مرثیه‌ای برای اقتصاد دیجیتال

۱۴۰۱/۰۷/۱۰ - ۰۱:۳۶:۴۰
کد خبر: ۱۹۳۰۱۲
مرثیه‌ای 
برای اقتصاد دیجیتال

مرتضی افقه

1)می‌گویند، ساختن و برپا کردن بسیار دشوار‌تر از ویران کردن و منهدم کردن است. شما برای ایجاد یک ساختمان بلند، نیازمند برنامه‌ریزی و طراحی و اجرای اصولی هستید، اما همین ساختمان را به راحتی از طریق یک تکانه می‌توان منهدم کرد.  این داستان اقتصاد دیجیتال کشور ما است که دهه‌ها برای برپایی و نضج گرفتن آن زمان صرف شده، اما با یک اشتباه مسوولان در فیلترینگ و مسدودسازی، ناگهان بر باد می‌رود.  در این میان آقای مسوول به راحتی می‌گوید، مسدود شدن اینستاگرام مساله‌ای نیست، مردم کسب و کار خود را در اپلیکیشن‌های داخلی برپا کنند! انگار که برپایی کسب و کار آنلاین به یک دکمه نیاز دارد که فشرده شود و بعد به راحتی برپا شود.  برای ایجاد یک شغل (چه آنلاین و چه عادی) سال‌ها زمان نیاز است و به راحتی نمی‌توان به مردم گفت، قلمرویی که در بستر اینستاگرام ایجاد کرده‌اند را به جای دیگری منتقل کنند.

2) مدت‌هاست که کارشناسان اقتصادی در خصوص ضرورت تن دادن به واقعیت‌های علم اقتصاد سخن می‌گویند و از متولیان و تصمیم‌گیران کشور پیروی از علم و اصول اقتصادی را خواستارند؛ اما متاسفانه نه تنها توجهی به این واقعیت‌ها نمی‌شود بلکه اقتصاد در ایران به مثابه ابزاری برای تحقق مطالبات سیاسی دستخوش تصمیمات سیاسی و غیرکارشناسی است. امروز اقتصاد دیجیتال و مشاغل آنلاین بخش قابل‌توجهی از حجم اقتصادی در کشورهای مختلف را تشکیل می‌دهند. لازمه رشد این حوزه مهم، نوسازی زیرساخت‌های ارتباطی و تن دادن به سرمایه‌گذاری‌های بنیادین در این حوزه است.  بسیاری از کشورها در سطح جهان ممکن است با اعتراض، تجمع و انتقاد مواجه شوند، اما کمتر کشوری را می‌توان پیدا کرد که بلافاصله پس از وقوع هر انتقاد یا اعتراضی اقدام به از میان بردن همه ظرفیت‌های تجمیع شده خود طی دهه‌ها در حوزه اقتصاد دیجیتال کند.

3) اما این گزاره در اقتصاد ایران رخ می‌دهد، بدون اینکه کسی در خصوص آن توضیحی دهد. سال‌ها طول می‌کشد تا یک فرد یا یک خانواده یک کسب و کار آنلاین را ساماندهی کنند.  دهه‌ها زمان نیاز است تا از طریق نیازسنجی و برنامه‌ریزی‌های گسترده مشتری و مخاطب برای مشاغل آنلاین پیدا کرد. اما ویرانی و از میان رفتن این شغل به راحتی امکان‌پذیر است، به سادگی فشردن یک دکمه و ایجاد فیلترینگ می‌توان میلیون‌ها شغل در بستر اینستاگرام را یک شبه نابود کرد و ده‌ها میلیون نفر را بیکار ساخت.

4) به نظر می‌رسد، موضوعات سیاسی و جناحی موضوعی به مراتب مهم‌تر از اصل اقتصاد برای مدیران ایرانی است. رای به فیلترینگ نشان می‌دهد که متولیان امر متوجه تبعات این تصمیم نیستند. بدون تردید این تصمیم شاخص‌های اقتصادی را بیشتر در وضعیت نزول قرار می‌دهد، بیکاری را وسعت می‌بخشد و فقر را گسترش می‌دهد.  هر اندازه هم که کارشناسان هشدار دهند باز هم برای کسی مهم نیست که چه بر سر مشاغل ایرانی در بستر آنلاین می‌آید.‌ ای‌کاش می‌شد، پای درددل زنان و مردانی نشست که معیشت خود را از اینستاگرام تهیه می‌کردند اما ناگهان صبح از خواب بلند و متوجه شدند به دلیل فیلترینگ باید این فضا را رها کنند.  به نظرم دیگر وقت آن رسیده است که به این نوع برنامه‌ریزی‌ها پایان داده شود. اقتصاد و اقتصاد دیجیتال نیازمند تداوم، نوسازی و سرمایه‌گذاری است. سه‌گانه‌ای که هرگز در فضای تصمیم‌سازی کشور به آن توجهی نمی‌شود.