ناگفتههای قرارداد 25 ساله با چین
قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین وارد مرحله اجرایی شده است؛ اما هنوز دقیقا ابعاد قرارداد اعلام نشده. به ترتیبی که برخی نمایندگان مجلس نیز با اشاره به ماده 77 قانون اساسی نسبت به آن ایراد گرفته بودند.
به همین دلیل منابع موثقی از جزییات این قرارداد در دسترس نیست و ضمنا چین نیز نگران است که شاید اعلام آشکار محتوای این سند، موجب کارشکنی امریکا و سایر شرکای تجاری شود، اما برخی منابع خبری از سرمایهگذاری ۴۵۰ میلیارد دلاری چینیها در صنایع مختلف ایران در این قرارداد ۲۵ ساله سخن میگویند. به عنوان مثال پترولیوم اکونومیست حجم سرمایهگذاری چینیها در ایران را مطابق با قرارداد ۲۵ ساله حدود ۲۸۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار برآورد میکند و اظهار کرده که براساس این قرارداد چینیها قرار است در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی، زیرساخت ترابری، کشاورزی واحتمالا خودروسازی ایران سرمایهگذاری گستردهای انجام بدهند. همچنین نشریه پترولیوم اکونومیست مدعی شده، که قرار است چین ۲۸۰ میلیارد دلار در صنعت نفت و گاز ایران و ۱۲۰ میلیارد دلار در صنعت حمل و نقل ایران سرمایهگذاری خواهد کرد.
همچنین بنا بر گزارش بانک جهانی، سرمایهگذاریها ۵ میلیارد دلار بوده است. پس از این سال، بار دیگر رقم سرمایهگذاری مستقیم خارجی در این کشور سیر نزولی داشته و در سال ۲۰۱۹ میلادی به ۱.۵ میلیارد دلار رسیده است. در سال ۲۰۲۰ هم این افت همچنان ادامه داشته و به یک میلیارد دلار رسیده است.
بر اساس توافق چین و ایران، قرار است طی ۲۵ سال مبلغ ۴۰۰ میلیارد یورو در ایران سرمایهگذاری شود که به طور متوسط سالی ۱۶ میلیارد دلار خواهد شد. چین در ۱۵ سال گذشته (سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۹ میلادی) در مجموع ۱۸۲ میلیارد دلار در ایالات متحده سرمایهگذاری کرده است که به طور متوسط ۱۲ میلیارد دلار در هر سال میشود. میزان سرمایهگذاری چین در همین دوره در کشورهای استرالیا ۹۸ میلیارد دلار (سالانه ۶.۵ میلیارد دلار)، در بریتانیا ۸۳ میلیارد دلار (سالانه ۵.۵ میلیارد دلار) و در کشورهایی همچون برزیل، کانادا، آلمان و سوییس کمتر از این مقادیر بوده است.
بنابراین در صورت صحت رقم سرمایهگذاری 400 میلیارد یورویی و تحقق این میزان سرمایهگذاری چین در ایران، بالاترین سرمایهگذاری محسوب میشود که با سطح تجارت گذشته دو کشور و مقایسه آن با شرکای عمده تجاری چین تا حدودی مبالغهآمیز به نظر میرسد.
چین در صنعت نفت ایران به دنبال توسعه میادین نفتی و گازی و افزایش برداشت از این میادین است که در نهایت به سرمایهگذاری در بخش بالادستی صنعت نفت میانجامد. بر همین اساس دو دلیل عمده برای سرمایهگذاری چینیها در این بخش قابل پیشبینی است. دلیل نخست آن نیاز پتروشیمی و پالایشگاههای چین به نفت و گاز به عنوان خوراک و همچنین تامین انرژی مورد نیاز بزرگترین بازار انرژی در جهان است.
جدای از این بهزعم بسیاری کارشناسان حوزه انرژی، چین تمایلی به ایجاد رقیب در بازار فرآوردههای نفتی و گازی برای خود نیست. با توجه به روند توسعه پالایشی و پتروشیمی چین، احتمال میرود که این کشور در آینده به بزرگترین صادرکننده محصولات پتروشیمی جهان تبدیل شود و قاعدتا برای رسیدن به این هدف قطعا علاقهای به توسعه صنایع پاییندستی ما نخواهد داشت.
اولویتهای در نظر گرفته شده در این قرارداد شامل این موارد است؛
1- چین در اولویت واگذاری پروژههای نفتی ایران قراردارد.
2- قیمت نفت ایران در چین معمولا ۳ تا ۵ دلار ارزانتر از شاخص نفت برنت فروخته خواهد شد.
3- چین نفت و گاز ایران را با ۳۰ درصد تخفیف میخرد.
4- چین برای پرداخت پول نفت ایران دو سال مهلت دارد و بعد از این مدت هم میتواند بازپرداخت بدهی نفتی خود را با یوآن انجام بدهد و چین میتواند دوسوم مبلغ خرید نفت و گاز را به صورت نقدی (یوآن) به ایران پرداخت کند و یک سوم را به شکل کالا و خدمات است.
آن گونه که وزیر امور خارجه ایران اعلام کرده قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین از ۲۴ دی ماه 1400 وارد مرحله اجرایی شده است. اگرچه برخی میگویند چین مدام در حال افزایش خرید نفت خود از ایران است اما خرید غیررسمی و با تخفیف. شاید به همین دلیل (اجرایی شدن قرارداد ۲۵ ساله) بوده که بلومبرگ اعلام کرده چین در ماه نوامبر2021، ۱۸ میلیون بشکه معادل ۶۰۰ هزار بشکه در روز نفت خام از ایران خریده و خرید نفتش از ایران را ۴۰ درصد افزایش داده است. این رسانه همچنین ادعا کرده بود که چین نفت ایران را ۱۰ درصد پایینتر از قیمت بازار خریده است.
همزمان با انتشار خبر افزایش ۴۰ درصدی صادرات نفت به چین، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز اظهار کرد که از گفتن اعداد و ارقام صادرات معذور است و فقط در همین حد میتوانم توضیح بدهم که وضعیت بهتر شده است. به استناد اینکه روسیه نفت خود را با تخفیف 9 درصدی به چین صادر میکند برخی از تجار چینی مدعی هستند که ایران نیز برای صادرات نفت خود به کشور شرقی و رقابت با روسیه، باید تخفیف ۱۲ تا ۱۵ دلاری برای هر بشکه لحاظ کند اما به گفته معاملهگران، نفت ایران نزدیک به 10 دلار در هر بشکه کمتر از قیمتهای آتی برنت قیمتگذاری شده تا با محمولههای اورال (شاخص نفت روسیه) که قرار است در ماه آگوست به چین برسند، برابری کند چون گریدهای سبک و سنگین ایران بیشتر با شاخص اورال قابل مقایسه هستند. این در مقایسه با تخفیف حدود 4 تا 5 دلاری نفت صادراتی قبل از حمله به اوکراین است.
از آنجا که این قرارداد بلندمدت است بر همین اساس تضمین خرید نفت، گاز و فرآوردههای نفتی از سوی طرف چینی محتملا با در نظر گرفتن قیمتهایی است که به طور معمول از طریق محاسبه میانگین سطح قیمتهای جهانی در دوره زمانی مورد توافق بین طرفین قابل تحلیل است و از آنجا که اطلاعات معتبری در این زمینه وجود ندارد لذا برآورد فروش نفت بر اساس این قرارداد برمبنای قیمت متوسط 3 تا 6 ماهه قابل تحلیل خواهد بود.
موضوع با اهمیت در تحلیل و نتیجهگیری از تاثیر مالی بر منابع ارزی ایران صرفا با فرض تخفیف 12 تا 15 دلاری و پرداخت دوسوم از صادرات طی دوره 2 ساله و با یوان چین صورت خواهد پذیرفت و بنابراین نرخ تبدیل یوان در زمان پرداخت بدهی چین و همچنین نرخ مورد محاسبه محصولاتی که قرار است بابت یکسوم باقی مانده صادرات در نظر گرفته شود، محورهای اصلی برآورد تاثیرات ارزی این قرارداد خواهند بود. به عنوان مثال اگر قیمت هر بشکه نفت را 85 دلار در نظر بگیریم با کسر کردن 10 دلار جهت تطبیق با شاخص نفت اورال روسیه و لحاظ کردن میانگین 12 درصد تخفیف، منابع ارزی حاصل از فروش نفت به چین پس از طی فرآیند فروش و سپری شدن 2 سال از تاریخ فروش و صرفنظر کردن از برابری نرخ یوآن در تاریخ پرداخت، برای هر بشکه نفت حدود 44 دلار خواهد بود که در مقایسه با فروش نقدی به سایر کشورهای متقاضی خرید 48 درصد کمتر از نرخ روز قابل محاسبه است.