تاثیر ویرانگر فقر بر کرامت انسانی
مریم شاهسمندی| کرامت انسانی یکی از مهمترین شاخصههای حقیقت انسان به شمار میرود و به همین دلیل است که خداوند به فرشتگان امر فرمود تا در مقابلش به خاک بیفتند. انسان موجودی است که خلقتش در زیباترین شکل و هیات صورت پذیرفت؛ و به همین جهت تاج کرامت بر سر وی نهاده شد و برتری او بر بسیاری از موجودات جهان هستی اعلام شد.
امام علی(ع) میفرماید: خدایا آبرویم را با بینیازی حفظ کن و با تنگدستی منزلت اجتماعی مرا کاهش مده. حال سوال اینجاست که آیا حفظ کرامت انسانی در جامعه ما مورد توجه بوده یا نه؟ مساله اینجاست که نمیتوان با شعار کرامت انسانها را حفظ کرد.
بسیاری از افراد با اینکه در شرایط سخت اقتصادی قرار دارند با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند و به عبارت دیگر تمام تلاششان را میکنند که از کرامت انسانی خود دفاع کنند، اما فقر به راحتی میتواند این کرامت انسانی را از بین ببرد. فقر میتواند اخلاق را به درجهای از سقوط برساند که دیگر کرامت انسانی هیچ توجیهی نداشته باشد. شرایط اقتصادی در کشور ما به گونهای است که کرامت انسانها را در معرض خطر قرار داده است.
نمیتوان با وعده و وعید مانع از سقوط این کرامت شد، نمیتوان با شعار مانع از بروز مشکلات اخلاقی به دلیل وجود فقر در جامعه شد. معیشت کرامت انسانها را به خطر میاندازد وقتی به مشکل هر روزه تبدیل شود. این روزها تورم افسار گسیخته باعث شده تا بسیاری از افراد با مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم کنند و همین مساله هم کرامت انسانی آنها را به خطر انداخته است.
وقتی افراد برای بر طرف کردن نیازهای اقتصادی خود دست به هر کاری میزنند، دیگر نمیتوان گفت که کرامت انسانی افراد جامعه حفظ شده است. اینکه فردی برای تامین معاش خانوادهاش دزدی میکند، اینکه فردی برای تامین معاش خانوادهاش فساد میکند، اینها همه و همه نشان از بیتوجهی به کرامت انسانی در جامعه ما دارند.
مسوولان بدون توجه به واقعیتهایی که در جامعه جریان دارد سعی میکنند با شعار و وعدههایی که اجرایی کردن آنها بعید به نظر میرسد، مردم را به آینده امیدوار کنند اما این اتفاق زمانی رخ میدهد، که افراد در واقعیت تاثیر تلاشهایی را که در حرف به آن اشاره میشود ببینند. افزایش قیمت مایحتاج زندگی اولین قدم برای از بین بردن کرامت انسانی است. زندگی در فقر همراه با عزت نفس و کرامت انسانی امکان پذیر نیست.
رفاه نسبی همان بینیازی است که حضرت علی(ع) به آن اشاره میکند. اینکه افراد منزلت اجتماعی شان به دلیل فقر از بین نرود و کاهش پیدا نکند، اینکه مجبور نباشند باری امرار معاش خود دست به کارهایی بزنند که اخلاقی نیست. آمارهای واقعی باید مورد توجه قرار بگیرد نه آمارهایی که میخواهد حقیقت را پنهان و ظاهری زیبا به آن بدهد. این پوسته نازک بالاخره پاره خواهد شد و چهره حقیقت نمایان میشود. در حال حاضر جامعه ما با فقر دست و پنجه نرم میکند، این واقعیت است.
مردم برای تامین حداقلهای زندگی با مشکلات زیادی مواجهاند، اینکه مسوولان از افزایش رضایت عمومی میگویند و از بهتر شدن اوضاع خبر میدهند، نوعی بیتوجهی به واقعیتهای موجود در جامعه است و باید به این روش پایان داد.
از بین بردن فقر مطلق در جامعه با دستور امکان پذیر نیست، از بین بردن بیکاری در جامعه با اعلام آمارهای اشتباه و غیر واقعی ممکن نمیشود. جامعه کنونی ما واقعیتی را زندگی میکند که مسوولان سعی دارند آن را نادیده بگیرند. وقتی هر روز ارزش پول ملی کاهش پیدا میکند وقتی هر روز بر تعداد افرادی که دیگر توان تامین حداقلهای زندگی را ندارند اضافه میشود، نمیتوانیم از آیندهای دم بزنیم که اکثر افراد جامعه هیچ دورنمایی از آن ندارند چرا که فقر مطلق دامنگیرشان شده است. فقر زمینه و بستر مناسبی برای پیدایش بسیاری از انحرافات است. بر اساس آموزههای دین مبین اسلام، فقر نه تنها بر کردار و رفتار افراد فقیر تأثیر منفی دارد، بلکه حتی بنیانهای فکری و اعتقادی آنان را نیز مضطرب و لرزان میسازد.
چراکه کسب درجات بالای ایمان نیازمند شناخت قوی و خرد دینی است. کسب این امتیازات نیازمند فرصتها، وسایل و امکاناتی است که در شرایط عادی، فقرا از داشتن این امکانات در حد مطلوب محرومند. تأثیر ویرانگر فقر بر رفتار فقیر به دلیل تحقیر، برچسب کجروی و بیگانگی نسبت به آداب و رسوم پذیرفته شده در جامعه است. علاوه بر این، افراد محروم در بسیاری موارد امکانات، وسایل و فرصتهای موردنیاز برای نیل به اهداف مشروع اجتماعی را در اختیار ندارند.