حمایت تاثیرگذار و کماثر
یکی از اصلیترین چالشهایی که در سالهای گذشته اقتصاد ایران با آن مواجه بوده، بحث کاهش قدرت خرید مردم و فشار معیشتی بر آنها است که دولتهای مختلف تلاش کردهاند راهی برای آن پیدا کنند اما چالشها درباره نحوه برنامهریزی در این حوزه همچنان ادامه پیدا کرده است.
با توجه به تورم بالایی که ما در تمام سالهای گذشته داشتهایم، اینکه به چه شکل حمایت از مردم در دستور کار قرار بگیرد یک موضوع و سوال جدی خواهد بود. نگاهی به یارانه احمدینژاد نشان میدهد که این پول در ابتدا ارزش بالایی داشت و چه در مقایسه با دلار و چه از نظر نقشآفرینی در اقتصاد معیشتی مردم سهمی جدی ایفا میکرد اما این یارانه در گذر زمان به جایی رسید که عملا هیچ سهمی در زندگی مردم نداشت.
به این ترتیب ما باید طوری برنامهریزی کنیم که هم در آن واقعیتهای اقتصاد ایران دیده شود و هم حمایت واقعی از مردم ادامه پیدا کند. در ایران بحث حمایت از اقشار کمدرآمد، موضوع تازهای نیست و از چند دهه قبل دولتهای مختلف این موضوع را در دستور کار قرار دادهاند اما موضوع این است که ما هنوز نتوانستهایم به راهکار و نتیجه نهایی برسیم.
البته در این میان، باید توجه داشت که با توجه به تورم بالا، بسیاری از این حمایتها نیز در نهایت برای کوتاهمدت پاسخگو هستند و پس از چند سال دولت مجبور است راهحلهایی جدید در این حوزه به کار ببندد.
پس باید این طور نتیجهگیری کرد که ضمن تاکید بر لزوم حمایت دولت از اقشار کمدرآمد و طراحی بهترین شیوهها برای بهبود شرایط آنها، در بلندمدت تنها راه بهبود شرایط اقتصادی، رشد تولید و توسعه اقتصادی کشور است.
به این ترتیب در این تردیدی وجود ندارد که دستگاههای تصمیمگیر باید راهی برای اجرای بهترین سیاست حمایتی از مردم پیدا کنند و البته در بلندمدت بهترین حمایت بهبود شرایط اقتصادی و کاهش تعداد افرادی است که برای تداوم زندگی به حمایت دولت احتیاج دارند.
اگر ما این مسیر را طی کنیم هم میتوان به کاهش تورم و پایین آمدن فشار بر روی اقشار کمدرآمد فکر کرد و هم راهی برای کاهش تورم یافت اما در غیر این صورت احتمالا همچنان چالش شناسایی و نحوه حمایت به جای خود باقی خواهد ماند.