فراموشی درآمدهای پایدار
علی اکبر نیکواقبال
یکی از اصلیترین معضلاتی که در تمام سالهای گذشته اقتصاد ایران با آن مواجه بوده، بحث وابستگی به درآمد نفت است. در واقع پول نفت میتوانست برای ما مبنای درآمدزایی خوبی باشد که از آن برای توسعه زیرساختها و حرکت به سمت بازارهای جهانی استفاده کنیم، اما آنچه که در عمل رخ داد، فاصله گرفتن از این دیدگاه توسعه محور و استفاده از پول نفت در بودجه جاری بود. در تمام این سالها دولتهای مختلف در اقتصاد ایران برای راحتی بیشتر و فرار از راهکارهای طولانی مدت و پیچیده تصمیم گرفتند که از پول نفت برای بودجه جاری استفاده کنند و همین موضوع باعث شد هرگاه کار دسترسی به منابع نفتی دشوار شود، برنامهریزی برای اقتصاد ایران نیز سخت شود. متاسفانه دولتها هر بار که به درآمدهای نفتی دسترسی پیدا میکنند، بهترین گزینه را در وارد کردن این منابع به بودجه میبینند و هر بار که نفت قطع میشود، بدون هیچ برنامهای میمانند. این در حالی است که وقتی در سالهای گذشته، دسترسی به درآمدهای نفتی کاهش یافت، راههای دیگری به کمک آمدند که باز هم در بلندمدت فراموش میشوند. ما دیدیم که در سالهای اخیر و در جریان بحث پیرامون بودجه، دو قوه مجریه و مقننه تاکید زیادی بر اصلاحات ساختاری داشتند اما این اصلاحات صرفا در حد شعار باقی ماند و احتمالا این موضوع در حال حاضر نیز با همین خطر مواجه است. وقتی ما برای نفت جایگزین طراحی نکردهایم مشکلاتی که امروز با آن دچار هستیم نیز طبیعی است. این در شرایطی است که اقتصاد ایران ظرفیتهای بسیار گستردهای دارد. از گردشگری و امکان استفاده از موقعیت جغرافیایی در حمل و نقل ترانزیت گرفته تا سرمایهگذاری در زیرساختهای تولیدی و صنعتی که هر یک میتوانستند برای ما مزیت نسبی قابلتوجهی را به همراه داشته باشند. اگر آن مسیر دنبال میشد، امروز دیگر بحث پول نفت اهمیت محوری در بودجه جاری نداشت و اگر هم این درآمد در اختیار ما قرار میگرفت امکان آن وجود داشت که طرحهای عمرانی و زیرساختی مورد استفاده قرار بگیرد تا حرکت اقتصاد ایران در سالهای آینده به سمت رشد و توسعه هموارتر شود.
فراموش کردن این شیوههای درآمدزایی پایدار اما ما را به چنین شرایطی رسانده و میبینیم که دولتهای مختلف در نبود نفت حتی برای مسائل جاری نیز با محدودیت و مشکلاتی جدی دست و پنجه نرم میکنند.