اقتصاد ایران بعد از تنشهای اخیر
محسن عباسی
بسیاری از تحلیلگران به دنبال ارزیابی چرایی وقوع حوادث اخیر از منظر تحلیلی هستند و میخواهند بدانند آینده اقتصادی کشور در بازار سرمایه، مسکن، ارز، خودرو و... چه خواهد شد؟ برخی کارشناسان ریشه حوادث اخیر را اجتماعی میدانند، برخی آن را به موضوع شکاف میان نسلی تقلیل میدهند و برخی دیگر نیز مشکلات مرتبط با امور سیاسی را ریشه حوادث اخیر میدانند. شخصا معتقدم بروز رخدادهای اخیر در کشور ریشه در تصمیمات اشتباه چند سال اخیر در سیاست و اقتصاد دارد. ابتدا نگاهی به وضعیت اقتصادی خواهم داشت و در انتها نظرم را در خصوص آینده سیاسی کشور عنوان خواهم کرد.
از آنجا که ساختاری واحد و کارشناسی شده برای سیاستگذاریهای اقتصادی درکشور وجود ندارد و اکثر تصمیمات به صورت ناگهانی، رادیکال و یکشبه گرفته میشود همواره شاهد نوعی شوکدهی به سیستم اقتصادی کشور هستیم و متولیان با سعی و خطا و با هزینههای زیاد به دنبال اجرای برنامههای دستوری هستند. در نتیجه بعد از مشخص شدن اثرات منفی تصمیمات یکشبه، یا تصمیمات بهتدریج اصلاح میشود یا با یک تصمیم یکشبه دیگر لغو میشود. عموما فرصتی که باید قبل از تصمیمگیری صرف بررسی نتایج احتمالی شود، بعد از اخذ تصمیم و مشاهده نتایج منفی آن، صرف اصلاح یا لغو آن میشود. این رویه هم در اقتصاد و هم در سیاست، فرهنگ و... به مراتب اتفاق افتاده است. بنابراین باید توجه کنیم که راه برای لغو یا تصویب هر مصوبهای و دستورالعملی در هر شرایطی باز است! با این پیش زمینه میتوان نگاه بهتری به وضعیت اقتصادی کشور بعد از رخدادهای اخیر داشت:
نخست) به نظر من ممکن است حداقل تا مدتی طرحهای انقباضی مالیاتی (نظیر مالیات خودرو ، مسکن و...) با جدیت اجرا نشوند.
دوم) ممکن است افزایش قیمت بنزین به مدت طولانیتری موکول شود و فعلا شاهد ثبات نرخها تا مدتی باشیم.
سوم) بازار ارز (که به نظرم توسط بانک مرکزی کنترل میشود) فعلا سقف جدید ثبت نخواهد کرد و مدتی به صورت رِنج حرکت خواهد کرد.
چهارم) بورس در شرایط حساسی قرار دارد و از قواعد اقتصادی پیروی نمیکند. در صورتی که شاهد ثبات نسبی سیاسی در روزهای آتی باشیم، میتوان نسبت به کاهش سرعت افت بازار امیدوارتر بود. البته شاخص در آینده نزدیک به حمایت مهمی میرسد و در صورتی که شرایط سیاسی یاری کند از افت قیمتها کاسته خواهد شد در غیر این صورت شاهد افت بیشتری در قیمتها خواهیم بود. بورس از منظر تکنیکالی یک شاخه صعودی بعد از این افتها خواهد داشت که به نظرم برای ریسکپذیران در قیمتهای جذاب سودهای قابل توجهی خواهد داشت. در روزهای آینده احتمالا تصمیماتی برای حمایت از بورس گرفته خواهد شد. به نظرم کمترین تاثیر اتفاقات اخیر این است که دولت حالا هم در سیاست و هم در اقتصاد دست پایین را در داخل و خارج از کشور دارد.
پدری را تصور کنید که به کودکش میگوید که صدای تلویزیون را کم کند. کودک اهمیت نمیدهد. پدر تکرار میکند و باز هم کودک خودش را به نشنیدن میزند و تا جاییکه پدر فریاد بلندی میزند و کودک بلافاصله صدای تلویزیون را کم میکند. در اینجا هم پدر و هم کودک شرطی شدهاند.
پدر میداند که اگر فریاد بزند نتیجه میگیرد و کودک هم تا زمانی که صدای فریاد پدر بلند نشده است به درخواستها توجهی نمیکند تا به آستانه فریاد پدر برسد. این شرطیشدنها در نتیجه نبود یک سیستم درست ارتباطی شکل گرفته است. همین وضعیت در اقتصاد و سیاست ما دیده میشود. دولت آنقدر به مردم فشار میآورد تا بالاخره خشم و اعتراض مردم بلند شود آنگاه شروع به اصلاح موقتی و دادن برخی امتیازات میکند و فشارها را کم میکند. در نبود یک سیستم درست ارتباطی که مطالبات بحق مردم را پاسخ بدهد، شاهد اعتراضات و بروز خشم فروخورده هستیم. اینجاست که یک سری تصمیمات لغو میشوند و یک سری تصمیمات رادیکال دیگر گرفته میشود.
زمانی قیمت بنزین ۳ برابر میشود و ناگهان سال بعد قیمت بنزین ثابت میماند و بعدش به دلیل ارزانی قاچاق میشود و دوباره ناگهان قیمت بنزین افزایش مییابد و... بورس در یک سال چندین برابر میشود و ناگهان دو، سه سال رها میشود. برخورد با ویدئو و ماهواره، لباس آستین کوتاه، شلوار تنگ و... ناگهان آغاز میشود و بعد از مدتی به دلیل عدم تطابق با هنجارهای جامعه یا پیشرفت تکنولوژی کنار گذاشته میشود. در واقع جامعه مرتبا مرزهای خودش با دولت و حاکمیت را جلوتر میآورد. در نبود فضا برای پیگیریهای قانونی، صنفی، حزبی و... مطالباتش را با اعتراضات نشان میدهد و هم مردم و هم دولت با صرف کلی انرژی و هزینه به یک نقطه مشترک حداقلی میرسند. در شرایط سیاسی فعلی به نظرم دولت دست پایین را دارد. احتمالا از دل این اعتراضات یک سری اپوزیسیون داخلی شکل خواهد گرفت. فشارها بر گشت ارشاد بیسابقه شده است و احتمالا برای همیشه این گشت کنار گذاشته خواهد شد و احتمالا یک سری قوانین و سختگیریها به صورت توافقی اجرا نخواهند شد مانند قانون منع ماهواره و... به نظرم به تدریج آزادیهای سیاسی بیشتری در کشور شکل خواهد گرفت. در بخش سیاست خارجی هم به نظرم قبول برجام حالا برای کشور یک فرصت تاریخی و نجاتبخش است. دولت هم از داخل و هم از خارج تحت فشار سیاسی است و از منظر اقتصادی هم کشور در شرایط بسیار شکنندهای قرار دارد. به نظرم تنها کارتی که در اختیار دولت است کارت برجام است که در نهایت به نظر من دوباره دولت در مسیر برجام و مذاکرات قرار خواهد گرفت. دولت با تیر برجام چند هدف سیاسی و اقتصادی را با هم خواهد زد. کاهش تنشهای اقتصاد و بورس و دلار و بهبود وجهه سیاسی خارجی و حتی داخلی.