بُعد گم شده بازار سرمایه

یکی از خصوصیات اصلی بازارهای مالی شفافیت اطلاعات است اما شفافیت به تنهایی معنا ندارد چرا که شفافیت زمانی معنا پیدا میکند که همراه با سرعت اطلاعات باشد. متاسفانه در حال حاضر بازار بورس با مشکل بزرگی به نام شفافیت و سرعت در شفافسازی مواجه شده است و بدون شک این امر منجر به خروج سرمایه خواهد شد.
تحلیلگران همواره به بررسی سهم و صنایع میپردازند و بعد از بررسی اقدام به خرید یا فروش میکنند و بازدهی مورد نظر قدرت تحلیل را مشخص میکند اما در حال حاضر مسائل فراتر از بعد فنی رخ میدهد چرا که یک تحلیلگر ساعتها به بررسی ابعاد گوناگون میپردازد اما اطلاعات نهانی که وجود دارد باعث ضرر و زیانهایی میشود که کاملا برخلاف تحلیل است و این مساله بسیار حادی است و در نتیجه باید بیان کرد در چنین شرایطی سرمایهگذاری در بورس کاملا غیرعقلانی است چرا که شما به بررسی زوایای مختلف میپردازید اما اطلاعات نهانی دوبار بر معاملات شما تاثیر میگذارد.
حال اگر نگاهی به بازارهای مالی دنیا داشته باشیم ریسکها به مراتب پایینتر از بازار بورس خودمان است و این نکته سیاه در کارنامه بازار بورس ایران است. همچنین سازمان بورس باید نسبت به وضع موجود هوشیارتر عمل کند و اگر شایعهای بازار را در برمیگردد سریعا نسبت به آن واکنش نشان دهد.
از سوی دیگر وضعیت فعلی بورس حتی به مراتب بدتر از سال ۹۹ است چرا که مشکلات فعلی که در حال سپری کردن آن هستیم تا این حد در سال ۹۹ وجود نداشت.
از سوی دیگر قیمت گزینه بسیار حساسی است و اگر نگاهی به صنایع و شرکتهای مختلف داشته باشیم متوجه خواهیم شد ۷۰ درصد در قیمت خوبی قرار دارند اما این عدم اطمینان باعث شده تردید در بازار موج بزند و تقاضای خوبی شکل نگیرد که یک امر طبیعی است و باید با دقت به این موضوع توجه کنیم.
حال دولت برای مخارج خود نیاز دارد اوراق به فروش برساند پس در چنین شرایطی و برای جذب کردن اوراق چارهای ندارد تا بازار سهام را به حالت فریز ببرد.
پس دولت به عنوان بازیگر اصلی عملکردهایی در جهت منافع خود دارد اما جهت این رفتار دولت به گونهای است که عواقب بلندمدت دارد چرا که افزایش نرخ خوراک باعث خواهد شد صنایع ارزآور با بحران مواجه شوند و در نتیجه این سلسله تاثیر بر عموم مردم و سهامداران عدالت خواهد داشت.
