کسری بودجه، گوشت، برنج، پیاز و مصائب مردم

۱۴۰۱/۱۱/۱۲ - ۰۷:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۷۶۶۵
کسری بودجه، گوشت، برنج، پیاز و مصائب مردم

آلبرت بغزیان| هر زمان که دوستان رسانه‌ای با من تماس می‌گیرند و از من می‌خواهند درباره بودجه، کسری بودجه و تبعات آن یادداشتی بنویسم، به هم می‌ریزم. سال‌هاست که کارشناسان، تحلیلگران و اساتید دانشگاه درباره تبعات مخرب کسری بودجه و عدم انضباط مالی در بودجه مطلب می‌نویسند، اما هر سال باز هم همین آش است و همین کاسه. انگار نه انگار که باید از دانش رسوب کرده کشور استفاده کنیم و اشتباهات قبلی را تکرار نکنیم. هر سال دولت، بودجه‌ای ارایه می‌کند که مبتنی بر واقعیت‌های اقتصادی کشور نیست و سال‌هاست که تحلیلگران پیش‌بینی کسری بودجه‌های بالا را دارند. بنابراین از همین امروز می‌توان پیش‌بینی کرد که نزول شاخص‌ها در سال آینده هم ادامه داشته باشند.

اما باید دید چه عواملی کسری بودجه را ایجاد می‌کنند و چه عواملی باعث وخیم‌تر شدن اوضاع کسری می‌شوند. به‌طور کلی عدم هماهنگی میان درآمدها و هزینه‌ها منجر به کسری بودجه می‌شود. به نظر می‌رسد، دولت و مجلس با هم تعارف دارند و متوجه نیستند که این تعارفات تا چه اندازه برای کشور مشکل‌ساز می‌شود. موضوع مهم بعدی این است که دولت از چه طریقی کسری بودجه را رفع می‌کند؟ برای جبران کسری بودجه، دولت به چند روش اقدام می‌کند. یا از بانک مرکز استقراض می‌کند یا اقدام به چاپ پول می‌کند، یا اوراق می‌فروشد یا اینکه اموال و دارایی‌های خود را به فروش می‌رساند.

هر کدام از این روش‌ها مصائب خاص خود را دارند. استقراض از بانک مرکزی و چاپ اسکناس به‌طور کلی باعث رشد نقدینگی، توسعه پایه پولی و تورم بالا می‌شوند. در نقطه مقابل فروش اوراق و فروش اموال، هرچند شاید در ظاهر محاسنی داشته باشد، اما آنها هم به معنای آینده‌فروشی هستند. وقتی دولت اوراق می‌فروشد، مشکلات را به‌طور مقطعی به آینده‌ای نزدیک موکول می‌کند. وقتی دست به استقراض می‌زند، منابع بانکی را از بخش خصوصی گرفته و به جیب دولت می‌ریزد. این روند باعث می‌شود بخش خصوصی در زمینه تامین نقدینگی در گردش خود با مشکل مواجه شود. تولید به رکود رود و کسب و کار بخوابد.

اما چگونه می‌توان حجم این مشکلات را کاهش داد؛ مهم‌ترین اقدام برای کاهش این مشکلات، احیای برجام است، تا زمانی که برجام احیا نشود، در برای اقتصاد ایران بر همین پاشنه می‌چرخد؛ دوستانی که از زمستان سرد اروپا صحبت می‌کردند و به همین بهانه احیای برجام را به تاخیر انداختند، امروز باید پاسخ دهند، چه دستاوردی از این تاخیر نصیب کشور شده است؟ چه کسانی از نوسانات قیمت برنج؛ رشد عجیب نرخ گوشت، رشد نرخ دلار و... سود می‌برند. همین افراد و جریانات هستند که در مسیر احیای برجام سنگ‌اندازی می‌کنند.

از سوی دیگر باید توجه داشت بر اساس اعلام مقامات ارشد، کشور باید به سمت رشد اقتصادی از طریق بهبود تولید حرکت کند. این رویکردی است که رهبری هم بر آن تاکید کرده‌اند. اما با کسری بودجه نه می‌توان تولید را رونق بخشید و نه رشد اقتصادی ایجاد کرد.

متاسفانه عدم پیوستن به اف‌ای‌تی‌اف باعث شده تا ایران نتواند نقدینگی مورد نیاز خود را به کشور منتقل کند. بنابراین ابتدا باید برجام را احیا کرد، بعد باید زمینه پیوستن به اف‌ای‌تی‌اف را فراهم کرد، سپس زمینه ارایه یک بودجه واقعی را فراهم کرد. بودجه‌ای که در آن درآمدها متناسب با هزینه‌ها باشد و خاصه‌خرجی وجود نداشته باشد. بدون این ضرورت‌ها بدون تردید تورم در سال آینده به بالای 50درصد می‌رسد، شاخص‌ها همچنان نزول می‌کنند.

رشد اقتصادی مورد نظر محقق نمی‌شود. وقتی تورم به محدوده بالای 50درصد برسد، خطر ابرتورم کشور را تهدید می‌کند و در این شرایط، معیشت مردم آسیب بیشتری خواهد دید. هرچند امیدی به شنیده شدن این هشدارها از سوی متولیان نداریم، اما باز هم برای ثبت در تاریخ مشکلات را شرح می‌دهیم تا مردم بدانند، کارشناسان می‌دانستند که برای بهبود اوضاع چه باید کرد، اما مسوولان توجهی به این هشدارها نکردند.