گاز نیروگاهها به قیمت منطقه!
گلناز پرتوی مهر |
بحث قیمتگذاری و محاسبه یارانه انرژی که از موضوعات جدی و چالشی است و دو ایراد اساسی دارد، اگر نظام تعرفهگذاری درست شود، نیروگاه باید به قیمت منطقی و حتی منطقهای گاز را خریداری کرده و به قیمت منطقهای هم برق را به شرکتهای توزیع بفروشد و شرکتهای توزیع هم این برق را نهایتاً به مصرفکننده نهایی بدهند. حالا اگر دولت بخواهد یارانهای پرداخت کند باید به انتهای زنجیره مصرفی اختصاص داده و اجازه دهد دیگر بخشهای این زنجیره به صورت آزاد کار کند.
به گزارش «تعادل» تعرفهگذاریهای نادرست در مصرف انرژی سبب آن شده است که توزیع یارانههای انرژی عادلانه نبوده و مشترکان و صنایع با مصرف بیشتر انرژی یارانه بیشتری را دریافت کنند، در حالی که با تعرفهگذاری صحیح به روش پلکانی افزایشی یا IBT که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته اجرا میشود، به نحوی که تعرفههای مصرفی برای مصارف بالاتر افزایش یافته و در نتیجه انگیزه مصرف بیرویه انرژی ارزان را از بین برده و امکان کاهش یارانه پرداختی دولت به مشترکان و صنایع با مصارف غیر متعارف را فراهم کرده و نیز توزیع عادلانه یارانه و نظام پاداش را برای مشترکان با مصرف الگو را به ارمغان میآورد.
فرشاد جامع اصل، کارشناس حوزه انرژی، در خصوص بحث یارانههای انرژی و نظام تعرفهگذاری انرژی در گفتوگو با«تعادل» گفت: در واقع سه موضوع از اصول این قضیه است، اولاً بحث قیمتگذاری و محاسبه یارانه انرژی که از موضوعات جدی و چالشی است، فرمول محاسبه معمول یارانههای انرژی این است که حجم حاملهای انرژی مصرفی را ضرب در قیمت داخلی میکنند و بعد قیمت فوق یا قیمت بازار منطقهای یا بازار جهانی را محاسبه کرده و از روی این مقدار یارانه را به دست میآورند، این اختلاف دو ایراد اساسی دارد. یکی اینکه اولاً قیمت دلار مبنا قرار گرفتن محل بحث است.
وی در ادامه افزود: اگر قیمت دلار را هزار تومان درنظر بگیرید، شاید گفته شود که بنزین گران به مردم داده میشود و یعنی یارانهای به آن تخصیص داده نمیشود، لذا خیلی وابسته به قیمت ارز است و این موضوع بسیار تأثیرگذار است، بنابراین یارانههای انرژی تنها موضوع بخش انرژی و اقتصاد انرژی نیست، بلکه یک موضوع اقتصادی است و به اقتصاد کلان هم ربط دارد و تا زمانی که قیمت ارز کنترل نشده و تثبیت نشود، پیگیری این موضوع، موضوعیت نداشته و آزادسازی قیمتها نمیتواند مطرح باشد.
این کارشناس انرژی با بیان ایراد اساسی بعدی در محاسبه یارانههای انرژی، تاکید کرد: مورد بعد این است که به فرض هم اگر محاسبات دقیق یارانه انرژی انجام شود، بازار جهانی کشش این حجم از عرضه محصولات در بازار را نداشته و در صورت وجود این ظرفیت، قیمتها نیز تغییر خواهد شکست. ما اگر همین الان گاز مازاد هم داشته باشیم به راحتی نمیتوانیم صادرات انجام دهیم، لذا امکانپذیری موضوع مهم است و نباید روی یک سری اعداد توهمی روی بحث یارانهها مانور دهیم و اینکه این عدد چه قدر عدد واقعی و قابل دسترس است مهم است.
وی با اشاره به نحوه اعطای یارانه، بیان کرد: اگر قرار است که دولت یارانه بدهد، باوجود ایرادات بیان شده و بافرض اینکه محاسبات هم درست باشد، باید یارانه به مصرفکننده نهایی داده شود، نه اینکه به خود صنعتی داده شود که بسیاری از این صنایع صرفاً دارند انرژی را در بخش قابل توجهی اتلاف میکنند.
جامع اصل، در خصوص نظام تعرفهگذاری تصریح کرد: اگر نظام تعرفهگذاری درست شود، نیروگاه باید به قیمت منطقی و حتی منطقهای گاز را خریداری کرده و به قیمت منطقهای هم برق را به شرکتهای توزیع بفروشد و شرکتهای توزیع هم این برق را نهایتاً به مصرفکننده نهایی بدهند. حالا اگر دولت بخواهد یارانهای پرداخت کند باید به انتهای زنجیره مصرفی اختصاص داده و اجازه دهد دیگر بخشهای این زنجیره به صورت آزاد کار کند.
وی ادامه داده و گفت: این طوری انگیزه برای مدیران نیروگاهها وجود دارد که بتواند راندمان خود را افزایش دهد. درحال حاضر برای صاحبان نیروگاه چه مصرف گاز او نصف شده و چه دو برابر شود، عدد خیلی قابل توجهی در صورتهای مالی او دیده نمیشود ولی وقتی قیمت گاز آزاد شود، آن موقع به ازای هر متر مکعب کاهشی که دارد ایجاد میکند، عملاً یک نفع اقتصادی برای او ایجاد میشود که در صورتهای مالی خود نشان میدهد.
این کارشناس انرژی در خصوص عدالت در توزیع یارانهها، اظهار داشت: یکی از مصادیق بیعدالتیها این است، که یارانه انرژی برای کسی که 500 میلیون درآمد دارد یا کسی که 5 میلیون درآمد دارد، با مصارف متفاوت به یک نسبت افزایش یابد، هرچند که کشور باید برای اقشار مختلف جامعه با مصرف معمول و نزدیک به الگوی مصرف، بخشی از هزینه را تحت عنوان یارانه بپردازد و برای مصرف کمتر از الگوی تعریف شده هزینه مصرفی را تا حد رایگان هم پیش ببرد، درحال حاضر این برق امید و گاز امید که برق و گاز را برای مصارف زیر الگو رایگان ساخته نیز مطابق با عدالت است. وی در ادامه تاکید کرد: اگر مصرف مشترکی نیز از الگوی مصرفی کشور بالا رفت، متناسب با مصرف بیشتر تعرفهها با پلکانهای شدیدتر و برای مصارف بیش از حد معقول و غیرمتعارف، هزینه انرژی را حتی شده با مدلهای مالیاتی و تحت عنوان جریمه از افراد دریافت کند.
این نحوه تعرفهگذاری با عدالت سازکارتر است و کشور بر این اساس میتواند مصرف کشور را مدیریت کرده و به سمت الگوی مصرفی هدایت نماید و حتی هزینههای زیست محیطی و هزینههای زیرساختی و هزینههای انتقال انرژی را نیز با این روش میتواند دریافت کند. جامع اصل، در پایان با اشاره به مالیات برمازاد مصرف انرژی تشریح کرد: مالیات بابت مصرف غیر متعارف به جز پرداخت تعرفه انرژی در همه جای دنیا مرسوم است و مشترک پرمصرف نمیتواند با بیان این استدلال که من هزینه انرژی مصرفیام را پرداخت میکنم اجازه مصرف نامحدود را داشته باشد و لزوماً این طور نیست که با قیمت آزاد انرژی را برای مشترک پرمصرف محاسبه کنند بلکه بسته به میزان مصرف هزینه انرژی را با قیمتی فراتر از بهای آزاد نیز باید بپردازند و یک مالیات هم روی آن بسته و جریمه پرمصرفی مشترک نیز دریافت میشود.