برجام مرد زنده باد برجام
یوسف مولایی
سرانجام سفری که بسیاری از تحلیلگران منتظر آن بودند از راه رسید و گروسی راهی تهران شد و با مقامات بلند پایه ایران دیدار کرد. از قبل هم اعلام شده بود این سفر تاثیر قابل توجهی در ترسیم دورنمای پیش روی برجام خواهد داشت. ایران با مشکلات اقتصادی فراوانی رو به روست و بر اساس اعلام کارشناسان اقتصادی بخش مهمی از این نوسانات ناشی از انتظارات تورمی برآمده از عدم احیای برجام است. ایران برای ثبات بیشتر و بهبود شاخصهای اقتصادی نیازمند برجام است و قصد دارد از طریق توافق با کشورهای 1+4 این روند را محقق کند. بنابراین ایران تلاش میکند زمینهای برای بهبود مناسبات با طرفهای مقابل بیابد.
ایران به دنبال این است که تا حد امکان به تدریج مناسباتش با دنیای پیرامونی را عادی کند و تجدید نظر اساسی در مناسبات سیاسیاش با کشورها و سازمانهای بینالمللی داشته باشد.روایتی که چهرههای دولتی ایران از مذاکرات ارایه میکنند، مثبت است و اخبار داخلی حاکی از رضایت کامل گروسی از سفر به تهران است. رسانههای بینالمللی اما با احتیاط بیشتری سخن میگویند و منتظر برگزاری نشست خبری گروسی هستند تا دادههای اطلاعاتی بیشتری کسب شود. فارغ از این گزارههای خبری و رسانهای، بهطور کلی آمدن گروسی به تهران، بیش از اینکه به حل جنبههای فنی پرونده هستهای کمک کند به مساعدسازی فضای بینالمللی و اعتمادسازی کمک میکند. گزارهای که ایران به آن بسیار نیاز دارد و از طریق آن میتواند به یک مخاطب عادی در جامعه جهانی بدل شود.
اما باید توجه داشت، پرونده هستهای ایران مربوط به یک کشور یا دو کشور نیست، بلکه پروندهای است که مستقیما به صلح و امنیت بینالمللی ارتباط دارد. افکار عمومی بینالمللی با دقت اخبار برآمده از مذاکرات را دنبال میکند و خواستار شفافسازی در این زمینه است. شخصا این سفر را مثبت ارزیابی میکنم چرا که فضایی را ایجاد میکند که زمینههای اختلاف ایران با کشورهای مقابل از طریق مذاکره و گفتوگو حل و فصل شود. معتقدم سفر گروسی به تهران از نظر سیاسی اهمیت بیشتری دارد تا از منظر فنی و تخصصی.
البته در حوزه فنی هم آژانس تلاش میکند به خواستههای خود برسد.آژانس از یک طرف تلاش دارد زمینههای نظارتهای قانونی و فنیاش را افزایش بدهد و از سوی دیگر به دنبال آن است که پاسخی برای پرسشهایش در خصوص فعالیتهای پادمانی پیدا کند. این زمینههای نظارتی هم هرچند در سفر گروسی به تهران، پیگیری میشود اما جنبههای سیاسی در این سفر به مراتب اهمیت بیشتری دارد.
اما اینکه آیا از بطن این سفر میتوان امید داشت که زمینه احیای برجام فراهم شود یا نه؟ به آینده و نحوه مواجهه دو طرف با این سفر بستگی دارد. اگر گروسی و آژانس گزارش مثبتی در خصوص برنامههای هستهای ایران ارایه کند یا حداقل مواجهه تندی با رفتارهای ایران نداشته باشد، میتوان نسبت به آینده خوشبینتر بود. البته مذاکرات جدید به توافقی متفاوت هم نیاز دارد. واقع آن است که برجامی که 2015 امضا شد، دورهاش تمام شده است و برجام به ریکاوری نیاز دارد. مثل کسی که مرده باشد، اما شناسنامهاش باطل نشده باشد، برجام هم به دلیل رفتارهای افراطی برخی افراد و جریانات به کما رفته است.
جهان هم به نسبت سال 2015 که برجام امضا شد، تغییرات فراوانی را از سر گذرانده است. از یک طرف، تحولات داخلی کشورها و از سوی دیگر تحولات بینالمللی و... شرایط را پیچیدهتر ساخته است. برجام هم نیاز دارد که خودش را بهروزآوری کرده و متناسب با تغییرات داخلی و بینالمللی ریکاوری کند. البته هنوز هستند افرادی که از احیای برجام صحبت میکنند، اما حتی در صورت احیای برجام هم، باز هم شرایط تازهای برای توافق حاکم خواهد شد. تنها بخشی که از برجام سال 2015 تغییری نکرده است، تداوم نظارتهای بینالمللی در خصوص برنامه هستهای ایران است.
بازرسهای آژانس خواستار افزایش نظارتها هستند و قصد دارند ایران در این زمینه تعهدات لازم را ارایه کند. البته غرب به طور کلی، خواستار اضافه کردن موضوعاتی چون مسائل منطقهای و موشکی به مذاکرات پیرامون است. اما ایران زیر بار برآورده ساختن یک چنین خواستههایی نمیرود. باید دید در نهایت دو طرف میتوانند از بطن این مطالبات متناقض راهی به سمت توافق و تعامل پیدا کنند یا اینکه همچنان باید منتظر مذاکرات فرساینده و طولانی باشیم؟ پاسخ این سوال را از دل مناسبات آینده دو طرف میتوان استخراج کرد. در کل باید گفت که برجام مرد؛ زنده باد برجام.