کودک‌همسری و تبعات آن

۱۴۰۱/۱۰/۰۸ - ۱۲:۳۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۵۸۹۵
کودک‌همسری و تبعات آن

مریم شاهسمندی| کودک‌همسری بنا به دلایل اقتصادی نظیر فقر، علل فرهنگی نظیر سنت، عرف و رسم و نیز کلیشه‌های جنسیتی پیامدهایی از قبیل آسیب‌پذیری در برابر بیماری‌های مقاربتی و سرطان، آسیب‌های روحی و روانی، افزایش خشونت و محرومیت از تحصیل را به همراه دارد.

کودک‌همسری نوعی ازدواج رسمی یا غیررسمی است که که در آن فرد پیش از رسیدن به 18 سالگی وارد پیمان زناشویی می‌شود. سن قانونی ازدواج در ایران برای دختر 13 سال تمام و پسر15 سال تمام است و ثبت ازدواج قبل از رسیدن به این سن، با اجازه ولی کودک و تشخیص دادگاه انجام می‌گیرد.

بر اساس جدیدترین آمار 17 درصد از ازدواج‌های کشور مربوط به ازدواج دختران زیر 18 سال بوده، این در حالی است که این آمار تنها آمار ازدواج‌های ثبت شده در دوران کودکی است. کارشناسان دلایل کودک‌همسری را در امور اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جست‌وجو می‌کنند. برای مثال مهم‌ترین عامل اقتصادی را فقر می‌دانند به این صورت که خانواده‌ها معمولا برای ازدواج دخترانشان پولی بابت مهریه و شیربها و... مطالبه می‌کنند. بنابراین ازدواج دختر در سنین کودکی نه تنها از هزینه‌های خانوار کم می‌کند، بلکه سود و منفعت مادی و اقتصادی نیز برای خانواده فراهم می‌کند.

در زمینه علل اجتماعی و فرهنگی می‌توان به بحث سنت، عرف و رسم اشاره کرد. دختران در سنین پایین‌تر به خاطر شرایط فیزیکی بدن‌شان مستعد ابتلا به بیماری‌های مقاربتی هستند. سلول‌های واژن و دهانه رحم دختران در سنین پایین، سلول‌های حفاظت‌کننده ندارد و در سنین کم، به راحتی آسیب می‌بیند.

بر طبق آمار، احتمال آلودگی به ویروس HIV در دختران بیشتر از پسران است. همچنین بیشترین آمار ابتلا دختران در سن 15 تا 24 است. در حالی که بیشترین آمار پسران آلوده ۱۰ سال بعد از این سنین است. بنابراین، در صورتی که دختران در سن کم ازدواج کنند و همسرشان آلوده به ویروس HIV یا دیگر بیماری‌های مقاربتی باشد، احتمال آلوده شدن بیشتر است. از سوی دیگر عوارضی مانند فشار خون بارداری، عفونت خون در بارداری و خونریزی در زنان جوان کمتر از 15 سال، بیشتر از زنانی است که در بیست سالگی ازدواج کرده‌اند و این عوارض بیشتر آنها را در خطر مرگ قرار می‌دهد.  

به‌طور کل مادران باردار زیر بیست سال، بیشتر از زنان بالغ با خطر مرگ و میر مواجه هستند. به علاوه؛ مطالعات نشان داده‌اند که خطر به دنیا آوردن نوزادان با وزن کم و نارس و مرگ و میر نوزادان در زنان زیر 18سال، بیشتر است. حتی اگر نوزادان در سال اول زنده بمانند، میزان مرگ و میر کودکان زیر 5سال مادران جوان بالاتر است.

به‌طور کلی، مادران جوان به دلیل عدم بلوغ عاطفی و جسمی، تغذیه نامناسب، عدم دسترسی به خدمات باروری و اجتماعی و همچنین خطر ابتلاء به بیماری‌های عفونی، بیشتر در معرض خطر مرگ و میر نوزادان خود هستند. علاوه بر این، مادران جوان مهارت تصمیم‌گیری و مهارت والدینی کافی ندارند. زنان جوان نمی‌توانند درباره مسائل مربوط به مراقبت‌های بهداشتی خود تصمیم بگیرند و توانایی تصمیم‌گیری ندارند. همسر و خانواده همسرانشان در تصمیم‌گیری‌های آنها دخالت می‌کنند.

آثار سوء روانی و عاطفی یکی از تأثیرات مخرب ازدواج کودک است. در واقع با چنین ازدواجی، کودک به نوعی از دوران کودکی خود فاصله گرفته و ارتباطش با خانواده و دوستانش قطع شده و از دیگر سو مسوولیت زندگی نیز مزید بر علت می‌شود و فعالیتش محدود به امور خانه و بچه داری خواهد شد، لیکن این امر منجر به پیدایش افسردگی و اضطراب در او می‌شود. همچنین کودکان به دلیل عدم تحمل شرایط نابرابر و ناتوانی در قدرت حل مشکلات، معمولاً فرار از خانه، خودکشی یا کشتن همسر را انتخاب می‌کنند که بیشتر چنین اعمالی در زنانی مشهود است که با فقر مالی و مهارت گفت‌وگو رو به رو هستند.

از طرفی عموما ازدواج دختر کم سن و سال با فرد بالغ صورت می‌گیرد که به همین علت نمی‌توانند با یکدیگر گفت‌وگو کرده و زندگی خود را با تفاهم پیش ببرند چرا که دیدگاه‌ها متفاوت است و رابطه زن و شوهری شبیه رابطه پدر و فرزندی می‌شود. دخترانی که زودتر از سن قانونی ازدواج می‌کنند، بیشتر در معرض خشونت خانگی، سوءاستفاده و روابط جنسی اجباری هستند، به گونه‌ای که سن، عدم آموزش، عدم مشارکت و تصمیم‌گیری در امور، می‌تواند آنها را بیشتر در معرض خشونت و سوءاستفاده قرار دهد که این خشونت تا بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند. چنین کودکانی اصولاً همسر مردان متأهلی می‌شوند که با عنایت به اختلاف سنی که با یکدیگر دارند، کمتر قادر هستند با شوهرانشان صحبت کنند و در مورد مسائل خانواده تصمیم بگیرند و از سلامت و تندرستی خودشان محافظت کنند، به ویژه در اولین رابطه جنسی، این خشونت بیشتر نمایان است.

کودک‌همسری برای پسران هم تبعات سختی را به همراه دارد. به‌صورت عرفی وقتی یک پسر مجبور می‌شود که مسوولیت زندگی را بر عهده بگیرد باید نان‌آوری کند و تن به کارهای سختی بدهد. پسران هم در سنین پایین آمادگی قبول چنین بار سنگینی را ندارند و نتیجه این امر ترک کردن خانه، زن و فرزندان از سوی آنها می‌شود.