خوب و بد عرضه سکه در بورس
حمیدرضا جیهانی| منابع فروش سکه از ذخایر طلای بانک مرکزی است و این ذخایر ارزشمند است و سرمایه ملی ۸۵ میلیون ایرانی محسوب میشود. بنابراین تاثیری که در بازار میگذارد، بستگی به قیمت و مقدار عرضه دارد.
تصمیم بانک مرکزی برای انتشار ربع سکهها با توجه به فضاهای هیجانی و شیداییهایی که در اقتصاد کشور ایجاد شده است صورت گرفت؛ زیرا اکنون شاهد یکی از بالاترین حبابها در سکه بانکی که عدد آن نسبت به واقعیت خیلی زیاد و بیش از ۳۰ درصد است، هستیم. اگر تصمیمگیری بانک مرکزی در چارچوبهای درستی باشد قابل تایید و خوب است و اگر این سکهها در قالب حراج قیمتی، با فاصلهای از بازار آزاد و از طریق بانک کارگشایی و بورس کالا به فروش برسد، میتواند ظرفیت مناسبی برای تخلیه حباب سکه ایجاد کند. جبران این مقدار عرضه طلا در قالب ربع سکه از ذخایر ملی کشور چون مقدار عرضه زیاد نیست و به نظر میرسد همین مقدار نیز خریداری نشود، امکان این وجود دارد که بانک مرکزی در قالبهای دیگری این ذخایر را جبران کند.
از طرف دیگر مردم نیز متوجه میشوند که قیمت واقعی سکه چقدر باید باشد و بیشتر از ارزش واقعی ربع سکهها آن را خریداری نمیکنند. البته بستگی به تدبیر بانک مرکزی در نحوه عرضه و مقدار آن دارد. اگر بهطور مثال در بازار، تقاضای ربع سکه ۱۰۰ واحد باشد و نهاد پولی کشور عدد قابل قبولی، حداقل نصف تقاضای مصرفی آن روز عرضه کند، قطعا قیمت را به نزدیکی ارزش واقعی میرساند و حبابش تخلیه میشود. اما اگر کمتر باشد توسط دلالان خرید میشود و تاثیر چندانی ندارد.
عرضه سکه در بورس کالا روی دلار جز به لحاظ اقتصاد رفتاری تاثیر چندانی ندارد مگر برای کسانی که رفتار سودگرانه در بازار طلا و دلار دارند. بازار سرمایه در بورسهای سراسر دنیا از دو دسته ریسک اثرپذیری دارد مثل ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک. ما ریسکهای غیرسیستماتیک را از طریق مدلهای بهینه چینش پرتفو و سبد میتوانیم مدیریت کنیم. در صنایع و سهام مختلف در کلاسهای مختلف دارایی میتوانیم پرتفوی خود را بچینیم که کمترین ریسک غیرسیستماتیک را شامل شود اما ریسکهای سیستماتیک در کنترل و اختیار یک مدیر دارایی و فعال بازار سرمایه نیست.
در کشور ما ریسکهای سیستماتیک اثرگذاری بسیار شدیدی بر بازار سرمایه ما اعمال میکند. مهمترین ریسک سیستماتیک بازار سرمایه ما در سالهای اخیر را باید مذاکرات بینالمللی برجامی دانست که باید از این مذاکرات به نوعی مذاکرات بیفرجام یاد کرد چرا که هیچ گشایش خاصی در این مذاکرات برای اقتصاد ما حاصل نشد. این اتفاقات بر بازار سرمایه ما اثرگذار بوده است چه در ساختارهای کلان اقتصاد کشور و چه در ساختارهای خرد اقتصادی که مشخصترین این اثرات را باید اثرگذاری این مذاکرات بر قیمت ارز در کشور دانست.
مساله مهم دیگر نقش بازارسازهای اصلی در بازار سرمایه است. در کشور ما بازارساز اصلی دولت است چراکه بیش از ۸۰ درصد اقتصاد کشور ما مشخصاً دولتی یا وابسته به دولت است. به همین سبب اثرهایی که از اقدامات تصمیمات و سیاستگذاری دولت بر بازار سرمایه اعمال میشود مستقیماً به تصمیمات و نظرات مدیران دولت وابستگی تام دارد که البته این اثرگذاریها نیز در دو قالب مطرح میشود؛ اثرگذاری سیاستهای پولی و مالی که در حوزه سیاستهای نرخ بهره و نقدینگی دیده میشود و در حوزههای اقتصادی، صنعتی و تولیدی. در بخش صنعتی و تولیدی مساله سرکوب قیمتی و قیمتگذاری دستوری، سرکوب تقاضا یا عرضه در صنایع مختلف و بهعلاوه پیشبینیپذیری اقتصاد است که دنیا بهشدت به سوی آن حرکت کرده و کشورها به آن نزدیک شدهاند اما ما در ایران هنوز از این مفهوم فاصله داریم. مفهوم مهمی است.