تاثیر تورم بر بورس
تورم یکی از پر کاربردترین مفاهیم امروزه کشور ماست که دیگر تنها اقتصاددانان به آن نمیپردازند بلکه تمام افراد با هر سطح دانش و تحصیلاتی آن را به خوبی با گوشت و پوست و استخوان لمس میکنند.
از نظر علم اقتصاد تورم یا Inflation به افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک بازه زمانی معین گفته میشود. این افزایش قیمتها درهمه کالاها و خدمات یکسان نیست. بانک مرکزی با تعریف یک سبد کالایی روند تغییر قیمت آن را رصد کرده و نرخ تورم را بر اساس آن اعلام میکند. در نتیجه پیشبینی اینکه کدام کالا رشد قیمت بیشتری خواهد داشت و کدام کمتر بسیار مشکل است.
اینکه سرمایهگذاری سپری مناسب برای در امان ماندن از گزند تورم است بر کسی پوشیده نیست ولی از آنجایی که قیمت همه کالاها به یک نسبت بالا نمیرود، یعنی مثلا افزایش قیمت در املاک با افزایش قیمت در سکه و ارز و با افزایش سطح عمومی درآمد آحاد مردم تفاوت دارد، تصمیم درمورد سرمایه گذای مشکل است.
اما بازار سهام به دلیل مزایای مختلفی که نسبت به سایر بازارهای موازی دارد از جمله نقدشوندگی بالا، پتانسیل سرمایهگذاری با سرمایه بسیار اندک و... همیشه مورد توجه سرمایهگذاران بوده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که افزایش تورم باعث افزایش تقاضا در بازار سهام شده و به رونق بیشتر بازار منجر میشود. چرا که با سرمایهگذاری آحاد مردم در بازار سهام، حجم معاملات در بازار افزایش پیدا میکند و همین مساله بر انگیزه شرکتها برای ورود به بازار سهام و تامین مالی از این طریق تاثیر گذاشته و اوراق بیشتری منتشر میشود و عمق بازار نهایتا افزایش مییابد.
از طرفی دیگر تورم قیمت اسمی کالاها را افزایش میدهد. به عبارتی دیگر میزان فروش و کیفیت کالا و خدمات شرکت افزایش نمییابد بلکه تنها به دلیل کاهش ارزش پول ملی، قیمت کالا و خدمات افزایش یافته و به تبع آن قیمت سهام نیز رشد میکند. باید به این نکته توجه داشت که با اینکه در اثر تورم قیمت مواد اولیه مورد نیاز برای تولید افزایش پیدا میکند، ولی این افزایش قیمت در تمام صنایع یکسان نیست و تاثیر تورم بر صنایع متفاوت بوده و بستگی به میزان افزایش قیمت مواد اولیه و افزایش قیمت محصول و خدمات نهایی دارد. به عبارت دیگر باید بررسی شود که در اثر تورم حاشیه سود شرکت بیشتر شده، کمتر شده یا بدون تغییر مانده است.
اگر افزایش قیمت مواد اولیه بیشتر از افزایش قیمت محصولات شرکت باشد حاشیه سود کاهش یافته و تبع آن قیمت سهام آن نه تنها بالا نمیرود بلکه ممکن است کاهش نیز یابد.
بنابراین بهطور خلاصه میتوان نتیجه گرفت که تورم باعث رشد بازار سهام شده ولی این رشد در صنایع مختلف یکسان نیست.
یک ویژگی منحصر به فرد بازار سهام این است علاوه بر اینکه به عنوان سپر تورمی عمل میکند در زمانهای ثبات اقتصادی و رشد اقتصادی نیز بازار سهام به رشد خود ادامه میدهد و این ویژگی ریشه در ماهیت مولد آن دارد و به بازار سهام نسبت به سایر داراییهای ایمن برتری ویژه میدهد ممکن است این شبهه پیش بیاید که بازار سهام متناسب با تورم رشد نکرده و دچار عقبافتادگی است.
در این مورد باید گفت که دلیل این موضوع ریشه در اقتصاد دستوری و قیمتگذاری دستوری دارد اما با قطعیت میتوان گفت که در افقهای زمانی طولانیمدت نهتنها بازار خود را با تورم تعدیل میکند بلکه حتی رشد بسیار بیشتری نسبت به تورم خواهد داشت. اما در میانمدت ممکن است شاهد فازهای تاخیری و توقفگاههای مقطعی بازار و شاهد عقبماندگی نسبت به تورم در بازار باشیم که همانطور که عرض شد در طولانی مدت قطعا تعدیل خواهد شد.