آب و هوای ابری بورس
با یک نگاه کلی میتوان گفت برخلاف وعدهها بورس از ابتدای سال تا به امروز روند اصلاحی داشته است. یعنی قرار بود زیان سهامداران جبران و دخالتها در بازار سرمایه کمتر شود اما خبری از جبران زیان نیست و بلکه زیان سهامداران نیست و بلکه زیان سهامداران هر روز بیش از گذشته میشود. وعدههای ابراهیم رییسی تا به امروز صد درصد محقق نشده است و به نوعی بورس را به برجام و قیمتگذاری دستوری گره زده است. بررسیها نشان میدهد که مهمترین وعده محقق نشده ابراهیم رییسی، جلوگیری از گره خوردن اقتصاد به برجام است. وعدهای که این روزها تاثیرش بر وضعیت بازار سرمایه را به روشنی میتوان مشاهده کرد. هرچند نگاهی به قیمت اقلام اساسی و نیازهای روزانه مردم به خوبی حاکی از محقق نشدن این وعده رییسجمهوری است. اما این مساله تنها محدود به معیشت مردم نمیشود بلکه در ابعاد کلان صنایع و کسب و کارهای خرد و بزرگ نیز تحت تاثیر فرسایشی شدن مذاکرات برجامی هستند. بازار سرمایه نیز این روزها کاملا با ریسک ابهامات برجامی مواجه است. هرگاه خبری مثبت از روند مذاکرات منتشر میشود بازار نیز تکان میخورد و تابلوها سبز میشوند. اما هر زمان که افکار عمومی نسبت به احیای برجام ناامید میشوند بازار نیز وارد فاز نزولی میشود. با وجود این موضوعات بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه آینده بازار را در پی مذاکرات و احیای برجام میدانند. برخی از کارشناسان عقیده دارند که احیای برجام را به سود بورس میدانند. اما برخی دیگر از کارشناسان اینچنین نیستند.برخی دیگر میگویند که دولت با دست بردن در بازار ارز سعی در کنترل قیمت دلار خواهد داشت. بنابراین سهمهای دلاری و کامودیتیمحور با سقوط بیسابقهای مواجه میشوند که بازار را تحت تاثیر قرار میدهد. برخی دیگر عقیده دارند که این افت احتمالی پایدار نخواهد بود. چرا که دولت توانایی و امکان پایین نگه داشتن نرخ دلار برای مدتی طولانی را نخواهد داشت. از همین رو پیشبینی میشود که نرخ دلار حتی در صورت مداخله دولت در بازار آزاد، به سرعت به سمت واقعی شدن حرکت خواهد کرد.
بورس با وعده تغییر نمیکند
وحید شقاقی شهری کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی علت ریزشها و قرمز پوش شدن بورس را ناشی از ناکارآمدی مدیریتی و توزیع رانت اطلاعاتی عنوان کرد و در این باره چند موضوع را به عنوان عوامل اصلی بیاعتمادی نسبت به بورس برشمرد و گفت: دولت به زعم خود در راستای ساماندهی بورس وعدههای مختلفی به سهامداران داده و میدهد. وعدههای غیرعملیاتی و اجرایی، چرا که بازار سرمایه از عوامل مختلفی تاثیر میپذیرد که دستور پذیر نیست. وی در این باره افزود: با وعده و وعید دولت، بورس دچار کمترین تغییر مثبتی نمیشود. تا زمانی که ریشههای ثبات در بازار سرمایه حاکم نشود این بازار مسیر معتدل و مورد نظر را در پیش نمیگیرد. دولتمردان باید متوجه این موضوع مهم باشند که بازار سرمایه دستور پذیر نیست، بلکه رشد بورس وابسته به اصلاح نهادها وساختارهای درونی بازار سرمایه است. وحید شقاقی شهری عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در خصوص چالشهای بزرگ بورس که باید اصلاح شوند توضیح داد و گفت: برخی از نهادهای بازار سرمایه به عنوان نهادهای تاثیرگذار کمترین شفافیتی ندارند و آنچه باید اجرا کنند را پشت گوش میاندازند. یکی از مهمترین این نهادها، نهاد ناظر است که باید تقویت و اصلاح شود اما در حال حاضر نهاد کارآمدی لازم را ندارد. این استاد اقتصاد افزود: نهاد ناظر معمولا نهاد شفاف ساز و بالا دستی بازار سرمایه به شمار میرود که بر شفافیت، عدم دستکاری و شبهات یا بر هر گونه تخلف صورت گرفتهای ورود میکند اما در حال حاضر این نهاد کارایی ندارد. درطول یک ماه گذشته تاکنون یکی از سهمها که اتفاقا جزو سهمهای بنیادی است بیش از شصت درصد ریزش داشته است. وجود نهاد ناظر برای ورود به چنین وضعیتی است تا مدیریت شرکت مربوطه را برای روشن شدن دلایل ریزش بازخواست کند و اطلاعات دقیقی به مردم بدهد. وی در این باره تصریح کرد: به عنوان مثال در شش ماه اخیریک سهم همواره صف خرید بوده است. روشن است در چنین سهمی شبهه دستکاری و رانت اطلاعاتی وجود دارد و نهاد ناظر برای اعمال شفافیت باید به این موضوع ورود و اطلاعرسانی کند که چرا سهمی بدون در نظر گرفتن قرمزپوشی و سبز بودن بازار همواره در صف خرید بوده است؟ وی در خصوص دومین چالشی که بورس را دچار ریزشهای مکرر کرده، گفت: بازار سرمایه ایران بهشدت نیازمند ثبات رویه در قوانین و مقررات است. متاسفانه دستکاریهای مکرری که در اقتصاد صورت میگیرد روی عملکرد بازار تاثیر میگذارد و منجر به افرایش نااطمینانی مردم نسبت به بورس میشود. به عنوان مثال نوسانات تصمیمگیری در حوزه نرخ خوراک، یا تغییرات مکرر قوانین و مقرراتی که در بخشهای پتروشیمی، صنعتی و ... دیده میشود نشان میدهد مدیریت بازار سرمایه مقتدرانه جلوی تغییرات مکرر قوانین و مقررات را نمیگیرد در حالی که بازار بهشدت نیازمند حضور مقتدرانه مدیران بورسی است تا با دستگاههای مختلف وارد مذاکره شوند تا قبل از وقوع حادثه جلوی عدم ثبات و تغییرات مکرر رویهها قوانین و مقرررات را بگیرند. در حالی که بورس بهشدت نیازمند مدیریتی مقتدرانه برای دفاع از حقوق سهامداران است اما چنین حمایتی از مردم در بورس دیده نمیشود. شقاقی شهری در خصوص تاثیرات عملکرد نظام بانکی کشور در تشنج زایی بورسی گفت: یکی از سایر عوامل تاثیرگذار بر بورس، بحث نرخ بهره بین بانکی است چرا که افزایش نرخ بهره بین بانکی به دلایل مختلفی روی بورس تاثیر میگذارد. با اینکه شورای پول و اعتبار مصوب کرد نرخ بهره بین بانکی تا بیست درصد کاهش بیابد اما مکرر شاهد رفت و برگشتهایی در نرخ بهره بین بانکی هستیم بهطوری که در هفتههای اخیر نرخ بهره روند افزایشی به خود گرفته و به نرخ ۲۱ درصد رسیده است پس مشکلات اقتصادی و بانکی نیز بورس را بهشدت تحت فشار قرار داده است. وی درباره سایر عوامل تاثیرگذار بر ریزشهای مکرر بورس گفت: ضعف عملکرد بازارگردانها به عنوان نهادی که برای کمک به بازار اضافه شد نیز به یک مساله جدی برای بورس تبدیل شده است چرا که امروز متاسفانه بازارگردانها درگیر نوسانگیری شدهاند و از سهامدار خرد نوسان میگیرند این موضوع ایراد بزرگی به بازارگردانان است. بازارگردانان به دلیل داشتن پول به راحتی میتوانند سهمی را منفی یا مثبت کنند. این مساله موجب متضرر شدن سهامداران خرد شده است. این فعال اقتصادی در خصوص فشارهایی که از سوی صندوق تثبیت به بورس تحمیل میشود نیز گفت: در حالی که صندوق تثبیت برای کمک به بورس ایجاد شد تا در شرایط بد بازار سرمایه، یاریدهنده بورس باشد اما متاسفانه نه تنها کمک نبوده و نتوانسته نقش خود را به درستی ایفا کند بلکه صندوق تثبیت هم درگیر نوسانگیری شده که به زیان سهامدار خرد تمام میشد. شقاقی شهری در خصوص بیصاحب ماندن سهامدار خرد اظهار کرد: متاسفانه تاکنون تشکلی که مدافع سهامدار خرد باشد در بازار ایجاد نشده است در حالی که جزو وعدههای داده شده در این موضوع بسیار است اما روی زمین باقی مانده است. انتظار میرود سهامداران خرد دارای تشکل منظم و منسجمی برای حمایت از حقوق خود باشند که متاسفانه این موضوع محقق نشده است.
معاملات بیجان بورس
هوای بورس ابری نیست یعنی ما نه شاهد ریزش بسیار عمیق و نه رشد بسیار خوب هستیم و چند ماه اخیر بازار سرمایه روی یک مدار مشخص حرکت کرده است. این حرکت روی یک مدار باعث شده که اعتماد سهامداران نسبت به بورس کاهش یابد و از سوی دیکر تصمیمات و وعدههای محقق نشده نیز در کاهش این اعتماد موثر بوده است. در کل مسوولان دست به دست یکدیگر دادهاند که اعتماد و نقدینگی را از بورس دور کنند. کار بورس به جای رسیده که ارزش معاملات در محدوده 2 هزار میلیارد تومان نوسان میکند و سهامداران صبور نیز از وضعیت حال حاضر خسته شدهاند. این خستگی یا همان ناامیدی نتیجهای جز خروج پول از بازار را ندارد، یعنی اگر وضعیت به همین شکل پیش رود، زمانی فرا میرسد که دیگر نقدینگی در بازار سرمایه وجود ندارد و بخش عمدهای از سهامداران از بازار خروج کردهاند. در این شرایط پول پارک شده در بازار نیست و بورس چارهای جز سقوط بیشتر ندارد. این سناریو به اقتصاد کشور نیز ضربه میزند و راهحل خروج از شرایط عدم وعده دادن و تلاش برای بازگشت بازار سرمایه است.