میدان آرش؛ مشکل تکنیکال یا سیاسی
در روزهایی که اخبار امیدبخشی در خصوص از سرگیری روابط ایران و عربستان رسانهای شده بود و کشورهای حاشیه خلیج فارس یکی پس از دیگری به دنبال عربستان برای بهبود مناسبات ارتباطی با ایران برنامهریزی میکردند، ناگهان خبر چالش در مسیر ارتباطی میان ایران و عربستان از یک طرف و ایران و کویت از سوی دیگر، بر سر میادین گازی آرش رسانهای شد.
خبری که برخی رسانهها آن را با عنوان «پایان ماه عسل ایران و عربستان» برآورد کردند و تحلیلهای متعددی در خصوص چرایی بروز این چالش منتشر کردند. میدانی که از میدانهای گازی ایران است که در شمال خلیج فارس و در استان بوشهر قرار دارد و از میادین مشترک ایران با کشورهای کویت و عربستان سعودی است.
میدان گازی آرش از سوی دو کشور عربی میدان الدوره نامیده میشود. نزدیک به 40 درصد محدوده میدان گازی آرش در آبهای ایران قرار دارد و مابقی میان دو کشور عربستان و کویت تقسیم شده است. در سالهای گذشته شرکت ملی نفت ایران برای تعیین میزان ذخایر درجای میدان گازی آرش یک حلقه چاه اکتشافی به نام «چاه شماره یک آرش» حفاری کرد. اما امروز کویت و عربستان معتقدند که ایران هیچ سهمی از این میدان را ندارد و تا زمان مشخص شدن مرزهای دریایی نمیتواند از آن استفاده کند.
پس از رسانهای شدن این خبر، اما بسیاری از رسانهها در ایران رویکردهای منفی و تیره و تاری را در این زمینه اتخاذ کردند در حالی که معتقدم این موضوع در بسیاری از میادین مشترک در سایر نقاط جهان سابقهدار است. بحرانی که اخیرا ایجاد شده ناشی از آن است که این میدان در خط مرزی بین ایران و کویت و عربستان قرار دارد. این مشکل مسالهای تکنیکال است. ابتدا باید خطوط مرزی در دریا مشخص شود در مرحله بعد از طریق لرزهنگاری و فناوریهای نوین باید بررسی شود که چه اندازه از این میدان در قلمروهای ایران و چه میزان از آن در قلمروی سایر کشورها قرار دارد. اساسا ممکن است طی زمانهای مختلف، حجم ذخایر در هر کدام از قلمروها تغییر کند.
بنابراین تعیین این ظرفیتها کاری کاملا تخصصی و علمی است و باید از مشارکت شرکتهای تخصصی بهره برد. اما اگر از من سوال شود که برای حل این چالش چه میتوان کرد، میگویم که تصمیم کار آن است که 3 کشور ایران، عربستان و کویت این پرونده را به یک گروه متخصص بینالمللی ارجاع بدهند تا بررسیهای تخصصی انجام بگیرد و پس از آن تصمیمات سیاسی اتخاذ شود. این کشورها میتوانند قراردادی با هم منعقد کنند و سپس از شرکتهای بزرگ بینالمللی بخواهند که حوزه تولید گاز را توسعه بدهند. از این طریق فروش گاز این میدان به کویت و عربستان هم سادهتر صورت میگیرد.
چرا که عربستان و کویت به شدت به گاز نیاز دارند و ایران میتواند از این نیاز به نفع خود استفاده کند. ضمن اینکه ایران میتواند از ظرفیتهای این کشورها (عربستان و کویت) برای سرمایهگذاری در این میدان استفاده کند. این روند از طریق اتخاذ رویکردهای دیپلماسی فعال به وقوع میپیوندد. باید گفت هر گونه تاخیری در این زمینه میتواند، آسیب اقتصادی زیادی به ایران وارد سازد. باید بین کشورها مذاکره شود، خطوط مرزی دریایی همواره در سطح جهان ابهاماتی را ایجاد میکند. البته قوانین بینالمللی این ابهامات را مشخص کرده و به راحتی میتوان از این قوانین برای حل بحران استفاده کرد. معتقدم شکلگیری این بحث در این بازه زمانی نه تنها تهدید نیست بلکه فرصت مناسبی است.
با توجه به اینکه روباط میان ایران و کشورهای خلیج فارس از سر گرفته شده است از این فرصت برای حل این چالش و انعقاد قرار داد فیمابین ایران، عربستان و کویت میتوان بهره برد. اما ایران نه فقط در خصوص میدان آرش بلکه در زمینه میادین دیگری چون فرزاد هم با عربستان اشتراکاتی دارد. باید از این فرصتها برای شکلگیری سرمایهگذاری مشترک استفاده کرد. کشورهای عربستان و کویت دکلهای فراوانی را در منطقه نصب کرده و الگوهایی را برای توسعه میادین طراحی کردهاند؛ ایران نباید عقب بماند و باید هرچه سریعتر نقش خود را در این میادین مشترک تثبیت سازد.