پیامرسانهای بومی هنوز جای کار دارند
در شرایطی که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به رشد پیامرسانهای بومی میبالند و با وجودی که این رشد تحت تاثیر فیلترینگ پلتفرمهای خارجی رقیب اتفاق افتاده، از ادامه حمایت از پلتفرمها خبر میدهند، اما کارشناسان فناوری معتقدند کوچ اجباری کاربران به پیامرسانهای داخلی نه ممکن است و نه مطلوب، در عین حال که رشدهایی که اتفاق افتاده به خاطر فیلترینگ رقبای قوی بینالمللی و در بسیاری از موارد از سر ناچاری بوده است و خیلی از کاربران از بعضی پیامرسانهای داخلی صرفاً برای رفع نیاز ضروریشان استفاده میکنند و طبق آمارهای تعداد کاربران، هنوز پیامرسانهای داخلی نتوانستهاند جای اینستاگرام و واتساپ را بگیرند.
رشد کاربران پیامرسانهای ایرانی در سال ۱۴۰۱ را نمیتوان بیتاثیر از مسدود شدن واتساپ و اینستاگرام دانست. هرچند این رشد در طول نیمه دوم سال گذشته با شیب نسبتاً زیادی ادامه پیدا کرد اما بسیاری کاربران همچنان از فیلتر بودن اینستاگرام و واتساپ گلهمندند. مدیران پیامرسانهای ایرانی روند را مثبت ارزیابی میکنند اما لزوماً همه کارشناسان و کاربران اینطور فکر نمیکنند. پیامرسانهای ایرانی در طول پنج سال اخیر و در مقاطع مختلف، جزو بازیگران جنجالی و خبرساز صنعت فناوری اطلاعات در ایران به شمار رفتهاند.
مرداد سال ۹۶ در دوران اوج رشد محبوبیت تلگرام بود که شورای عالی فضای مجازی مصوبهای تحت عنوان «سیاستها و اقدامات ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی» ابلاغ کرد. این شورا در سند مذکور به دنبال رشد سهم پیامرسانهای داخلی از این بازار و «ساماندهی» وضعیت شبکههای اجتماعی خارجی بود. در این سند ذکر شده بود حمایتهایی از جمله اعطای وام به پیامرسانهای داخلی صورت بگیرد و از سویی پیامرسانهای خارجی موظف شده بودند برای فعالیت در ایران نماینده رسمی معرفی کنند. اگرچه پیامرسانهای داخلی آن زمان وامهای پنج میلیارد تومانی دریافت کردند اما آن را برای توسعهشان کافی نمیدانستند. شرکتهای صاحب پیامرسانها و شبکههای اجتماعی خارجی نیز هیچگاه حاضر به معرفی نماینده رسمی در ایران نشدند.
در این اوضاع و احوال بود که حساسیتها نسبت به تلگرام در میانه اعتراضات دیماه ۹۶ شدت گرفت و این پیامرسان در آن مقطع به مدت حدود دو هفته فیلتر شد. چند ماه بیشتر طول نکشید که این حساسیت به اوج خودش رسید و دهم اردیبهشت ۹۷، این پیامرسان محبوب در میان ایرانیان به دستور دادستانی از دسترس کاربران ایرانی خارج و فیلتر شد. در آن زمان شاید عدهای دل به فیلتر شدن رقیب پرقدرت بازیگران ایرانی این بازار بسته بودند و خیال همهگیری پیامرسانهای داخلی در این شرایط را در سر داشتند اما این اتفاق نیفتاد. کاربران بسیاری که دردسر استفاده از فیلترشکنها را به جان نمیخریدند به واتساپ هجوم بردند و حتی تلگرام نیز تعداد زیادی از کاربران ایرانی خود را حفظ کرد و حتی به رشدش با شیب کمتری ادامه داد. حال در مقطع فعلی نیز انگار تاریخ به شکل دیگری در حال تکرار است.
رشد پیامرسانها به واسطه فیلترینگ رقیب
پرکاربرترین شبکه اجتماعی و پرکاربرترین پیامرسان در میان ایرانیان یعنی اینستاگرام و واتساپ نیمه دوم سال ۱۴۰۱ را در مسدودیت سپری کردند و بعید است حداقل در آینده نزدیک رفع فیلتر شوند. هرچند تجربه فیلترینگ در ایران نشان داده است مسوولان حتی سالها بعد از فیلتر کردن سایتهای مختلف از رفع فیلتر آن حرف زدهاند اما هیچگاه عمل نکردهاند در شرایطی که دو پلتفرم اجتماعی متعلق به شرکت متا در ایران فیلتر شدند مسوولان ایرانی به ویژه وزیر ارتباطات از رشد چشمگیر پیامرسانهای داخلی در این دوران سخن میگفتند و باور داشتند ایرانیان جایگزین واتساپ و اینستاگرام را پیدا کردهاند. آمارهای اعلامشده از سوی وزیر ارتباطات در این مدت دایماً نشان از رشد استفاده کاربران ایرانی از پیامرسانهای ایرانی داشت.
به عنوان مثال بر اساس آمار اعلامشده از سوی وزیر ارتباطات تا پانزدهم آذرماه امسال پیامرسان ایتا ۱۵.۲ میلیون، بله ۹.۸ میلیون و روبیکا ۳۵ میلیون کاربر فعال ماهانه داشت. مقایسه این آمار با آمار دو ماه و نیم بعدش یعنی ابتدای اسفند ماه ۱۴۰۱ مشخص میکند به کاربران ایتا ۶ میلیون، بله حدود ۵ میلیون و روبیکا ۳ میلیون اضافه شده است. با وجود اینکه وزیر ارتباطات در این مدت هیچگاه نپذیرفته است رشد پیامرسانهای داخلی به قیمت فیلتر شدن اینستاگرام و واتساپ صورت گرفته است اما انکار این مساله به راحتی ممکن نیست. حال با فیلتر شدن آخرین بازماندههای شبکههای اجتماعی مطرح در جهان، دیگر مانند سال ۹۶ جایگزینی نیست که کاربران به راحتی به آن پناه ببرند. در این شرایط یا باید مصائب اتصال به فیلترشکن و استفاده از تلگرام، واتساپ و اینستاگرام را به جان خرید- که بسیاری این کار را میکنند- یا اینکه به نسخههای داخلی پلتفرمهای اجتماعی رجوع کرد.
وضعیت پیامرسانهای داخلی در کمیسیون فرهنگی مجلس بررسی میشود
اما بهتازگی نایب رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از نشست این کمیسیون با وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به منظور بررسی آخرین وضعیت پیامرسانهای داخلی خبر داد. بیژن نوباوه وطن نایب رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس گفت: بنا داریم تا وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات را برای ارایه گزارش و توضیح به کمیسیون فرهنگی دعوت کنیم. وی افزود: در این نشست بناست آقای زارعپور گزارش و توضیحاتی را درباره آخرین وضعیت پیامرسانهای داخلی و ترتیبات امنیتی این پیامرسانها به اعضای کمیسیون ارایه کند. نایب رییس کمیسیون فرهنگی مجلس اظهار کرد: این نشست به احتمال زیاد در روز سه شنبه هفته جاری پانزدهم فروردین ماه برگزار خواهد شد.
پیامرسانها: رشد ادامه دارد
پیامرسانهای داخلی اگرچه آنچنان به رسانهای شدن علاقه ندارند اما عموماً به آینده امیدوارند. محسن افکار، مدیر مارکتینگ سروشپلاس، درباره روند رشدشان میگوید: «به خاطر مساله فیلترینگ و به دلیل اجبار یا هر چیز دیگری مردم به پیامرسانهای داخلی روی آوردند و این رشد نیز ادامه دارد و فکر میکنم بتواند ادامه پیدا کند.» او مقایسه فضای اینستاگرام و پیامرسانها را درست نمیداند و بیان میکند: «در اینستاگرام فضای بسیاری بزرگی وجود داشت.
با توجه به تفاوت فضای اینستاگرام و پیامرسان باید مدل کار کردن متفاوت باشد. ما در سروشپلاس تلاش کردهایم تا جایی که میتوانیم با مشوقها، کسبوکارها را جذب کنیم. تا زمانی که کاربران بخواهند به این تفاوت فضا عادت کنند زمان میبرد.» افکار تایید میکند تا به امروز پیامرسانها نتوانستهاند آنطور که باید صاحبان فروشگاههای اینستاگرامی را جذب کنند. او در مورد اتصال میان پیامرسانها نیز میگوید: «مساله امنیت در مورد اینترکانکشن اهمیت دارد. ممکن است پروتکلهای امنیتی اینترکانکشن خوب و مورد تایید ما نباشد. بشخصه باور دارم نیازی به مطرح شدن چنین بحثی نبود و مردم باید خودشان انتخاب کنند از چه پیامرسانی استفاده کنند.»
زیست دیجیتالی در پیامرسانهای داخلی شکل نگرفته است
با این حال کارشناسان IT بسیاری مانند پیامرسانها فکر نمیکنند و باور دارند کوچ اجباری کاربران به پیامرسانهای داخلی نه ممکن است و نه مطلوب. حامد بیدی فعال اکوسیستم آیتی، یکی از این افراد است.
او به پیوست میگوید: «بر همگان واضح است رشدهایی که اتفاق افتاده به خاطر فیلترینگ رقبای قوی بینالمللی و در بسیاری از موارد از سر ناچاری بوده است؛ به عبارت دیگر خیلی از کاربران از بعضی پیامرسانهای داخلی صرفاً برای رفع نیاز ضروریشان استفاده میکنند. به عنوان مثال سیستمی مثل دانشگاه آزاد پیامهایش را فقط روی پیامرسان خاصی ارسال میکند؛ بنابراین معیار تعداد کاربر لزوماً معیار خوبی برای سنجش موفقیت نیست بلکه شاخصهای کلیدی دیگری باید مورد ارزیابی قرار بگیرد تا انتقال زیست دیجیتالی کاربران به پیامرسانهای داخلی انجام شده است یا خیر.» بیدی در این باره ادامه میدهد: «من فکر میکنم در این زمینه شکاف عمیقی در جامعه بین افرادی که مشکلی با نصب این پیامرسانها و اساساً سیاستهای حاکمیت در اینترنت ندارند با کسانی که از سر ناچاری اینها را نصب کردهاند ولی آنجا هیچ زیست یا فعالیت ارگانیکی ندارند به وجود آمده است.» به عقیده او، طبق آمارهای تعداد کاربران، هنوز پیامرسانهای داخلی نتوانستهاند جای اینستاگرام و واتساپ را بگیرند.
او در پاسخ به سوالی در مورد انتقال تجارت اجتماعی از اینستاگرام به پلتفرمهای دیگر از مفهومی به نام «زیست دیجیتالی» سخن میگوید و باور دارد این مفهوم هنوز در پلتفرمهای داخلی آنطور که در اینستاگرام شکل گرفته بود، جا نیفتاده است. بیدی میگوید: «مزیت اصلی تجارت اجتماعی این بود در پلتفرمی مانند اینستاگرام، مردم زندگی روزمرهشان را بازتاب میدادند و اصطلاحاً زیست دیجیتالی شکل گرفته بود و کسبوکارها هم فعالیت میکردند و دیده میشدند. امروز چنین اتفاقی در وسعتی که وجود داشت را در هیچکدام از پیامرسانهای داخلی و شبکههای اجتماعی نمیبینیم. پلتفرمهایی مانند دیوار و باسلام بخشی از کسبوکارهای کوچک و خانگی را میزبانی میکنند اما نباید جنس آنها را با کسبوکارهای اینستاگرامی مقایسه کنیم. شما برای وقتگذرانی یا تفریح سراغ باسلام نمیروید و فقط به قصد خرید به آن مراجعه میکنید؛ اما مردم در اینستاگرام زندگیشان را پیش میبردند و در کنارش کسبوکارها را نیز دنبال میکردند.
درصد قابل توجهی از این شکل تجارت اجتماعی از بین رفته است.» از دید مدیرعامل کارزار اصولاً قطع شدن ارتباط مردم با پلتفرمهای بینالمللی مطلوب نیست. او در این باره توضیح میدهد: «شاخص و هدف قرار دادن مهاجرت کاربران به پلتفرمهای داخلی و حذف آنها از شبکههای اجتماعی بینالمللی اساساً اشتباه است؛ یعنی ما حتی اگر با ادامه فیلترینگ و حمایتهای مصنوعی موفق شویم تمام کاربران را به پلتفرمهای بومی منتقل کنیم، این اتفاق از جوانب مختلف منفی است. با این کار، خودمان را عملاً را از دهکده جهانی تکنولوژی و ارتباطات حذف میکنیم. اگر روزی امکانش وجود داشت که کسبوکارها ارتباطات بینالمللی خود را توسعه دهند از طریق پلتفرمهای داخلی و بومی ممکن نیست؛ بنابراین نوعی خودتحریمی در حال وقوع است.»