ابهام پادمانی و اراده برای توافق
حسن بهشتیپور
طی روزهای اخیر، یکبار دیگر اخبار مرتبط با موضوع مذاکرات هستهای در تیررس رسانهها و افکار عمومی قرار گرفته و ایرانیان به دنبال یافتن پاسخی برای ابهامات فراوانی هستند که پیش روی توافق احتمالی قرار دارد. یکی از موضوعات مهمی که این روزها به دفعات درباره برجام به گوش میرسد اما توضیح چندانی در خصوص آن داده نمیشود، «ابهامات پادمانی» است. هرچند موضوع تازهای در مذاکرات مطرح نشده است، اما لازم است این «ابهام پادمانی» برای افکار عمومی تشریح شود. منظور از گزارههای پادمانی، ترتیبات اجرایی است که کشورها در خصوص NPT باید مورد توجه قرار دهند. در واقع بین کشورهایی که پیمان عدم اشاعه را امضا میکنند با توافقنامهای با آژانس لحاظ میشود تا نحوه نظارت آژانس بر فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشور یاد شده به صورت دوجانبه مشخص شود. ایران از سال 1973 و در زمان رژیم گذشته، پیمان را پذیرفته و بعد هم ترتیبات اجرایی آن را قبول کرده است. بعد از انقلاب هم، مقامات ایران این روند را مورد پذیرش قرار داده و به عنوان یک توافقنامه اجرایی دوجانبه بین ایران و آژانس لحاظ کردهاند.
موضوعات جدیدی که توسط آژانس مطرح شده آن است که آنها میگویند ابهاماتی شکل گرفته که آژانس و طرفهای غربی معتقدند در چهارچوب پادمان هستهای قرار میگیرد اما ایران تاکید دارد که این گزارهها، کاملا سیاسی هستند و در راستای عداوت رژیم صهیونیستی، امریکا و... است که مطرح میشوند. ایران اشاره میکند که قبلا در سال 2015 مسائل قدیمی مرتبط با پرونده پیامدی را حل و فصل کرده و دیگر ضرورتی وجود ندارد که مدام این پروندهها دوباره باز شوند. اما طرف مقابل میگوید که هرچند موضوع به مسائل قدیمی مرتبط است اما اطلاعات جدیدی در خصوص موضوعات قدیمی به دست آمده که باید در خصوص آن شفافسازی شود. در کشاکش این تفاوتها و تضادها است که ایران در جریان مذاکرات اعلام کرده، این موضوعات یک بار برای همیشه باید حل و فصل شوند و چنانچه ایران بعد از توافق فعالیتهای تازهای را صورت داد، طرف مقابل میتواند اقدام به بررسی آنها کند، اما اگر قرار باشد به هر بهانهای این پروندههای گذشته، باز و اعلام شود که اطلاعات جدیدی کسب شده، پروندههای باز هرگز پایان نمیپذیرد. در واقع ایران این گزارهها را کاملا سیاسی میداند اما غربیها این مساله را در چهارچوب شورای حکام میدانند. ایران به درستی به سر منشأ سیاسی این بهانهها پی برده و قصد دارد در قالب مطالبه خود در مذاکرات پرونده را برای همیشه ببندد. بررسی ابهامات نیز نشان میدهد، موضوع اساسا اهمیتی ندارد. مثلا گفته میشود، ذرات ناچیز اورانیوم غنی شده در حد 5درصد شناسایی شده است. بدون تردید این ابهامات، اگر در خصوص هر کشور دیگری وجود داشت، اهمیتی به آن داده نمیشد، اما چون موضوع درباره ایران است، این ابعاد و زوایا را پیدا کرده است. ایران هم انتظار دارد در مذاکراتی که در وین برگزار میشود، این مساله مورد توافق قرار بگیرد و ابهام پادمانی در شورای حکام بسته شود. هرچند شورای حکام تشکیل شده از 35 کشور است، اما قدرتهای با نفوذی در این شورا، موضوع را دنبال میکنند. کشورهایی چون امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و... هستند که به راحتی میتوانند موضوع را حل و فصل کرده و پرونده را برای همیشه ببندند. همان کشورهایی که قطعنامههای قبلی را مطرح کردهاند به راحتی میتوانند قطعنامههای تازهای را روی میز بگذارند و اعلام کنند به جمعبندی لازم رسیده و ضرورتی برای بررسی موضوع احساس نمیشود. سابقه بستن یک چنین پروندههایی قبلا هم وجود داشته است؛ در دسامبر 2015، طرفهای مقابل پذیرفتند که پرونده پیامدی برای همیشه بسته شود. مبتنی بر این نگاه است که ایران معتقد است، ابعاد ابهامات مطرح شده بیشتر از اینکه فنی و تخصصی باشد، سیاسی است. با این توضیحات باید دید چشمانداز پیش روی مذاکرات برجامی چیست و آیا دو طرف میتوانند برای دستیابی به توافق از موانع موجود عبور کنند؟ معتقدم قرائن و شواهد برجامی در این دور مذاکرات حاکی از آن است که اراده لازم میان دو طرف برای دستیابی به توافق وجود دارد. برای ایران این موضوع و مطالبه دارای اهمیت است. ضمن اینکه ایران به دنبال آن است که از منافع اقتصادی برجام بهرهمند شود. ایران نگران است که بدون ایجاد پشتوانههای لازم، بازرگانان و صاحبان شرکتهای غربی از همکاری با ایران ترس داشته باشند و حاضر به سرمایهگذاری در کشورمان نشوند. این نگرانی نیز برآمده از تجربیاتی است که ایران پیش از این کسب کرده است. با عبور از این موارد برای آگاهی از چشمانداز پیش روی برجام باید منتظر روزها و هفتههای آتی باشیم تا مشخص شود آیا این پرونده به سرانجام میرسد یا نه.