خودمراقبتی چرا و چگونه
مجید ابهری
یکی از موضوعات مهم در سلامت مساله خودمراقبتی است به عبارت دیگر خودمراقبتی گام اول سلامت است و شامل مهارتهایی است که افراد میآموزند، چگونه از خودشان و اطرافیان و خانوادهشان مراقبت کنند. خودمراقبتی علاوه بر اینکه جنبههای فردی دارد و باعث میشود کیفیت زندگی افراد ارتقا پیدا کند جنبههای اجتماعی هم دارد و به عبارت دیگر باعث افزایش کارآیی و نشاط در جامعه میشود. بین 65 تا 85 درصد از مراقبتهایی که به سلامت منجر میشود، محصول خود مراقبتی است یعنی فعالیتهایی که خود یا اطرافیانمان برای حفظ و ارتقای سلامت و پیشگیری از ابتلا به بیماریهای جسمی، روانی و آسیبهای اجتماعی انجام میدهیم. در واقع خود مراقبتی فعالیتی است که مردم برای تامین حفظ و ارتقای سلامت خودشان انجام میدهند. از آن جمله میتوان به خودمراقبتی روانی، خود مراقبتی اجتماعی و خود مراقبتی معنوی اشاره کرد. خود مراقبتی روانی به این معنا است که ما بتوانیم احساسات و هیجاناتمان را مدیریت کنیم و مهارتهای مقابلهای در زمان رویارویی با مسائل و مشکلات، داشتن مهارتهای مدیریت تعارضات «خشم» و بسیاری از مهارتها که به عنوان واکسیناسیون در مقابله با آسیبهای اجتماعی تلقی میگردد مسلما داشتن این مهارتها و آگاهی و دانش در کیفیت روابط بین فردی و بسیاری از ارتباطات اجتماعات موثر است؛ اینکه بدانیم در شرایط بحرانزا و آسیبزا چگونه بتوانیم از خودمان و حتی اطرافیانمان مراقبت و محافظت کنیم به ویژه در دوران بلوغ از بسیاری از آسیبهای اجتماعی پیشگیری خواهد کرد. در حوزه اجتماعی نیز تعاملات اجتماعی و روابط اجتماعی، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و داوطلبانه نیز نمونههایی از خودمراقبتی اجتماعی است که مسلما کارایی افراد در جامعه را ارتقا خواهد داد .
مطالعات نیز نشان داده است هر اندازه که تعاملات اجتماعی و فعالیتهای اجتماعی بیشتر باشد، روی جسم هم تاثیرگذار بوده و سیستم ایمنی را تقویت میکند. خودمراقبتی در حوزه معنوی نیز در واقع معنا و کاربرد دارد مانند مشارکت در فعالیتهایی که جنبه مذهبی و معنوی دارد همچنین باور و اعتقاد به لطف و رحمت الهی و دعا که بسیار در احساس آرامش موثر است. مساله دیگر سواد سلامت است. سواد سلامت به این معنی است که مجموعهای از دانش و آگاهی را در مورد اهمیت خدمات پیشگیری و بهرهمندی از این خدمات در حیطههای مختلف را داشته باشد و به این ترتیب سالهای عمر بیشتر و باکیفیتتری داشته باشد. بسیاری از افراد توجه و مراقبت از خود را به خوبی بلد نیستند یا اصلا یاد نگرفتهاند، بسیاری از ما آنقدر در مسائل روزمره غرق میشویم که دیگر به خودمان و نیازهایی که داریم توجه نمیکنیم و همین امر زمینه ساز بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی برای ما میشود. به همین خاطر است که باید در این زمینه اطلاعرسانی کافی صورت بگیرد. بحث خود مراقبتی مسالهای است که بسیاری از افراد جامعه وقتی مخاطب قرار میگیرند از آن اطلاعی ندارند، بیشتر به مسائل بهداشتی و درمانی فکر میکنند و کسی در این رابطه به سلامت روح و روان خود اهمیت چندانی نمیدهد. ما عادت کردهایم هر روز با میزانی مشخص یا نامشخص از افکار متلاطم و مشغلههای ذهنی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی و ... مواجه شویم. در واقع این عادت کردن باعث میشود که ما از سلامت روح و روان خود غافل شویم، حتی آنهایی که وقتی در مورد سواد سلامت مورد پرسش قرار میگیرند به مسائل بهداشتی و درمانی جسمی توجه میکنند هم در رعایت مواردی که باعث میشود آنها از سلامت جسمی برخوردار باشند هم کوتاهی میکنند. فرقی نمیکند زنان یا مردان، دختران یا پسران هر انسانی باید از سلامت خود در برابر مخاطراتی که وجود دارد حفاظت کند. مساله فقط درمان نیست، مساله مهم پیشگیری است که در این میان نادیده گرفته میشود. ما وقتی از خود مراقبتی یا سواد سلامت صحبت میکنیم باید به این موضوع توجه داشته باشیم که افراد جامعه باید این دو مورد را از طریق آموزههایی که در اختیار او میدهیم فرا بگیرند.
خود مراقبتی میتواند در برابر بیماریها، آسیبها و ... باشد، اینکه فرد در برابر اعتیاد از خود مراقبت کند و به دام اعتیاد نیفتد، مسالهای است که باید با کار فرهنگی آن را به جامعه جوان آموزش داد.
خود مراقبتی در مقابل بیماریها هم همینطور است، در واقع اگر میخواهیم در این زمینهها پیشرفت کنیم باید آموزش را در راس امور قرار بدهیم بدون آموزش هیچ پیشگیری در هیچ زمینهای اتفاق نخواهد افتاد.