دیپلماسی برجامی
سالهاست کارشناسان در خصوص ضرورت گفتوگو و مذاکره دو جانبه ایران و امریکا صحبت میکنند. مطابق این الگوی ارتباطی، تحلیلگران اشاره میکنند که ایران و امریکا دو طرف اصلی مذاکرات هستند، بنابراین باید در خصوص برجام رودررو صحبت کنند.
بدون تردید از این طریق پایان دادن به تحریمها، تسریع خواهد شد. میانداری نمایندگان روسیه و چین و حتی اروپا بدون مذاکره ایران و امریکا، ارزش افزوده قابل توجهی برای ایران نخواهد داشت. اما بنا به دلایل مختلف به این هشدارها بیتوجهی شد.
اخیرا بحثهایی درباره مذاکرات حقوقی ایران و امریکا مطرح شده که فضای تازهای را در خصوص مناسبات ارتباطی ایران و غرب ایجاد میکند. دهقان، معاون حقوقی رییسجمهوری دو هفته قبل اعلام کرد که مذاکرات حقوقی میان ایران و امریکا در حال انجام است تا از بطن آن مطالبات کشورمان استیفا شود. این روند ادامه داشت تا اینکه دیروز هم اظهارنظری تازه در همین زمینه منتشر شد. معاون حقوقی رییسجمهوری جزییات بیشتری درباره مذاکرات دوجانبه ایران و امریکا مطرح و چشماندازی متفاوت در این زمینه ارایه کرد. تحلیلگران هم میخواهند بدانند آیا ایجاد این مذاکرات حقوقی با امریکا میتواند به عنوان کاتالیزور در احیای برجام عمل کند؟ با توجه به اینکه ایران و امریکا دوطرف اصلی پرونده برجام هستند، آغاز مذاکرات دوجانبه میتواند بخشی از موانع پیش روی احیای برجام را از میان بردارد.
حدودا 10 روز قبل برای نخستین بار اظهاراتی از سوی معاون حقوقی رییسجمهوری درباره مذاکره حقوقی با امریکا مطرح شد. پس از آن هرچند اقدامات مشخصی در این زمینه صورت نگرفت، اما چند مقام ایرانی راهی عمان شدند؛ پیشبینی میشود که پس از صحبتهای معاون رییسجمهوری، تحرکاتی در دستور کار قرار گرفته است تا ایران منافع حداکثری خود را برداشت کند. تحولاتی که میتوان آن را ذیل عنوان دیپلماسی پنهان قرار داد. با توجه به مشکلات اقتصادی ایران و ناآرامیهای کشور در تابستان و پاییز سال 1401، موضوع احیای برجام برای دولت اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
چرا که روسیه و چین به تنهایی قادر نیستند وضعیت اقتصادی منجمد ایران را ذوب کنند. بنابراین طرح موضوعات اینچنینی با هدف بهبود شاخصهای اقتصادی انجام میشود. اما یکی از پرسشهایی که باید به آن پاسخ داده شود، آن است که چرا در برههای که ایران فرصت داشت برجام را در اسفندماه 99 عملیاتی کند، مطالباتش را محقق کند و بخش قابل توجهی از تحریمها را نیز بیاثر کند، دست به این اقدام ضروری نزد؟ پس از آن اما ایران در دولت بعد، مطالبات دیگری طرح کرد، غرب هم به این مطالبات پاسخ نداد.
در این شرایط مشکلات اقتصادی ایران مدام وسیعتر شد و نرخ ارز به محدوده 60 هزار تومانی هم رسید. برای عبور از این مشکلات دولت به برجام نیاز دارد، غرب هم به برجام نیاز دارد تا رویکردهای دیپلماسی را ترویج کند.
مشکل دیگری که امروز مشاهده میشود و جوزف بورل هم به آن اشاره کرد آن است که شورای حکام باید دامنه نظارتهای خود را در ایران وسیعتر کند. با توجه به اینکه یک ماه دیگر نشست شورای حکام برگزار میشود، ایران باید هرچه سریعتر به پرسشها و ابهامات آژانس پاسخ بدهد. به نظر میرسد مذاکرات دوجانبه در مسیر این تحولات شکل گرفته است.
این دیپلماسی پنهان برنامهریزی شده تا ایران ابهامات را برطرف سازد. کارشناسان آژانس هم به ایران خواهند آمد و دوربینهای خود را نصب میکنند. بازدیدهایی هم برای سایت فردو برنامهریزی شده تا حجم غنیسازی این سایت بررسی شود. بر اساس قطعنامه 2231 ایران پذیرفته که غنیسازی این سایت تغییر پیدا نکرده و نوع سانتریفیوژهای این سایت هم تغییر نکند، این روند باید بررسی شود.
چنانچه گزارش گروسی و آژانس درباره ایران مثبت باشد میتوان گفت که راه برای حل مشکلات تحریمی و عبور از چالشها باز شده و دو طرف توانستهاند بخشی از مشکلات را پشت سر بگذارند. در صورتی که یک چنین مناسبات دوجانبهای شکل بگیرد، میتوان نسبت به حل مشکل تحریمها، بازگشت به کنوانسیونهای بینالمللی و توسعه تجاری در جهان امیدوار بود. نیازی که اقتصاد ایران را در مسیر رشد قرار میدهد.