واقعیت‌های متضاد و برجام

۱۴۰۲/۰۴/۲۴ - ۰۲:۵۶:۰۶
کد خبر: ۲۱۰۵۹۱
واقعیت‌های متضاد و برجام

چرا گفت‌وگو درباره برجام مهم است؟ چون با بررسی آن می‌توان چراغ راهی به سمت آینده پیش روی ایران گشود. واقعیت آن است زمانی که برجام امضا شد، اثرات و تبعات مشخصی در بخش‌های سیاسی، فرهنگی و دیپلماسی به جای گذاشت. اما مهم‌ترین خروجی برجام قرار بود در حوزه اقتصادی ظهور و بروز پیدا کند و ایران را به ظرفیت‌های واقعی خود در حوزه اقتصاد و تجارت بین‌المللی برساند.

برجام وقتی امضا شد، افراد انتظار نا‌بجایی نسبت به تبعات آن داشتند، برخی تصور می‌کردند پس از امضای برجام قرار است، تکانه ناگهانی در اقتصاد ایران بروز کند و اوضاع اقتصادی ایران از این رو به آن رو شود. این تصور بدون تردید اشتباه بود.

برجام تنها فرصتی را در اختیار نظام سیاستگذاری‌های ایران قرار می‌داد تا از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کند. ما در علوم اقتصادی واژه‌ای داریم که ترجمه پارسی آن «واقعیت‌های متضاد» است. در حقیقت باید بررسی شود که اگر این سند امضا نمی‌شد ایران به چه سمت و سویی می‌رفت و حالا که امضا شده چه دستاوردهایی خلق شده است؟ اقتصاد ایران قبل از امضا شدن برجام در شرایطی دشواری قرار داشت؛ تحریم‌های گسترده غرب علیه ایران، اقتصاد را وارد دوره‌ای از تلاطم‌های مستمر کرده بود.

رشد اقتصادی برای سال‌های متمادی منفی بود، تورم رکوردهای قبلی را شکسته و در دالان صعودی قرار گرفته بود. وضعیت تجارت ایران نامناسب بود و بر اساس اعلام دولتمردان، صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه در هر روز رسیده بود. این روند قرار بود ادامه یابد به گونه‌ای که اوباما برنامه‌ریزی کرده بود که صادرات نفت ایران به صفر برسد.

برجام در یک چنین شرایطی امضا شد. پس از امضای برجام نرخ ارز که بالاترین اعداد خود تا آن روز را تجربه می‌کرد و به محدوده 4800 تومان رسیده بود، نزولی شد و به محدوده زیر 3 هزار تومان رسید. تورم برای 3 فصل متوالی تک رقمی شد؛ صادرات نفتی ایران به سرعت به بالای 2 میلیون و 800 هزار بشکه رسید و... در کل روند نزولی در اقتصاد متوقف شد. اما این روند پس از خروج ترامپ از برجام تغییر کرد و به شکل و شمایل متفاوتی درآمد. باید این پرسش را مطرح کرد، چه شد که برجام نتوانست مبتنی بر پیش بینی‌ها، اثرگذاری داشته باشد؟ مساله این است که امضای برجام ایران را در برابر یک مسیر قرار داد؛ قرار نبود، برجام برای ایران رشد اقتصادی، مهار تورم و... بیافریند.

این در حالی است که برخی فعالان سیاسی در ایران تصور می‌کردند برجام قرار است شاخص‌های اقتصادی ایران را صعودی کند. این در حالی است که در اقتصاد ایران اساسا زیرساخت مناسبی برای تعامل با دنیا پیش‌بینی نشده بود. از منظر اقتصادی برای حضور اثرگذار در عرصه تجارت و بازرگانی بین‌المللی باید بسترهایی فراهم شود، این بسترها طی دهه‌های اخیر در ایران فراهم نشده‌اند. در یک نمونه خاطرم هست، مشکلی بین روسیه و ترکیه شکل گرفته بود. در آن زمان روسیه تمایل داشت به جای ترکیه از ظرفیت‌های تولیدی ایران در حوزه‌های گوناگون کشاورزی، صنعتی و... استفاده کند، اما در ایران زیرساخت‌های لازم از منظر کیفی و استانداردی شکل نگرفته بودند.

بسیاری از اقلام صادراتی ایران از سوی روس‌ها عودت داده شد و فرصت مهمی برای ایران از دست رفت. این مثال را از این منظر مطرح کردم تا به این واقعیت اشاره کنم که پس از رفع تحریم‌ها تازه زمان اتخاذ سیاست‌ها و راهبردهای تخصصی اقتصادی است. این سیاستگذاری‌های علمی و تخصصی در ایران اما جایگاهی ندارند. بسیاری از شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران پس از برجام وارد ایران شدند تا از فرصت به دست آمده استفاده کنند، اما ایران برنامه‌ای برای استفاده از این سرمایه‌ها نداشت. اما با وجود همه این مشکلات برجام فرصتی برای تنفس دوباره برای اقتصاد ایران فراهم کرد.

بنابراین سالگرد امضای برجام فرصتی است برای یادآوری دوباره این واقعیت که ایران ابتدا با زیرساخت‌هایش را ارتقا بدهد، با مردمش و فعالان اقتصادی درست رفتار کند و... تا پس از آن بتواند با طرف‌های خارجی ارتباط مناسبی برقرار کند. ایران نه مطالعات درستی برای توسعه روابط دارد و نه برنامه‌ریزی‌های معقولی برای ایجاد ظرفیت‌های تازه تدارک می‌بیند. با این شرایط بعید است که برجام یا هر سند دیگری بتواند توسعه برای ایران به بار بیاورد. قبل از هر چیز ما به الگوی توسعه پایدار و توافق برای اجرای این الگو نیازمندیم.

 

ارسال نظر