنهدار، امکان انتقال درآمدهای نفتی به داخل کشور بسیار بعید است. مگر اینکه راهکارهای جایگزینی برای این موضوع اندیشیده شده باشد. در شرایط فعلی موضوع مهم برای اقتصاد ایران پایان دادن به تحریمها و تلاش برای پیوستن به شاهراه پولی و مالی بینالمللی است. ضرورتی که متولیان و سیاستگذاران کشور تا دیر نشده باید زمینه تحقق آن را فراهم کنند.