ماموریت اصلی اتاق چیست؟
فرزین فردیس| اتاق مانند یک مفسر، مبدل، واسطه و میانجی، باید کمک کند که گفتمان بین دو طرف صورت گیرد. یکی از شرایط گفتمان این است که طرفین در محلی که مورد توافق باشد، حضور پیدا کنند، این محل میتواند خود اتاق یا گروهی در فضای مجازی باشد که افراد حضور پیدا میکنند و حرف میزنند، اما اتاق به صورت سیستماتیک این کار را از طریق کمیسیونها و صحن هیات نمایندگان و سایر ابزارهایی که در اختیار دارد انجام میدهد.
بنابراین نفس اینکه ما ترکیبی از افراد مختلف بخشهای مختلف اقتصاد را در اتاق کنار یکدیگر داشته باشیم، منفی نیست. اگر این ترکیب باعث شود که با حفظ استقلال تصمیمگیری در بخش خصوصی، نمایندگانی بتوانند بهتر از منافع اعضا صیانت کنند، نباید ایرادی به آن گرفت، در واقع این شرایط حتما بهتر از آن است که هیچ فردی از دولتمردان یا شرکتهای خصولتی که آنها هم بخشی از اقتصاد هستند، در جلسات حضور نداشته باشند و ما نتوانیم به هدفمان برسیم. اما چنانچه وزن آن شرکتها و افراد در هیات نمایندگان و کمیسیونها و سایر ارکان تصمیمسازی و تصمیمگیری بالا باشد که به استقلال رای و تصمیمگیری بخش خصوصی به صراحت لهجهاش آسیب بزند، طبیعتا ما را از هدف اصلی بازمیدارد و باید مذمت شود.
تصور میکنم که در دوره اخیر، اگرچه افرادی از بخش خصولتی اقتصاد و صنعت حضور داشتند، اما حضور آنها مانع صراحت لهجه نبود، ما هر جا که خواستیم به صراحت از مسائل و مشکلات و محدودیتهایی که ایجاد شد، تصمیمگیریهای غلط صحبت کردیم و نقد کردیم.
هیچجا ندیدم که نمایندهای از بخش خصولتی مانع شود یا تعدیلی منجر به حذف نظر و رای بخش خصوصی انجام دهد، البته در شیوه گفتمان پیشنهاداتی از دوستان باتجربهمان داشتیم برای اینکه اظهاراتمان اثربخشی بیشتری داشته باشد یا بیشتر شنیده شود و این برای برخی از اعضای اتاق که جوانتر و کمتجربهتر هستند و هنوز باید یاد بگیرند که چطور باید از منافع اعضا و همکاران دفاع کرد، فرصت یادگیری فراهم میکند.
بنابراین حضور تعداد کمی از افراد خصولتی فینفسه بد نیست، مادامی که به ماموریت اصلی اتاق آسیب نرسد، خصولتیها هم بخش بزرگی از صنایع اقتصادی بخشهای مختلف فولاد، معادن، پتروشیمی را در اختیار دارند. ما زمانی میتوانیم موضوع تحول دیجیتال و انقلاب صنعتی چهارم را پیش ببریم که بازیگران آن عرصه هم حضور داشته باشند و بشنوند که چه فرصتهایی وجود دارد.
مهمترین پیشنهادی که میتوانم برای هیات نمایندگان دوره بعد داشته باشم را در قالب سه ماموریت اصلی اتاقها عبارتبندی کنم؛ در بحث «صیانت از منافع اعضا» مهمترین کاری که در این دوره تجربه کردیم اما درآن هنوز جای کار بسیاری وجود دارد، این است که به جز اینکه به صراحت مشکلات و موانع و تهدیدها را نقد میکنیم، سیاستهای جایگزین هم پیشنهاد بدهیم. این یعنی فقط به ذکر ایرادات آییننامهها و قوانین بسنده نکنیم؛ بهعبارتی دیگر، اینکه همواره بگوییم فلان سیاستها و قواعد ایراد دارد یا به شکل نامناسبی اجرا میشود یا فلان اقدامات و دستورالعملها موجب نااطمینانی در فعالین اقتصادی شده و مانع توسعه اقتصادی است، کافی نیست، بلکه باید بتوانیم به صورت مکتوب و مدون به سیاستگذار پیشنهاد دهیم.
اتاق در دورههای گذشته در حوزه تجویز و دادن راهحل جایگزین خیلی موفق نبوده و جای کار زیادی داریم، موارد خوبی را در این دوره مشاهده کردیم اما هنوز در مرحله یادگیری هستیم. ما از اندیشکده و پژوهشکدههای اقتصادی و سیاستگذاری خواستیم که برای ما سندهای سیاستگذاری تولید کنند، یا درباره قانون جهش تولید دانشبنیان ما آییننامه را به مشاورانی در بیرون اتاق سپردیم که از دیدگاه بخش خصوصی آییننامه بنویسند، چون قانون بدون آییننامه ارزشی ندارد، آییننامه خوب قانون را به قانون اثربخش تبدیل میکند و آییننامه ضعیف، از اثربخشی قانون میکاهد. بنابراین خیلی باید تلاش کنیم که خروجیهایی از جنس تجویز را در اتاق بیشتر کنیم.
در حوزه «توانمندسازی اعضا»، مهمترین اتفاقی که اتاق باید رقم بزند، رفتن به سمت باور و اقدام به نوآوری است که اگر دیر بجنبیم، همه مزیتهای رقابتی را در عرصه بینالمللی از دست میدهیم و دیگر چیزی باقی نمیماند. دنیا بهشدت سریع در این حوزه پیش میرود، تحولات بسیار سریع است و ما به عنوان اتاق، کاری که تکتک اعضایمان نمیتوانند انجام دهند، رصد کردن تحولات فناوری و ترندهای جهانی است.
ما باید این کار را انجام داده و در اختیار اعضایمان قرار دهیم و کمک کنیم که باور کنند حرکت به سمت انقلاب صنعتی چهارم ضرورت دارد و بعد از آن ضرورت، حتما برایش اقدام کنند. یادآوری این خاطره شاید خالی از لطف نباشد، وقتی در مدرسه تکاپو دوره چندروزه آموزشی را در خصوص انقلاب صنعتی چهارم و تحول دیجیتال با کمک اتاق مشترک ایران و آلمان طراحی و اجرا کردیم که بخشی از آن را بنده تدریس کردم. رییس آلمانی اتاق ایران و آلمان در این زمینه اینطور میگفت که شما در ایران تعداد دورهها و جلساتتان در حوزه انقلاب صنعتی چهارم خیلی بیشتر از ما در آلمان است اما میزان اقدامی که در صنایعتان انجام شده، بسیار پایین است.
بنابراین ما هر کاری میکنیم باید معطوف به این نتیجه باشد که بنگاههای بزرگ و صنایع پیشرویمان به سمت انقلاب صنعتی چهارم بروند و این مهمترین کاری است که اتاق میتواند در مقوله توانمندسازی اعضایش انجام دهد.