امید واهی به سرمایهگذاران
نوید فرهادی
دولت در سال 99 تصمیم به فروش باقیمانده سهام خود در بانکها و شرکتهای پالایشی گرفت؛ گرچه در ابتدا این طرح، طرح جامعی و تصمیم خوبی به نظر میآمد، اما نحوه اجرای آن مانند دیگر تصمیمات دولتی آنقدرها که باید سنجیده نبود! مشکل از آنجا شروع شد که دولت باوجود هشدارهای کارشناسان بازار سرمایه اصل متنوعسازی پرتو را زیر پا گذاشت و سهام 3 بانک ملت، تجارت و صادرات و البته دو شرکت بیمهای البرز و اتکایی را در قالب یک صندوق با 20 درصد تخفیف به عموم مردم عرضه کرد.
اگرچه در ابتدا و در روز بازگشایی این صندوق با بازگشایی غیراصولی رشد 100 درصدی قیمت را تجربه کرد، اما رفتهرفته و تنها پس از گذشت 4 روز پا به مسیر اصلاحی گذاشت. همچنین نبود بازارگردان، عدم تامین منابع برای بازارگردانی و البته رشد جدی نمادهای بانکی در نیمه نخست سال 99 از مهمترین دلایل برای معامله یونیتهای این صندوق در قیمتهایی بالاتر از قیمت ذاتی و جرقهای برای شروع کاهش قیمت این صندوق بود؛ البته خوب است بدانید ابطال معاملات این صندوق و تغییر دامنه نوسان از نامحدود به مثبت و منفی 10 درصد، عاملی برای تشدید عرضهها در این نماد بود. صندوق پالایش یکم، پر حاشیهتر از صندوق ETF دارایکم به میدان آمد و در ابتدا کشمکشهای وزارت اقتصاد و وزارت نفت بر سر عرضه سهام دولت در شرکتهای پالایشی اولین سیگنال منفی را به بازار داد، اما در نهایت با پافشاری دولت و وزارت اقتصاد عرضه باقیمانده سهام دولت در 4 شرکت پلایشی نفت تهران، تبریز، اصفهان و بندرعباس آغاز شد؛ گرچه این صندوق نیز با تخفیف به عموم مردم فروخته شد، اما افزایش جدی قیمت نمادهای پالایشی قبل از تاریخ عرضه موجب شد تا این صندوق با قیمتی به مراتب بالاتر از ارزش واقعی به عموم مردم عرضه شود و دقیقا همین عامل نیز باعث شد تا این صندوق تنها پس از چند روز معامله، آن هم کمی بالاتر از قیمت عرضه (10 هزار تومان) قدم در مسیر کاهشی بگذارد و دیگر به قیمت عرضه خود برنگردد. در دولت سیزدهم نیز شعارها در رابطه با خروج دارندگان یونیتهای صندوقهای دارایکم و پالایش یکم و رساندن قیمت این صندوقها به ارزش ذاتی خود ادامه دارد، اما در عمل و روی تابلوی معاملات هنوز شاهد تحقق این شعارها نبودیم. همچنین دارایکم در جلسه معاملاتی روز شنبه مورخ 5 شهریورماه با قیمت پایانی 10 هزار و420 تومانی و NAV ابطال 15 هزارو 600 تومانی، 33 درصد زیر ارزش ذاتی قرار گرفته است. قیمت پایانی هر واحد از صندوق پالایش یکم نیز 30 درصد کمتر از ارزش ذاتی خود روی قیمت 7 هزار و 960 تومانی قرار دارد و این در حالی است که اکثر تحلیلگران P/NAV (قیمت به ارزش ذاتی) زیر 70 درصدی را سرمایهگذاری کم ریسک ارزیابی میکنند؛ با این حال اعتماد از دست رفته عموم مردم و البته عدم تصمیم جدی دولت برای سامان دادن به وضعیت این دو صندوق عاملی برای عدم تمایل سرمایهگذاران به این صندوقها شده است.
در واقع سازمان بورس نیز در راستای تثبیت قیمت این دو صندوق وظایفی دارد؛ گرچه بورس محلی برای تعیین قیمت توسط عرضه و تقاضاست و باید عاری از هر گونه دخالت در روند معاملات باشد، اما سازمان نیز به عنوان سیاستگذار میتواند با اتخاذ تصمیمات درست، قیمت را برای نزدیک شدن به ارزش ذاتی خود همراهی کند.
بازارگردانی اصولی و تقویت منابع، واگذاری مدیریت این دو صندوق و کنار کشیدن دولت از تصدیگری و به طبع آن تغییر پرتفوی این صندوقها میتواند از جمله تصمیمات موثر در این زمینه باشد، البته خوب است بدانید کارمزد معاملاتی ناچیز صندوقهای EFT و نبود بازارگردان عاملی برای نوسانگیری عدهای با ابزارهای مختلفی چون معاملات الگوریتمی شده است.
در جمعبندی موارد مطروحه میتوان اذعان داشت مادامی که سازمان بورس و بدنه دولت تصمیم جدی برای حل مشکلات مذکور نداشته باشند وضعیت این دو صندوق نیز تغییری نخواهد کرد.