دو قطبی خطرناک لیبرال- پوپولیست
دو قطبیهای ساختگی که در برخی مقاطع در اقتصاد ایران و ذیل عناوینی چون پوپولیستها و نئولیبرالها نمایان میشوند و افکار عمومی را به خود مشغول میکنند، بیشتر پوششهای خودساختهای است برای ندیدن اصل واقعیت در اقتصاد ایران. آندسته از افراد و جریاناتی که اعلام میکنند اقتصاد ایران نئولیبرالی است، یا معنای لیبرالیسم را نمیدانند یا اینکه درکی از نئولیبرال و اساسا اقتصاد نوین ندارند.
اقتصادی مانند ایران که رتبه آزادی اقتصادیاش در رنکینگ جهانی حدود 159 است (و تنها 6کشور را پایین خود میبیند)، چه نسبتی میتواند با مفاهیم و گزارههای نئولیبرالی داشته باشد. بهتر است، به مفاهیم و گزارههای معنایی احترام بگذاریم و یک چنین استفادههای مبتذلی از آنها نکنیم. اقتصادهایی میتوانند بگویند با نئولیبرالیسم نسبت دارند که دولت در آنها کوچک باشد، بخش خصوصی قلمروی گستردهای از اقتصاد را در اختیار بگیرد. بازار رقابتی در آنها موج بزنند و فضا برای ایدهپردازیهای اقتصادی فراهم باشد.
کشوری که در آن حدود 90 درصد اقتصاد در اختیار بخش دولتی است، بخشنامههای دستوری هر از گاهی در آن صادر میشود، 80درصد درآمدهای ارزی به حساب دولت میرود و...نمی تواند خود را لیبرالی و نئولیبرالی بداند. اساسا اقتصادی که تحریم است نمیتواند لیبرال باشد. از سوی دیگر برخی افراد هم که طرف مقابل را به پوپولیسم و... متهم میکنند باید بدانند که برخی نقدها را میتوان شنید و درباره آن فکر کرد. مثلا در ایران سالهاست که اعلام میشود مشکل تورم کسری بودجه دولت است. اما کسی اعلام نمیکند که ریشه بروز کسری بودجه چه عواملی است.
یعنی اگر کسری بودجه مهار شود آیا همه مشکلات ایران حل میشود؟ اگر حل میشود چرا در آن سالها که درآمدهای نفتی بالایی داشتیم و تحریمی در کار نبوده، سایه تورم در اقتصاد ایران رخت برنبسته بود. مشکل اصلی اقتصاد ایران عدم رشد اقتصادی و عدم اولویت بودن اقتصاد است. در این وضعیت اقتصاد رشد نمیکند و اقتصادی ذینفعانه شکل میگیرد. دوستان اقتصاددان هم مدام ایدهپردازیهایی از این دست میکنند که برای حل مشکلات باید نرخ بنزین بالا برود. تو گویی که همه مشکلات اقتصادی ایران با گران کردن بنزین از میان میرود. این هم (گران کردن بنزین) مشکل اصلی اقتصاد ایران نیست. رشد قیمت بنزین و نوسانات ارزی، معنایی فراتر از یک نوسان معمولی را دارد و طول و عرض اقتصاد و معیشت خانوادههای ایرانی را در مینوردد.
بنابراین دیدگاههای موجود درباره افزایش نرخ بنزین و آزادسازی نرخ ارز هم درست نیستند. مصرف بنزین در ایران بالاست، چون صنعت خودروسازی خودروی بهینه تولید نمیکند. این خودروهای غیر بهینه هم سلامتی مردم را تهدید میکنند و هم معیشت آنان را. هرگونه افزایش قیمت بنزین در شرایطی که واردات خودرو وجود نداشته باشد، تکنولوژی روز به کشور وارد نشود و ضرورتهای بازار رقابتی مورد توجه قرار نگیرد، باز هم فایدهای نخواهد داشت. همین فردا هم اگر نرخ بنزین بالا برود تغییری در مشکلات بنیادین ما حاصل نمیشود. ما باید مصرف را بهینه کنیم، صنعت خودروسازی را به عنوان یک مزیت درآوریم و در اختیار بخش خصوصی قرار دهیم و نهایتا به ملزومات اقتصادی و نظام مبتنی بر بازار آزاد عمل کنیم.
گران کردن بنزین به تنهایی فایدهای ندارد. بهطور کلی این تقابلها به دلیل ایجاد میشوند تا اصل موضوع پنهان شود. اصل مشکل آن است که اقتصاد ایران با رتبه آزادی 159 به ورطه یک اقتصاد ذینفعانه افتاده است که در واردات خودرو، لوازم خانگی و... انحصار ایجاد میکند و فشار آن به مصرفکننده نهایی و مردم وارد میشود. این روند بدون انجام اصلاحات اقتصادی و ایجاد یک اقتصاد رقابتی بهبود پیدا نمیکند. مهم نیست این اصلاح را تفکرات لیبرالیستی ایجاد میکند، تفکرات سوسیالیستی ایجاد میکند یا دیدگاههای کومونیستی، مهم این است که اصل اصلاح مورد توجه قرار بگیرد.