افراد زورگیر به اخلاق و امنیت پشت پا می‌زنند

۱۴۰۱/۰۶/۱۲ - ۰۱:۳۱:۲۷
کد خبر: ۱۹۲۲۱۵
افراد زورگیر به اخلاق 
و امنیت پشت پا می‌زنند

مجید ابهری

علت اصلی افزایش سرقت‌ها و ناامنی بسیار بالایی که در جامعه ایجاد شده را علاوه بر مشکلات معیشتی و گسترش فقر، باید در نوع برخورد با ساختار کلان دزدی‌ها جست‌وجو کنیم. زمانی که در ساختار کلان یک اجتماع سرقت‌های بزرگی رخ می‌دهد و این موضوع به موقع به اطلاع مردم نمی‌رسد و شفافیتی در این زمینه وجود ندارد و خبرنگاران هم نمی‌توانند به موقع در این خصوص اطلاع‌رسانی کنند و جلوی آنها را بگیرند، سرقت‌های خرد افزایش می‌یابد. بدین صورت که آن سارق یا کسی که به دلایل مختلف بیکاری و فشار معیشتی، دزد شده، با خود تصور می‌کند می‌توان به راحتی دزدید و نه تنها به موقع مجازات نشد، بلکه مجازات خاصی در انتظارش نیست. با خود می‌گوید می‌توانم دزدی کنم بدون آنکه در جایی گزارش شود یا نسبت به آن پیگیری درستی صورت بگیرد. در واقع افزایش سرقت‌ها از سطح کلان آغاز می‌شود و به سطح خرد می‌رسد. هر چه در ساختار کلان سرقت و اختلاس کمتر رخ دهد و زودتر هم اطلاع‌رسانی و مجازات انجام شود، این سرقت‌ها به افراد عادی جامعه تسری پیدا نمی‌کند. سال‌هاست پدیده‌های مخرب در سطح جامعه رخ می‌دهد و برخی‌ها با این عنوان که سیاه‌نمایی نشود، اجازه اطلاع‌رسانی شفاف در این خصوص را نمی‌دهند و برای افراد مستعد انگیزه‌ای می‌شود تا بیشتر سرقت کنند. ساختار کلان جامعه باید تحمل خود را نسبت به اختلاس‌ها و سرقت‌های بزرگ کم کند‌ نه اینکه آن قدر صبر کند تا مجازات آن اختلاسگر یا دزد فایده‌ای نداشته باشد. باید همان موقع آنها را به مجازات برسانند. دقیقا جان کلام اینجاست که برای کاهش آسیب‌های اجتماعی، رفتار انحرافی و جزای آن باید همزمان صورت بگیرد. در این صورت، به آدم‌ها فرصت سرقت‌های خرد را نمی‌دهد. اما از نگاه آسیب‌شناسی اجتماعی زورگیری یعنی اقدام علیه امنیت اجتماعی افراد و سرقت اموال آنان با توسل به خشونت و سلاح سرد یا گرم که در پاره‌ای از اوقات باعث ایجاد زیان‌های جانی و حتی مرگ می‌شود.

 زورگیری در واقع نوعی تهاجم عملی و آشکار به نظم اجتماعی است. تفاوت زورگیری با سرقت این است که سرقت در خفاء صورت می‌گیرد ولی زورگیری در میدان عمل و آشکار و با خشونت همراه است. در یک جامعه ساحت امنیت خیلی بزرگ‌تر از ساحت اخلاق است. زورگیرها در این کار ادعای حرفه‌ای بودن دارند. آنها زورگیری و فرار کردن بدون دستگیر شدن در دام پلیس را نوعی زرنگی می‌دانند و این کلاس گذاشتن‌ها باعث می‌شود که افراد دیگر نیز به ریسک روی آورند. زورگیری و خشونت‌های تجاوز به حریم شخصی مثل سرقت نیست. دزدیدن موبایل با اینکه کسی با سلاح سرد دیگری را تهدید کند متفاوت است. کسانی که دزدی می‌کنند فقط اخلاق را زیر پا می‌گذارند. ولی افراد زورگیر به اخلاق و امنیت پشت پا می‌زنند. باید صریح و شفاف به مردم در مورد جرم آنها توضیح داده و با این افراد قاطع، بی‌رحم و بدون هیچ ترحم و دلسوزی برخورد شود. اما اگر بخواهیم ریشه روانی چنین رفتارهایی را بررسی کنیم، علت اصلی روانی در زورگیری اعتیاد به مواد مخدر مخصوصاً مواد روان گردان صنعتی به ویژه شیشه است چرا که استفاده از این ماده باعث نوعی سلب اراده و کاهش شعور در افراد می‌شود که عاقبت کار خود را ارزیابی نمی‌کنند. از نگاه رفتاری زورگیران دارای رفتارهای سادیسمی بوده که از آزار دیگران توأم با خشونت و ضرب و جرح لذت می‌برند. معمولاً خلوت بودن خیابان‌ها یا کوچه‌ها، کم بودن حضور پلیس در اینگونه معابر و تاریک بودن آنها از علل اصلی محیطی در زورگیری است. اگر زورگیری گسترش یابد به تدریج ساختارشکنی‌هایی جدیدتر پیدا شده و دیگر جرم‌ها نیز گسترش می‌یابند. اگر چه فقر اقتصادی نیز می‌تواند متغیری برای زورگیری باشد اما عموماً زورگیری به دلیل راحتی و کم هزینه بودن انجام می‌شود؛ یعنی مجرم مجازاتی سنگین برای خود پیش بینی نمی‌کند. از سوی دیگر آنجا که سرخوردگی‌های اجتماعی، ناکامی‌ها، احساس تبعیض‌ها عامل ایجادکننده روانی در زورگیری است بنابراین باید از همین دریچه این معضل اجتماعی را حل کرد. در هر جامعه‌ای مجرم وجود دارد و نمی‌توان وضعیتی را تصور کرد که در آن هیچ گونه مجرمی وجود نداشته باشد؛ اما باید سعی کرد جامعه‌ای داشت که روزبه‌روز ناهنجاری و کج‌رفتاری در آن کاهش یابد.