پلان بعدی پرونده هستهای
یوسف مولایی
گشایش اقتصادی این روزها مهمترین مسالهای است که ایران به آن نیاز دارد؛ ایران در شرایط تحریمی قرار دارد و این روند فشار اقتصادی دامنهداری را متوجه مردم ایران کرده است. من اقتصاددان نیستم اما اخبار حاکی از آن است که بسیاری از شاخصهای اقتصادی در اثر تحریمها و سایر مشکلات در مدیریت دچار رشد منفی شدهاند. بنابراین مجموعه تصمیمسازیها در ایران باید به گونهای باشد که نهایتا منجر به بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش فشار بر مردم شود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که میتوان روند مطلوبتری را در پرونده هستهای کشور شکل داد و معتقدند که به درستی از ظرفیتهای کشور استفاده نشده است. باید از همه ظرفیتها بهره برد تا نهایتا هدف نهایی که رفع تحریمها و توسعه مناسبات اقتصادی و ارتباطی با جهان پیرامونی است، محقق شود. پس از قطعنامههای اخیر آژانس، ایران تصمیم گرفت تا غنیسازی 60درصدی را در فردو توسعه دهد. شخصا معتقدم، بهتر بود به گونهای عمل میشد که کار به اینجا نمیرسید؛ احتمالا مسوولان دولتی تصور میکنند که با این تصمیم و از طریق مصاحبه امروز آقای اسلامی، کشورهای اروپایی و امریکا عقبنشینی میکنند و زمینه برای پیگیری مطالبات ایران فراهم میشود. ایکاش همینگونه میشد، اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند یک چنین احتمالی بسیار ضعیف است. ایران به جز احیای برجام و انتخاب تعامل، راه دیگری برای حل مشکل تحریمها و توسعه مناسبات ارتباطی و اقتصادی با جهان ندارد. از این فرصت میبایست استفاده شود تا کشور در مسیر درستی قرار بگیرد. تا به امروز 2 قطعنامه علیه ایران در آژانس صادر شده است. در واکنش به این قطعنامهها، ایران فعالیتهای غنیسازی خود را به 60درصد ارتقا داده است. در این میان، بسیاری میخواهند بدانند، پلان بعدی چه خواهد بود؟ با توجه به اینکه فعالیتهای آژانس انرژی اتمی با صلح و امنیت بینالمللی در ارتباط است، این نهاد زیر نظر شورای امنیت کار میکند. از سال 93 که کره شمالی، فعالیتهای هستهای خود را تشدید کرد، ارتباط آژانس و شورای امنیت فشردهتر شد. لذا پرونده ایران در گام بعدی نهایتا به شورای امنیت سازمان ملل ارسال میشود و دیگر ارتباطی با آژانس ندارد. آژانس تنها قطعنامه صادر میکند، هشدار میدهد، اجماع ایجاد میکند و پرونده را به شورای امنیت ارسال میکند. ایران اما با توجه به روابط نزدیکی که با چین و روسیه دارد به حمایت آنها دلگرم است. اگر کار به تصمیمگیری شورای امنیت برسد، ایران به مناسبات ارتباطیاش با چین و روسیه خوشبین است تا تصمیمات شورای امنیت را وتو کنند. اینکه آیا یک چنین حمایتی از ایران توسط روسیه یا چین صورت میگیرد یا نه، با گذشت زمان مشخص میشود. هرچند ایران نگرانی از شورای امنیت ندارد، اما به عنوان کشوری که مخاطب آژانس قرار گرفته است، جهان به سمت راهکارهایی حرکت میکند تا ایران را ناچار به پذیرش خواستههای بینالمللی شود. میتوان پیشبینی کرد که فشارهای اقتصادی علیه ایران افزایش چشمگیری پیدا کند و امکان فروش نفت حتی به صورت حداقلی برای ایران فراهم نشود. این روند برای اقتصاد ایران که سالهاست، فشار زایدالوصف را تحمل میکند به معنای افزایش نرخ ارز، نوسانات در بازارها و افزایش مشکلات امنیتی است. در مرحله بعد طرف مقابل به جز راهاندازی مکانیسم ماشه برای بازگرداندن ایران از مسیر خود مسیرهای دیگری را نیز امتحان میکند. اگر عملکرد ایران شفاف نباشد، مشکل پادمانی با آژانس حل و فصل نشود و روند دوری از فضای بینالمللی در پیش گرفته شود، فشارها بیشتر میشود. غرب اعلام کرده که مرحله گریز هستهای را خط قرمز میداند و از هر ابزاری برای جلوگیری از آن بهره میبرد. بعید است با تصمیم ایران، غرب عقبنشینی کند، لحن خود را ملایم کند و به سمت گفتوگو گام بردارد. در این صورت میتوان گفت که باید منتظر فشارهای بیشتری باشیم؛ در مراحل بعدی نیز مکانیسم ماشه و تلاش برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران در دستور کار خواهد بود. باید دید نهایتا در این مسیر، متغیر تازهای ظهور میکند که دو طرف را به هم نزدیکتر کند و فضای تخاصم میان دو کشور را به وضعیت باثباتتری سوق دهد یا اینکه دو طرف همچنان به فاصله گرفتن از هم ادامه میدهند.