نوزادی دیگر در کنار سطل زباله
مریم شاهسمندی
همیشه اخباری که در مورد پیدا شدن کودکان تازه متولد شده در خیابان منتشر میشوند، شوکهکننده هستند، اما واقعیت این است که روی دیگر این اخبار رخدادهای تلخ دیگری است. یک بار دیگر نوزادی که تنها چند ساعت از زمان تولدش گذشته بود در کنار سطل زبالهای در یکی از خیابانهای تهران پیدا شد. از خرداد ماه تاکنون این سومین بار است که خبر رها کردن کودکی در خیابان منتشر میشود، اما ماجرا آنجا تلختر میشود که بدانیم آمارهای واقعی حداقل در شهر تهران خیلی بیشتر از آن چیزی است که ما در فضای مجازی آن را میبینیم. متاسفانه این فرآیند طی سالهای گذشته و به خصوص طی دهه اخیر به امری بدیهی تبدیل شده است، از یکسو ما با مساله فروش نوزادان دست به گریبان هستیم که با تمام بگیر و ببندهای قانونی همچنان ادامه دارد و حالا مساله به افزایش نوزادان سرراهی رسیده است، سر راه گذاشتن نوزادی که تنها چند ساعت از تولد او گذشته بسیار دردناکتر است، چرا که نشان از آسیبهای بسیار دیگری است که در زیر پوست این شهر اتفاق میافتد و ما از آن بیخبریم. در بسیاری از موارد کسانی که دست به چنین کاری میزنند، یعنی نوزاد خود را چند ساعت بعد از تولد در خیابان رها میکنند، از طریقی که جامعه آن را نامشروع میداند، باردار شدهاند. یا اگر غیر از این باشد، نشان از بیبضاعتی و استیصال یک مادر دارد که ترجیح میدهد فرزندش را در خیابان رها کند چرا که نمیتواند هیچ آیندهای برای او در کنار خودش متصور شود. این هم بیشتر در مورد زنانی رخ میدهد که همسران معتاد دارند و اغلب اینبارداریها هم به صورت ناخواسته اتفاق میافتد. در چنین شرایطی ناگهان مسوولان تصمیم میگیرند، دسترسی افراد به وسایل جلوگیری از بارداری را بهطور کامل از بین ببرند، در واقع برای کسانی که قشر بسیار ضعیت به حساب میآیند و در شرایط بسیار بدی زندگی میکنند، در دسترس نبودن این وسایل میتواند به افزایش همین نوزادانی منتهی شود که در کنار خیابانها رها میشوند. یک ماه پیش گزارشی مبنی بر اینکه روزانه بیش از 500 نوزاد فقط در تهران سر راه گذاشته میشوند، منتشر شد، رقمی که از سوی یکی از مسوولان بهزیستی عنوان شده بود، چنین آماری هولناک به نظر میرسد، چرا باید شرایط را به گونهای رقم بزنیم که به جای اینکه نوزادان در خانوادههایی با امکانات مناسب به دنیا بیایند کاری میکنیم تا آنها در شرایطی کاملا غیر استاندارد متولد شده و در وضعیت بسیار بد در خیابان رها شوند، چند درصد این نوزادان سالم میمانند و چند درصد آنها به دلیل دیر رسیدن به مراکز درمانی ممکن است جان خود را از دست بدهند یا دچار آسیبهای ماندگار شوند؟ نباید به این مسائل بیتوجه باشیم. نمیتوانیم چشم و گوش خود را به روی این اخبار ببندیم، مسوولان باید در این زمینه کاری انجام دهند، نمیشود آینده فرزندان این مملکت را برای اجرای یک طرح که از هر لحاظ میتواند مورد بررسیهای کارشناسی قرار بگیرد و در مرحله بعد اجرایی شود، به خطر بیاندازیم. هر گونه کوتاهی در این زمینه به معضلی بزرگ مبدل خواهد شد، اگر قرار باشد افزایش جمعیت به این شکل در کشور صورت بگیرد هزینههای بیشماری برای ما به جا میگذارد. اینکه روزانه 500 نوزاد در تهران سر راه گذاشته میشوند رقمی است که نباید بیتوجه به آن عمل کنیم. این عدد در برخی شهرهای دیگر بیشتر یا کمتر تکرار میشود. از سوی دیگر پروسه دریافت سرپرستی کودکان به قدری دشوار و طولانی است که هر کدام از این نوزادان سالهای اول زندگی خود را باید شیرخوارگاهها و دیگر مراکز نگهداری بگذرانند که تاثیر بسیاری بدی در روحیه آنها خواهد گذاشت. بارها و بارها کارشناسان به این نکته اشاره کردهاند که افزایش جمعیت تنها با فراهم آوردن زیرساختهای مناسب در کشور امکان پذیر است و این نکتهای که هیچ کدام از مسوولان یا به آن باور ندارند یا نمیخواهند باور داشته باشند، چرا که اصرار بر بارداری بدون در نظر گرفتن کمبودها و مشکلات تنها همین پیام را میرساند.