نبردی برای تاریخ
داستان فوتبال، داستان عجیبی است. داستانی که در آن هم لحظاتی از شادی و نشاط و شادمانی گنجانده شده است و هم تکههایی از اشک و غم و ناکامی. مبتنی بر این فراز و فرودها است که تیمها رشد میکنند و یاد میگیرند چه باید بکنند. در فاصله ۳۱ خرداد سال 13۷۷ خورشیدی که بازی ایران و آمریکا در جام جهانی ۹۸ فرانسه به پایان رسید تا ۸ آذر۱۴۰۱ که این دو کشور دوباره در قالب بازیهای گروهی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر رودرروی هم قرار گرفتند، جهان با تغییر و تحولات فراوانی روبهرو شده است. در آن برهه نه امریکا به افغانستان و عراق لشکرکشی نظامی عیان کرده بود و نه ایران از اصلاحات به دوران عجیب محمود احمدینژاد و دوران پس از آن پرتاب شده بود.
در جام جهانی ۹۸ فرانسه، سیدمحمد خاتمی در راس دولت ایران قرار داشت و در ایالات متحده، بیل کلینتون دموکرات، مستاجر کاخ سفید بود. ایران در آن برهه تلاش میکرد تصویر متفاوتی از خود در عرصه جهانی ارایه کند و رییسجمهور خاتمی به دنبال طراحی ایده گفتوگوی تمدنها بود تا در برابر جنگ تمدنهای هانتینگتون، گفتمان فکری انسانیتری ارایه کند. بیل کلینتون هم تلاش داشت تا رویای آمریکایی را در جهان تثبیت کند و از جهان تک قطبی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی لذت ببرد. نه اژدهای خفته چین در حوزه اقتصاد و سرمایهگذاری بیدار شده بود و نه هنوز شخصیتی مانند پوتین برای اروپا شاخ و شانه میکشید. دورانی که در آن هنوز شبکههای اجتماعی پا نگرفته بودند و اینترنت به جز جدانشدنی حیات آدمیان بدل نشده بود. ایران هم در آن سالها هنوز وارد دوران عجیب زمامداری احمدینژاد نشده بود. دوران اقتصادی حدفاصل دوم خرداد۷۶ تا تیرماه ۸۴ که احمدینژاد سکان هدایت دولت نهم را به دست گرفت، یکی از روشنترین و افتخار آمیزترین دورانهای اقتصادی کشور است.
در دوران فعلی اما هنگامه دیگری برپا شده است. جهان تک قطبی سالهای پایانی قرن بیستم جای خود را به جهان چند قطبی فعلی داده است. امروز آمریکا در عرصه قدرت تنها نیست و قدرتهای دیگری چون چین، اتحادیه اروپا و حتی کشورهای آسیایی نیز برای خود برو و بیایی پیدا کردهاند. ایران و آمریکا در یک چنین شرایطی ۸ آذر ماه ۱۴۰۱ روبهروی هم قرار گرفتند. ایران از پس بازی جذاب و خاطرهانگیز با ولز راهی این بازی شد و آمریکا توانست انگلیس را متوقف کند و شانسهایش را زنده نگه دارد. گل اول آمریکا به ایران هرچند امیدهای ایران را برای نخستین صعود به بازیهای حذفی کاهش داد، اما خاطرهای که از ۸ آذر ۷۶ و بازی ایران و استرالیا در اذهان نسلهای قدیمیتر باقی مانده، این واقعیت را گوشزد میکند که باید بیشتر صبر کنیم. فارغ از نتیجه این بازی اما بسیاری از تحلیلگران، فعالان سیاسی و ورزشی امیدوارند که جام جهانی فرصتی باشد تا یک بار دیگر ایرانیان، مشارکت فعال، اتحاد و رویای مشترک را مرور کنند.
ایران چه این بازی را میبرد و چه با باخت به آمریکا از جام ۲۰۲۲ خداحافظی میکرد، مساله مشارکت، رویای مشترک و امید گزارههایی هستند که نباید آنها را از یاد ببریم. ایران برای دستیابی به مطالبات مردمش به امید، رویای مشترک و مشارکت فعال نیاز دارد. ای کاش این جام، این فضا را ایجاد کند که هم حاکمیت و هم مردم متوجه اهمیت این مثلث حیاتی برای چشمانداز آینده ایران شوند. ایرانی که بر بلندای تاریخ هزاران ساله خود ایستاده و چشم به آینده مقابل دارد. از روز چهارشنبه فارغ از نتیجه حاصل شده، باید زمینه افزایش امید، انگیزه مشارکت و رویای مشترک برای ایران فراهم شود.
ما به توسعه، رفاه، اقتصاد پویا و آینده روشن نیاز داریم. ما یک تیم هستیم که فراز و فرودها و باختها و بردها فقط ما را قویتر میکند...