پوپولیسم و کوپنیسم

۱۴۰۱/۰۹/۱۴ - ۰۱:۱۸:۰۲
کد خبر: ۱۹۵۰۰۵
پوپولیسم و کوپنیسم

حمید حاج اسماعیلی

آیا ساختار کوپنی دردی از مردم دوا می‌کند؟ آیا مشکلات اقتصادی و معیشتی اقشار گوناگون را کاهش می‌دهد؟ چگونه می‌توان اثرات یارانه‌ها بر اقتصاد خانواده‌ها را مورد سنجش قرار داد؟ این پرسش‌ها در محافل اقتصادی مطرح هستند و ضرورت پاسخگویی در خصوص آنها احساس می‌شود. این روزها صحبت از تخصیص یارانه‌ها و توزیع کوپن حسابی گرم است. یارانه‌ها یا به صورت نقدی است یا غیر نقدی. واقع آن است که کار کارشناسی دقیقی در خصوص یارانه‌ها در کشور انجام نشده است که بدانیم این روش اثر مثبتی بر اقتصاد خانواده‌ها داشته یا نه؟ اغلب مسوولان هم از دوران جنگ و دوران کوپن‌ها به عنوان یک روش موفق یاد می‌کنند. درست است در دهه 60 دولت وقت از طریق توزیع کوپن‌ها توانست شرایط را به لحاظ حداقل معیشت تامین کند، اما نیازها در این عصر و هنگامه متفاوت شده است.آن روزها نیازهای مردم، شرایط مردم و رویکردهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم با امروز متفاوت بود. اینکه دولت سیزدهم تصور کند توزیع یارانه‌ها در قالب کوپن حتما موفق خواهد بود، محل تردید است، حتی من معتقدم، اصل توزیع یارانه‌ها به دلیل شرایط خاص اقتصادی محل تردید است. باید قبول کنیم، توزیع یارانه‌ها (حداقل طی 15سال اخیر) ناموفق بوده است. شرایط اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی حاکم بر کشور که این روزها با اعتراضات اخیر نمود جدی‌تری دارد، نشان می‌دهد که مردم نسبت به واقعیت‌های اقتصادی نارضایتی دارند و روش‌های اقتصادی ناموفق بوده‌اند. اگر بخواهیم دقیق‌تر به نظرات کارشناسی در خصوص اعتراضات اخیر توجه کنیم، می‌بینیم که عامل اصلی مشکلات کشور و بروز نارضایتی‌ها، جنبه‌های اقتصادی و شرایط سخت معیشتی است. این وضعیت نشان می‌دهد که حمایت‌ها و پرداخت سوبسیدها و یارانه‌ها نتوانسته مشکلات مردم را کم کند. نکته‌ای که من می‌خواهم بر آن پافشاری کنم آن است که اکثر جمعیت ایران، حقوق‌بگیر شامل کارمندان، بازنشستگان و کارگران هستند. عمده قشرهایی که مشکلات اقتصادی جدی دارند همین طبقه حقوق‌بگیران و بازنشستگان هستند. درست است در زمان پرداخت یارانه‌ها، بخش قابل توجهی از حقوق‌بگیران در زمره طبقه متوسط قرار داشتند و یارانه دریافت نمی‌کردند. اما بر اساس تقسیم‌بندی‌ها جدید که کشور به 10دهک نقسیم می‌شود، اعلام شده 9دهک از 10دهک واجد شرایط حمایتی در حوزه اقتصاد هستند. این نشان می‌دهد، اکثریت ایرانیان دچار فقر جدی بوده و نیازمند حمایت هستند. طی حدود 15سال اخیر هم رویکردهای حمایتی از این دهک‌ها کاملا ناموفق بوده است. البته باید، تفاوتی میان دو گروهی که مورد حمایت یارانه‌ای قرار گرفته‌اند، قائل شویم. ضروری است افرادی که فاقد درآمد هستند و از گذشته تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بوده‌اند از باقی دهک‌ها جدا شوند. حمایت از اینها ضروری و غیرقابل انکار است. موضوعی که باعث نگرانی برای کشور شده و از آن باید با عنوان بحران اجتماعی یاد کنیم، جمعیت گسترده حقوق‌بگیران جامعه هستند که 9دهک از 10دهک جامعه را در زمره نیازمندان به حمایت قرار می‌دهد. اینکه دولت تنها پوسته و ظاهر حمایت‌ها را تغییر دهد و به جای یارانه، کوپن توزیع کند، مشکلی را حل نمی‌کند. نکته‌ای که کمتر به آن توجه شده، نگاه‌ها و نیازهای جدیدی است که مردم متناسب با شرایط اجتماعی فعلی و شرایط جهانی با آن رودررو هستند. دولت به اشتباه تصور می‌کند امروز همچنان مثل دوران جنگ است و با تامین ارزاق اساسی مشکلات مردم حل می‌شود. اگر دولت تصور می‌کند با توزیع کوپن می‌تواند نیازهای مردم را کاملا پاسخ دهد، ساده‌انگارانه است. باید توجه داشت، با وجود اینکه از آن دوران به نیکی یاد می‌شود، اما نباید آن را به عنوان یک مبنا در تصمیم‌سازی‌های اقتصادی امروز در نظر گرفت و فکر کرد با پرداخت کوپن می‌توان مجموعه مشکلات اقتصادی جامعه را حل کرد. مساله رخ داده این است که این مشکلات در کنار سایر سوءمدیریت‌ها، نقدینگی کشور را به  رقم 5هزار و700هزار میلیارد تومان رسانده است که بسیار بزرگ است. در یک چنین شرایطی که تورم بالای 44درصد است، یارانه‌ها قطعا موفق نخواهد بود. هر روز افزایش قیمت‌ها، رشد تورم و شرایط سخت اقتصادی و بی‌ارزش شدن مقدار و مبلغ یارانه‌ها را در پی داشته است. یارانه‌ها اقدامی عوامانه است که دولت برتداوم آن اصرار دارد. دولت نتوانسته مشکلات مردم را رفع کند، بنابراین فکر می‌کند با توزیع یارانه و کوپن، می‌تواند خود را پای کار نشان دهد. پردذاخت یارانه و کوپن حتی در حوزه مسائل مدیریتی نیز از یک پشتوانه کارشناسی دقیق برخوردار نیست. این روش کاملا ناموفق بوده و نتوانسته مشکلات معیشتی مردم را رفع کند. بنابراین تاکید می‌کنم این ساختار یارانه‌ای اقدامی عوامانه در اقتصاد است، از ابتدا هم پوپولیستی بوده و امروز هم مدیران همچنان بر همین طبل و همین شیپور می‌دمند. چرا می‌گویم عوامانه است؟ چون معتقدم اگر واقعا دولت اعتقاد دارد از طریق پرداخت یارانه‌ها می‌توان مشکلات ایرانیان را با سوبسید حل کرد، باید اجازه دهد این اقدام مورد سنجش دقیق کارشناسی قرار گیرد. برای سنجش این تصمیم باید شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی و حتی نظرسنجی‌های مردمی را مدنظر قرار دهیم. اما اجازه داده نشده این اقدام در کشور مورد سنجش و ارزیابی قرار بگیرد. برای ارزیابی علمی و اصولی موضوع باید شاخص‌ها و معیارهای علمی تعریف شود. یکی از شاخص‌های مهم، تعریف خط فقر است. دولت اما این سنجش را ممنوع اعلام کرده و آن را پنهان کرده است. وقتی نتوان خط فقر را تعریف کرد، نمی‌توان از موفقیت یارانه‌ها و سیستم کوپنی صحبت کرد. اما اعتراضات اخیر در حوزه اجتماعی نشانه‌ای است که عیار این اقدامات را مشخص می‌کند. نارضایتی مردم و مشکلات اقتصادی بیانگر اشتباه بودن این نوع تصمیم‌سازی‌ها است.