نشستهای خانوادگی و کاهش میزان خشم
لیلا همتی
هر چه زندگیها رنگ و بوی ماشینیتر به خود میگیرند، دور شدن آدمها از هم بیشتر و بیشتر میشود، به خصوص از وقتی گوشیهای هوشمند به دست تمام افراد خانواده رسید دیگر خبری از نشستها و دورهمیها نیست، هر از گاهی شاید عاملی باعث این دورهمیها باشد اما در نهایت هم همه بیشتر از آنکه به معاشرت با یکدیگر بپردازند ترجیح میدهند به صفحه گوشیهایشان نگاه کنند.
این مسائل باعث دوری اعضای خانواده از یکدیگر میشود، دیگر نه بزرگترها میتوانند در مورد مسائل مختلف با یکدیگر تبادل نظر کنند و نه بچهها فضای گرم خانواده را تجربه میکنند، هر چه هست زندگی مجازی است که هر کدام برای خود ساختهاند و به این ترتیب دیگر روابط به گرمی گذشته نخواهد بود. متاسفانه این فقط فضای مجازی نیست که افراد خانواده را از یکدیگر دور میکند، بلکه مشکلات زندگی هم خود از عمده دلایل دیگری است که باعث میشود پدر و مادرها به دلیل خستگی بعد از ساعتها کار بیرون از منزل دیگر رمقی برای برگزاری دورهمیهای خانوادگی با فرزندان و گپ و گفت در مورد مسائل روزانه آنها نداشته باشند.
یکی از دلایل این اتفاق هم مشکلات اقتصادی و معیشتی است، در واقع بزرگترها مجبورند برای تامین هزینههای زندگی یک یا دو شیفت بیرون از منزل کار کنند و بچهها هم بیشتر وقت خود را در مدرسه، کلاسهای آموزشی، مهدکودک و خانه پدر بزرگ و مادر بزرگ میگذرانند و فرصتی برای همنشینی با پدر و مادر خود ندارند. این مسائل اعضای خانواده را از هم دور میکند، اما به مشکلات آنها هم دامن میزند.
اینکه پدر و مادر فرصت کافی برای فرزند یا فرزندان خود نداشته باشند، باعث میشود تا از روحیات، کارهایی که انجام میدهد
کسانی که با آنها رفت آمد میکند، سرگرمیهایی که برای خود در نظر میگیرد و از همه مهمتر میزان درگیری او با فضای مجازی را بیخبر بمانند. این بیخبری گاهی میتواند به مسائل و مشکلات بزرگی تبدیل شود. افسردگی از نشانههای بارزی است که میتوان به آن اشاره کرد. فرزندان وقتی خود را در کانون توجه پدر و مادر نبینند و حتی در برخی مواقع از زبان آنها این جمله را بشنوند که تمام تلاشی که میکنند برای تامین یک زندگی راحت برای اوست یا در رفتار پدر و مادر خود احساس کنند که باری اضافه بر دوش آنها هستند، تمام اینها میتواند دنیای ذهنی کودک یا نوجوان را به هم ریخته و باعث شود تا او با احساساتی متضاد دست به گریبان شده و دست به رفتارهایی بزند که طبیعی به نظر نرسند. در کودکان این رفتارها عموما با بهانهگیری، بدخلقی و بد غذایی بروز پیدا میکند اما در نوجوانان مساله میتواند به مراتب بغرنجتر باشد و باعث بروز رفتارهایی شود که شاید جبران آنها کار چندان راحتی نباشد. اینکه نوجوانان در این مواقع ممکن است بیشتر به جمع دوستان خود پناه ببرند و در این بین دست به کارهایی بزنند که بخواهند خود را در مرکز توجه قرار دهند، اقدام به مصرف مواد یا سیگار کشیدن یکی از این روشهاست. از سوی دیگر اگر میزان بیتوجهی والدین بیش از حد معمول باشد هم میتواند عواقب وخیمتری مثل اقدام به خودکشی یا آسیب جسمی به خود یا حتی اطرافیان باشد. پرخاشگری در جوانان بسیار خطرناک است و باید به این موضوع توجه ویژه کرد. آنها اگر یاد نگیرند خشم خود را کنترل کنند یا برای اینکه مورد توجه قرار بگیرند دست به خشونت بزنند، ممکن است عواقب بسیار بدی داشته باشد، نوجوانانی که در سنین 15 یا 16 سالگی مرتکب قتلهای ناخواسته میشوند، اغلب به همین دلیل عدم کنترل خشم است که زندگی خود و یک فرد دیگر را تباه میکنند. به هر حال مساله توجه کردن به خانواده در هر شرایطی باید مهم باشد. اینکه مشکلات اقتصادی و معیشتی زیاد شده نمیتواند دلیل خوبی برای بیتوجهی والدین به فرزندان باشد و اینکه پدر و مادر مجبورند ساعات زیادی را بیرون از خانه کار کنند هم نمیتواند دلیل خوبی برای دوری فرزندان از والدین باشد، هر دو باید به این مهم توجه کنند که بسیاری از مشکلات را میتوان با تنها چند دقیقه بحث و تبادل نظر حل و فصل یا حداقل در مورد آنها بیشتر فکر کرد و به نتیجه رسید.