معضل یارانه نقدی
جمشید عدالتیان
نگاهی به تجربه بسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان نشان میدهد که حتی در کشورهای سرمایهداری، بحث حمایت از اقشار ضعیف و کمدرآمد به عنوان یکی از اولویتهای اقتصادی دولت در جریان است و حتی در بسیاری از این کشورها، پرداخت یارانه نقدی به عنوان یک اولویت از سوی دولت در دستور کار قرار دارد. به این ترتیب ما نباید از این ترسی داشته باشیم که دولت به این شکل در اقتصاد ورود کند و برای حمایت از کمدرآمدها، برنامهریزی دقیقی را دستور کار قرار دهد.
با این وجود اما باید به شرایط خاص اقتصاد ایران نیز توجه داشت. یعنی با توجه به تورم بالایی که ما در تمام سالهای گذشته داشتهایم، اینکه به چه شکل حمایت از مردم در دستور کار قرار بگیرد یک موضوع و سوال جدی خواهد بود. نگاهی به یارانه احمدینژاد نشان میدهد که این پول در ابتدا ارزش بالایی داشت و چه در مقایسه با دلار و چه از نظر نقشآفرینی در اقتصاد معیشتی مردم سهمی جدی ایفا میکرد اما این یارانه در گذر زمان به جایی رسید که عملا هیچ سهمی در زندگی مردم نداشت. به این ترتیب ما باید طوری برنامهریزی کنیم که هم در آن واقعیتهای اقتصاد ایران دیده شود و هم حمایت واقعی از مردم ادامه پیدا کند. در ایران بحث حمایت از اقشار کمدرآمد، موضوع تازهای نیست و از چند دهه قبل دولتهای مختلف این موضوع را در دستور کار قرار دادهاند اما موضوع این است که ما هنوز نتوانستهایم به راهکار و نتیجه نهایی برسیم. یکی از این راهکارها بحث پرداخت یارانه غیرمستقیم بوده که هرچند به تمام اقتصاد ایران رسیده اما در نهایت از عدالت یارانهای به دور مانده است و در برخی حوزهها پولدارها استفاده بیشتری از این یارانه کردهاند تا اقشار نهایی و هدف دولت.
در این چارچوب باید مسائل را چند زاویه دید. نخست آنکه ما باید تلاش کنیم که وضعیت اقتصاد ایران طوری بهبود پیدا کند که تعداد افراد و خانوارهایی که برای ادامه حیات نیاز به حمایت دولت دارند کاهش پیدا کند و این افراد بتوانند در بستر اقتصاد کار کرده و نیازهای خود را درمان کنند. از سوی دیگر دولت باید به ایده و جمعبندی برسد که ضمن مدیریت منابع محدود خود بیشترین تاثیر را بر زندگی کمدرآمدها بگذارد و عدالت یارانهای را در بالاترین سطح محقق کند.