مهاجرت مغزها و سرمایهها
مرتضی افقه
این روزها زمانی که از من درباره تاثیر رخدادهای اخیر بر وضعیت اقتصادی کشور سوال میشود، تنها به یک واژه اشاره میکنم و آن ثبات است. هر اقتصادی برای رشد، برای بهبود و برای صعود نیازمند ثبات است. بنابراین مثال اهمیت ثبات برای اقتصاد مانند اهمیت آب برای ماهی است. مگر میشود، ماهی را بدون آب تصور کرد؟ در این شرایط، ماهی و اصولا همه موجودات آبزی دچار مرگ و نیستی میشوند. اقتصاد هم بدون ثبات، بدون آرامش و بدون پیشبینی دچار رکود و سکون و مرگ میشود. در این شرایط باید از کسانی که به دنبال آگاهی از وضعیت اقتصادی ایران پس از ناآرامیهای اخیر هستند پرسید، مگر میتوان اقتصادی را بدون ثبات تصور کرد؟ بخش قابل توجهی از رشد در هر اقتصادی در گروی جذب سرمایه است. این سرمایهها هم از خارج و هم در داخل جذب میشوند. کدام سرمایهگذاری حاضر است سرمایههای خود را وارد اتمسفری کند که دچار بیثباتی و فقدان پیشبینی از آینده است؟ این بیثباتی نه تنها در خصوص حوادث اخیر، بلکه مدتها قبلتر در جریان عدم احیای برجام و فقدان توجه به ضرورتهای ارتباطی با جهان پیرامونی رخ داده بود. سالهاست اقتصاد ایران با تحریمهای گسترده دست به گریبان است و این روند باعث افزایش انتظارات تورمی، رکود، فقر و... میشود. اما ساختار نه تنها به واقعیتها و این مطالبات توجهی نکرد بلکه به افرادی که از سر دلسوزی هم تذکار و هشدار میدادند، انگهای مختلفی را وارد ساخت. مدتی قبل به عنوان یکی از اقتصاددانهایی که نامه هشدار درباره چشمانداز پیش رو را امضا کرده بود، در جریان مناظرهای که با آقای مصباحیمقدم داشتم به همین موضوع اشاره کردم. گفتم که بدون توجه به مطالبات مردم نمیتوان زمینه رشد کشور در شؤون مختلف را فراهم کرد. به ایشان (مصباحیمقدم) اشاره کردم با حاشیهسازیهای گشت ارشاد، عدم احیای برجام، محدودسازی فضای مجازی و اینترنت و... نمیتوان توقع رشد اقتصادی بالا و تورم تک رقمی و نرخ بیکاری مطلوب را داشت، اما در همان زمان هم بدون توجه به هشدارهای افرادی چون من اعلام کردند که هیچ گزندی بر کشور وارد نمیشود و شهر در امن و امان است! اما تجربه ماههای بعد ثابت کرد که این گونه نیست. نمیشود که ساختار تصمیمساز هر کاری که مایل است، انجام بدهد بدون اینکه تبعاتی بر آن مرتبط شود. متاسفانه یکدست شدن سیستم باعث غرور فزاینده آقایان شد. بهرغم اینکه کشور در حوزه بیرونی با مشکلات عدیدهای مواجه بود به جای برنامهریزی برای افزایش مشارکتهای عمومی در داخل و اقناع مردم، زمینه کنشگریهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... را در داخل مسدود ساختند تا جایی که در کنار مشکلات بیرونی کشور گرفتار بحرانهای مستمر داخلی نیز شده است. این تنشها یکی از خسارتبارترین اتفاقاتی که سرمایهگذاری کشور را با مشکلات عدیدهای مواجه میشود. اما خطر بزرگتر از سرمایه مهاجرت نیروی انسانی متخصص کشور از یک طرف و فرار سرمایههای مادی از سوی دیگر است. به عبارت روشنتر، برخی افراد و جریانات در درون کشور به گونهای رفتار کردهاند که ظرفیتهای عدیدهای در کشور دچار تخریب شود. این روزها کشور امارات به محلی برای مهاجرت شرکتهای ایرانی در حوزههای مختلف از جمله صنایع فناورانه بدل شده است. وقتی استارتاپهای موفق و برنامهنویسان کشور به دلیل محدودسازی اینترنت و... قادر به راهاندازی و حفظ کسب و کار خود نیستند، مهاجرت میکنند. این روند در بلندمدت کشور را با خطرات عدیدهای مواجه میکند.