ترومای غرق شدن در دریای وحشت

۱۴۰۱/۱۱/۱۹ - ۱۰:۴۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۸۱۹۴
ترومای غرق شدن در دریای وحشت

پریا تقی‌زاده | اتفاقات تلخ تنها بر جسم ما اثر نمی‌گذارند، ممکن است ما در حوادثی مانند تصادف، سیل، زلزله و ... آسیب جسمی نبینیم اما این امکان که آسیب‌های روحی بعد از حادثه تا مدت‌ها در ما باقی بماند بسیار زیاد است.

در واقع افرادی که مبتلا به تروما بعد از حادثه می‌شوند به نوعی در دریایی از وحشت غرق شده و نیاز به غریق نجاتی ماهر دارند. این روزها که متاسفانه اتفاقات تلخی در ایران و دیگر کشورهای همسایه رخ داده است عامل بزرگی برای یک ترومای عظیم در جامعه خواهد بود. عموما استرس‌های ناشی از فجایعی مانند زلزله تا مدت‌های مدیدی در روح و ذهن ما تاثیر می‌گذارد.

برای برخی حتی تبدیل به فوبیا می‌شود و ترس از این اتفاق تا سال‌های سال آنها را رها نمی‌کند. در واقع وقتی فردی وقایع فوق استرس‌زا را در زندگی تجربه می‌کند، احساس می‌کند در زندگی امنیت ندارد و در جهان خطرناک پیرامونش بی‌دفاع است. نتیجه این تجربه تلخ، تروما خواهد بود. معمولا اتفاقاتی که زندگی یا امنیت فرد را تهدید می‌کنند، منجر به این احساس می‌شوند. اما در برخی موارد فرد به خاطر یک شوک روانی به روان زخم مبتلا می‌شود. در چنین شرایطی بیمار آسیب فیزیکی ندیده است، اما از نظر روانی در وضعیت مناسبی قرار ندارد.

به‌طور کلی، شرایط بیرونی مشخص نمی‌کنند که واقعه تروماتیک است یا خیر، بلکه نوع تجربه‌ احساسی فرد است که باعث بروز تروما در او می‌شود. شاید واقعه‌ای که در زندگی یک نفر چندان سخت نیست، برای دیگری روان زخم‌های متعددی ایجاد کند.

هر چقدر بیمار احساس وحشت و بی‌پناهی بیشتری را تجربه کند، احتمال ابتلا به آسیب شدید روانی در او بیشتر خواهد بود. زخم‌های روانی باعث می‌شود که بیماران همیشه مضطرب باشند، خاطرات تلخ و عواطفی که در آن لحظات سخت تجربه کرده‌اند را مدام به خودشان یادآوری کنند. این احساسات ناخوشایند تحت کنترل بیمار نیستند و از بین هم نمی‌روند، به همین دلیل است که افراد به درمان نیاز دارند.

در حوادثی مانند زلزله همانقدر که امدادرسانی به افراد مهم است بررسی وضعیت روحی و روانی آنها هم باید از درجه اهمیت بالایی برخوردار باشد. عموما در این حوادث بیشتر از هر چیز به آسیب‌های جسمی توجه می‌شود در حالی که بازماندگان چنین وقایعی نیاز مبرم به بررسی آسیب‌های روحی و روانی دارند. در واقع در کنار تیم‌های امداد و نجات باید تیم‌های روان درمانگر نیز حضور داشته باشند تا بتوانند درک شرایط و چگونگی مواجه شدن با آن را به افراد بازمانده آموزش دهند.

در این شرایط بسیاری از افراد به دلیل اینکه خانه و زندگی خود را از دست داده‌اند، عزیزانشان را ازدست داده‌اند یا در بی‌خبری به سر می‌برند، بیش از همیشه به خودکشی فکر می‌کنند. آنها نمی‌توانند با ترومای بعد از حادثه کنار بیایند، تنها راه فرار از این سیل غم و مصیبت را مرگ می‌دانند، توجه به این وضعیت می‌تواند برای بسیاری از آنها مهم و حیاتی باشد. 

 در واقع همانقدر که این افراد به سرپناه و خوراک و وسایل رفاهی نیاز دارند به افرادی نیازمندند که در مورد این حوادث با آنها حرف بزند، به حرفهای‌شان توجه کند و آنها را برای پذیرش اتفاق‌های بد آماده کند.

عموما افرادی که عزیزی را از دست می‌دهند تا مدت‌ها با این فکر که شاید کاری از دستشان بر می‌آمده تا جان عزیز خود را نجات دهند، به خود تخریبی ذهنی می‌پردازند، به همین دلیل است که در بروز اتفاق‌هایی از این دست حضور روانشناسان و روانپزشکان در کنار پزشکان و پرستاران و نیروهای امداد الزامی به نظر می‌رسد. متاسفانه در برخی از این حوادث مانند آنچه در کرمانشاه اتفاق افتاد ما شاهد خودکشی چند نفر به دلیل همین ترومای بعد از حادثه بوده‌ایم.

در خوی هم مردم نیازمند چنین امکاناتی هستند همانطور که در سوریه و ترکیه این نیاز باید جدی گرفته شود. افراد حادثه‌دیده باید بتوانند به آسانی به امکانات روانپزشکی و روانشناسی دسترسی داشته باشند، نباید شرایط به گونه‌ای باشد که فرد به دلیل اینکه توان پرداخت هزینه‌ها را ندارد از چنین امکاناتی محروم شود. باید این خدمات به صورت رایگان و طولانی مدت در اختیار افراد قرار بگیرد.

خوشبختانه در زلزله خوی ما تلفات جانی زیادی نداشتیم اما تعداد افرادی که خانه و زندگی خود را به‌طور کامل از دست داده‌اند زیاد هستند، این مساله می‌تواند مشکلات روحی زیادی را باری آنها به دنبال داشته باشد، در ترکیه و سوریه این مشکلات بسیار زیادتر است چرا که تعداد قربانیان بالا بوده و هنوز خیلی از خانواده‌ها از سرنوشت عزیزان خود بی‌خبر هستند. به هر حال رسیدگی به وضعیت روحی افراد در چنین حوادثی باید به‌طور جدی مد نظر قرار بگیرد.