زنگ خطر سهمخواهی دولت از بورس
تجارتنیوز| تابستان سال 99 بورس پس از ثبت رشدهای تاریخی به یکباره و بهواسطه برخی دستکاریها و ایجاد هیجان، سقوط کرد. بازار سهام پس از گذشت دو سال و نیم بالاخره در اولین روزهای کاری امسال توانست به سقف سال 99 برسد و جبران زیان و عقبماندگیهای گذشته خود را آغاز کند.
طی دو سال و نیم گذشته مسوولان با مصوبه و تصمیمگیریهای جدید تلاش میکردند بازار را به مسیر قبلی بازگردانند اما با توجه به شرایط وخیم بازار و بیاعتمادی ایجاد شده نسبت به دخالت دولت در بورس، هر تصمیمگیرییا مصوبه جدید ضد خود عمل میکرد و باعث میشد اعتماد سهامداران نسبت به بورس کمرنگتر شود و هرروز شاهد سرخپوشی بیشتر شاخص و کلیت بازار باشیم. بالاخره و پس دو سال و نیم زیان و درجا زدن، شاخص کل توانست در اولین روزهای کاری سال جدید رکوردشکنی کند و سقف 99 را رد کند.
از سوی دیگر ارزش معاملات نیز رکورد سال 1400 را شکست و به عبارتی تمامی مولفهها دست به دست یکدیگر دادند تا امسال بازار سرمایه آماده رشدی بیش از تورم شود. به واسطه این رشدها کارشناسان پیشبینی میکنند که بورس امسال بتواند تمام عقبماندگیهای خود را جبران کند و پس آن بازدهی بیش از بازارهای موازی کسب کند. در بحبوحه همین روزها و حال خوش بازار، بورس دوباره مورد توجه دولت قرار گرفته و رییس دولت سیزدهم به وزیر اقتصاد دستور داده که بر عملکرد صحیح بازار بورس نظارت کند. این اظهارات اما ترس و نگرانی نسبت به دخالت دوباره دولت در بورس و سهمخواهی از این بازار در روزهای رونق را افزایش داده است. ابراهیم رییسی به تازگی با اشاره به تاثیر بازار سهام بر سایر بازارها، بر مدیریت وزیر اقتصاد در هماهنگکردن همه بخشهای مرتبط برای عملکرد صحیح این بازار تاکید کرد.
مساله بعدی به نوع حمایت باز میگردد. دولت سیزدهم مهمترین هدف خود را حمایت از بورس بیان کرده بود؛ اما تا به امروز این دولت حمایتی جز تسریع در شاخصسازی انجام نداده است. فعالان بازار عنوان میکنند که اگر رییسجمهوری قصد حمایت از بورس را داشت چرا آن زمان که مردم غرق در زیان بودند، کاری به بازار نداشت و اکنون با رشد شاخص به دنبال نظارت است؟ بازار سرمایه یک هویت مستقل و شفاف دارد؛ اگرچه از زمستان سال 98 تا به امروز این استقلال و شفافیت زیر سوال رفته است و دولتها با دخالت در بازار سرمایه سعی کردهاند، کسری بودجه خود را از این طریق جبران کنند و به نوعی گردش معاملات بازار سرمایه را به نفع خود تصاحب کنند.
این روند باعث شده که سرمایه مردم در بورس نابود و اعتماد آنها نیز به کمترین حالت ممکن برسد. در نتیجه سهامداران ترجیح میدهند سرمایههای خود را از بورس خارج کنند که نتیجه آن سقوط بورس است. تجربه سه سال اخیر نشان میدهد که هر وقت دولتها در نقش حامی وارد بازار سرمایه شدند، برعکس عمل کرده و موجب زیان سهامداران شدهاند.