افت جدید در اقتصاد کشور
چند هفته پیش بود که شورای عالی بورس تاسیس بورس بینالملل را در منطقه آزاد به عنوان پنجمین بورس کشور تصویب کرد. بر اساس همین مصوبه قرار است که معاملات این بورس به صورت ارزی باشد؛ اما در شرایط فعلی تحریمها، قیمت ارز و دیگر مشکلات اقتصادی بورس بینالملل میتواند کارساز باشد؟
درحال حاضر تحریمها افزایش یافته و از سوی دیگر دلار بازار آزاد در کانال 32 و 33 هزار تومانی نوسان میکند، از باقی دلارهای نیمایی، سنا و صرافی ملی نیز نباید چیزی گفت چراکه انواع قیمت دلار در بازارهای مختلف روند صعودی بسیار ملایم و آهسته را پشت سر میگذارد. بر همین اساس کارشناسان عقیده دارند که قیمت دلار در ایران روند صعودی خواهد داشت و برخی از این تحلیلگران میگویند که اگر ارزپاشی و کنترل قیمت دلار در بازار انجام شود احتمالا دلار بازار آزاد وارد کانال 32 هزار تومانی شود. البته سرمایه اولیه این بورس با یورو تامین میشود و به گفته برخی از مسوولان معاملات آن بر بستر دلار است. اما فرقی ندارد دلار و یورو قیمت بالایی دارند و با این قیمت و وضعیت اقتصادی کشور وضعیت کمی سخت است.
کارشناسان و تحلیلگران بازار سرمایه عقیده دارند که بورس بینالملل ماهیت خوب و درستی دارد اما در شرایط فعلی میتواند برای اقتصاد کشور هزینهساز باشد.نباید تصور ورود چند میلیونی سرمایهگذاران خارجی را داشت. چرا که ایران تحریم است و به واسطه تحریمها و مشکلات نقل و انتقال پول احتمالا سرمایهگذاران خارجی از سرمایهگذاری در ایران استقبال نکنند. این موضوع را نباید فراموش کرد که بورسهای ایران توسط مسوولان دخالت و کنترل میشوند و این موضوع خود مانع سرمایهگذاری در بورسهای ایران به حساب میآید. برای تاثیرگذاری تحریمها باید وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور را بررسی کرد. بورس بینالملل معاملات جهانی دارد، یعنی برای سهامداران اخبار سیاسی نیز مهم خواهد بود، افزایش اخبار سیاسی منفی باعث میشود که سهامداران تمایلی به سرمایهگذاری در این بورس را نداشته باشند و با افزایش اخبار مثبت میزان نقدینگی مورد معامله بیشتر خواهد بود. بهطور کلی در این شرایط تاسیس بورس بینالملل چندان مطلوب نیست و بیش از سودآوری زیانبار خواهد بود.
تجربه تلخ گذشته
شاید برای بررسی بورس بینالملل باید کمی گذشته را مورد برسی قرار دارد. یکی از این زیرساختها که در گذشته قرار بود نقشی شبیه بورس کالا در حوزه کالاهای پایه ایفا کند، رینگ بینالملل بورس کالا بود که در آبان سال ۸۸ در منطقه کیش راهاندازی و در تیر ماه سال ۹۶ معاملات آن با استفاده از کارگزاران در تهران رسمی شد.
این تالاردر دوحد 10 تا 11 سال گذشته حداقل ظرفیتهای خود در حوزه صادرات استفاده کرده است که البته دلایل متعددی باعث این عقب ماندگی شده است؛ تحریم از یک سمت که در تمام این سالها شدیدتر از سه دهه قبل از آن بر بازارها غالب بوده است یکی از دلایل این عقبماندگی است. تغییرات روزانه نرخ تمامی ارزها خصوصا دلار، عدم ثبات اقتصاد ایران و دورههای رونق و رکود سریع، توسعه بسیار تصاعدی دلالی در بخشهای مختلف و... همگی باعث شد تا رینگ صادراتی بورس کالا نتواند به وظیفهای که بر عهده دارد، عمل کند و در نتیجه فعالیت آن امروز به عرضه برخی محصولات در حوزههای قیر و محصولات پالایشگاهی، زعفران و برخی محصولات انگشت شمار در بخش کشاورزی محدود شده است و در عمل نتوانسته به نتیجه مدنظر سیاستگذاران دست یابد و این در حالی است که مسوولان دولت وقت در آن زمان خیال کرده بودند حالا که کشور با تحریمهای شدیدی روبرو شده، میتوانند با استفاده از ظرفیتهای منطقه آزاد و با اتکا به پتانسیلهای بخش خصوصی بسیاری از کالاهای خود را از نفت و انرژی گرفته تا فرش و زیره و زعفران و فولاد و پتروشیمی صادر کنند که البته اینطور نشد و به جای آنکه رینگ صادراتی تحریم را کنار بزند، تحریمها رینگ صادراتی را قبضه کردند.
در این بین یکی از تفاوتهایی که راهاندازی بورس بینالملل در مقایسه با رینگ بینالملل بورس کالا دارد آن است که دولت کنونی با نزدیک شدن به توافق برجام و زمانی که امیدها به رفع تحریمها افزایش یافته است، این موضوع را پیگیری کرده که قابل تقدیراست و میتواند به معنی این باشد که دولت پیشبینی کرده بعد از رفع تحریمها نیازمند بستری برای جذب سرمایههای خارجی به صورت شفاف هستیم.
اما و اگرهای بورس بینالملل
آلبرت بغزیان، اقتصاددان نیز چندی پیش درخصوص بورس بینالملل نوشته بود که؛ بورس دو کارکرد و وظیفه مهم دارد که اولی جمعآوری سرمایههای خرد و دیگری تامین مالی شرکتها ست. در واقع عدهای با خرید سهام اقدام به سرمایهگذاری میکنند و از این طریق سرمایههای خود را از سرگردانی نجات میدهند و عدهای دیگر که شرکتها هستند، میتوانند از این طریق نسبت به تامین مالی پروژههای خود اقدام کنند.
نکته مهم دیگری که مطرح میشود این است که تامین مالی شرکتها از طریق بازار سرمایه بسیار راحتتر از سیستم بانکی است. ضمن اینکه این بازار میتواند گشایشی برای تولید، اشتغال و کاهش تورم باشد. بنابراین راهاندازی بورس بینالملل نیز برای تحقق اهداف مورد نظر میتواند مهم باشد اما عملکرد و کارکرد آن اهمیت بسزایی دارد. به عنوان مثال، نحوه پرداخت آن قرار است از چه کانالی صورت گیرد. هماکنون نوع پرداخت در بورس ایران ریال و در بورس امریکا دلار است حال در بورس بینالملل قرار است از رمزارز یا دیگر ارزهای خارجی بهره برده شود. اگر فردی رمزارز داشته باشد و بتواند خرید کند، یعنی بورس ایران بینالمللی شده است. در این صورت سهام شرکتها با ارز بینالمللی یا رمزارز عرضه و تامین مالی میشود.
اما موضوع این است که همیشه آرزوی بینالمللی کردن بورس را داشتهایم و یکی از راهها، منطقهای کردن آن بوده است. به عنوان مثال، سالهاست قصد راهاندازی شعبهای از بورس بینالملل را در منطقه آزاد کیش داشته و بارها تاکید کردهایم که بانک خارجی در این منطقه قرار است تاسیس شود اما تاکنون این مهم محقق نشده است. بنابراین باید این طرح به صورت پایلوت اجرایی و بعد از رفع مشکلات در سرزمین اصلی تسری پیدا کند.مثال دیگری میزنم؛ بورس خودرو راهاندازی شده است اما این بورس چه معنا و مفهومی دارد؟ قرار است خودرویی همچون پراید با قیمتهایی عرضه شود و در نهایت مثل گندم، ذرت، برنج و دیگر کالاها فروخته شود در حالی که راههای سادهتری هم برای عرضه خودرو وجود دارد.
سئوال دیگری که مطرح میشود، این است که در بورس بینالملل قرار است سهام چه شرکتهایی عرضه شود؟ سهام شرکتهایی همچون ایران خودرو که دولتی است قرار است عرضه شود یا سهام شرکتهای خصوصی؟ آیا قرار است بورس بینالمللی شعبهای از بورس منطقهای باشد یا رویکرد دیگری دارد. به عنوان نمونه، در بورس امارات هم شرکتهای اماراتی و هم شرکتهای خارجی حضور دارند. در بورس توکیو و نیویورک هم همینطور است. زمانی که بورس نیوریوک تعطیل میشود بورس دیگری شروع به کار میکند و مزیت آن این است که در این شرایط سه بورس لندن، توکیو و نیویورک به هم متصل میشوند.
اما در ایران همیشه مدل ناقصی را ایجاد و بعد آن را حمایت میکنیم تا شکل بگیرد اما در این راه با مشکلات و چالشهای زیادی روبرو میشویم. با این حال، اگر قصد راهاندازی چنین بورسی را داریم، بهتر است هر چه زودتر انجام شود چرا که میتواند راهگشای بورس باشد و در نهایت به تولید و اشتغال منتهی شود و مشکل تامین سرمایه شرکتهای بورسی را برطرف کند. ضمن اینکه از این طریق علاوه بر جمعآوری پولهای سرگردان، میتوان سرمایههای خارجی را هم جذب کرد.
امایکی از پیششرطها و مولفههای اصلی راهاندازی این بورس امضای برجام، سوییفت و پذیرش اف.ای.تی.اف است چرا که در حال حاضر به دلیل اعمال تحریمها، بحث نقل و انتقال ارزی، اف.ای. تی. اف، سوآپ ارزی و سوئیفت و... با مشکلاتی همراه است. بنابراین راهاندازی این بورس در گروی رفع این موارد است.با این توضیحات، مواهب راهاندازی بورس بینالملل خوب است چرا که مثل تولید میماند و یکی از ابزارهایی است که میتواند در خدمت تولید و اشتغال کشور باشد.
بهنام چاوشی، مدیرعامل سبدگردان بازده با بیان اینکه موضوعات مرتبط با بورس ایران و تامین مالی خارج از کشور چالشهای زیادی بر سر راه دارد به صدای بورس گفت: برای تاسیس بورس بینالملل باید چالشهای قانونی و اجرایی آن حل شود. در بسیاری از موضوعات ممکن است منع قانونی نداشته باشیم اما به عنوان نمونه، درباره مباحثی همچون روابط بانکی و ورود و خروج پول در گذشته معضلاتی وجود داشته که باید ابزار اجرایی آن حل و فصل میشد. او راهاندازی بورس بینالملل را مثبت خواند و توسعه آن را نیازمند رفع چالشهای قانونی و اجرایی دانست و اضافه کرد: اگر مسیر قانونی و مشخصی برای تاسیس این بورس وجود نداشته باشد، در اجرا شکست خواهد خورد.
چاوشی، بحث رمزارز یا رمز دارایی را بستر و راهکار جدیدی در شرایط سیاسی و اقتصادی کشور ذکر کرد و گفت: تحقق بهرهگیری از رمز دارایی در بورس بینالملل مستلزم پذیرش تدوین قوانین اقتصادی از سوی مراجع تصمیمگیر است چرا که در این صورت فعالانهتر توسعه مییابد اما اگر ابهام داشته باشد و به لحاظ رویه اجرایی و قانونی بلاتکلیف باشد، در نهایت به نتیجه نخواهد رسید.