شرط دستیابی به وابستگی متقابل
تا زمانی که هزینه فرصت مفتخوارگی بالا باشد کسی سراغ تولید نمیرود
تعادل| به باور فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، فصل مشترک همه دورهای باطل تداومدهنده توسعه نیافتگی، در بهرهوری اندک و ضعف بنیه تولیدی ریشه دارد.
این دو نیز در واقع یک مساله هستند؛ چرا که تولید را باید به مثابه یک نظام حیات جمعی دید. تولید تنها جنبه اقتصادی ندارد بلکه جنبههای متعدد فرهنگی، سیاسی، بینالمللی و اجتماعی نیز باید برای آن قائل شد.
او در عین حال، تصور زندگی در دنیایی با وابستگی متقابل را توهمآلود خواند و گفت: ما به شرطی میتوانیم وابستگی متقابل پیدا کنیم که کیفیت و تنوع تولیدات فناورانهمان را بالا ببریم و این از طریق ارتقای بنیه تولید فناورانه اتفاق میافتد.
فرشاد مومنی که در نشست بررسی ضرورتهای توسعهخواهی در ایران در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن میگفت، با بیان اینکه در جاهایی تورمهای 3درصدی، 5 یا 10درصدی پیشبینیها مایه تجدیدنظر میشود، متاسفانه در این مملکت، تورمهای 10 هزاردرصدی نیز برطرفکننده توهمها نیست و استمرار توهمها از 1368 تا امروز به صورت فزاینده با منافع منحطی گره خورده است، اضافه کرد: گویی نفع در نفهمیدن، به روی خودنیاوردن، پنهان و انکارکردن و تکذیب کردن و افزایش تعداد آدرسهای غلط برای گیج کردن حکومت و مردم است! امروز کشورمان به چنان وضعیتی افتاده که، با گرم شدن هوا، تعطیلی سراسری اعلام میشود و به تولیدکنندگان صنعتی رسما نامه داده میشود که کمکم فکری برای خودتان بکنید و ما نمیتوانیم به صورت مطمئن در زمستان به شما گاز و در تابستان برق برسانیم! ابتداییترین وظایف کلاسیک دولتها در ایران به چالش کشیده شده و ما با واگراییهای بسیار نگرانکننده در همه عرصههای حکمرانی روبرو هستیم.
حبس دادههای آماری از روی شرم، ترس و فریب
وی گفت: ما امروز دچار نابرابریهای ناموجه هستیم که درحال رسیدن به مرزهای انفجارآمیز خود است. سقوط بنیه تولید ملی، بهطور همزمان فقر و فلاکت و در عین حال وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج را افزایش میدهد، روندهای تخریب محیط زیست را تشدید میکند و انبوه فاجعههای انسانی و اجتماعی را رقم میزند.
میتوان شمارش آسیبهای شرم آور و رقت برانگیزی که در این کشور به دلیل فقر و فلاکت جانسوز ایجاد شده است را ادامه داد که چشماندازهای مایوسکنندهای رقم زده و سرخوردگی، میل به خودکشی و مهاجرت را افزایش داده است. امروز کسانی، بخش بزرگی از دادههای رسمی زندگی اجتماعی ایران را از روی شرم منتشر نمیکنند و کسان دیگری از ترس و کسانی هم از سر استمرار فریب، مانع انتشار این دادهها میشوند.
با تنشزایی نمیتوان تولید را رشد داد
این استاد اقتصاد تاکید کرد: اندیشه توسعه میتواند به ما کمک کند نظام تصمیمگیریهای اساسیمان را از این آشفتگی فکری، سردرگمی اجرایی و روزمرگیهای فاجعهساز و پر از تباهی، اتلاف و اسراف نجات دهیم.
وی گام نخست را شناسایی دورهای باطل بازتولیدکننده توسعه نیافتگی عنوان کرد و ادامه داد: فصل مشترک همه دورهای باطل تداومدهنده توسعه نیافتگی، در بهرهوری اندک و ضعف بنیه تولیدی است. این دو نیز در واقع یک مساله هستند؛ چرا که تولید را باید به مثابه یک نظام حیات جمعی دید. تولید تنها جنبه اقتصادی ندارد بلکه جنبههای متعدد فرهنگی، سیاسی، بینالمللی و اجتماعی نیز باید برای آن قائل شد. با تنشزایی در مناسبات بینالمللی نمیتوان تولید را رشد داد. همانطور که با بیثبات کردن فضای اقتصاد کلان از طریق شوکهای قیمتی نمیتوان انتظار رشد تولید داشت.
در نظامی که از نظر ترتیبات نهادی، پاداش دهیها به گونهای تعریف شده باشد که با لاشخوری، رباخوری، دلالی و سوداگری بتوان نسبت به تولید پاداش بیشتری دریافت کرد و فرهنگی ایجاد شده باشد که افراد شارلاتانتر و فریبکارتر، زرنگتر تلقی شوند، اگر کسی سراغ سرمایهگذاری در تولید فناورانه رفت، احساس میکند که اسیر و گرفتار شده است. مومنی با تاکید براینکه جامعه توسعه خواه باید همهچیز را، از جمله نظام آموزشی، اقدامات عمرانی و زیرساختی و انتخابهای استراتژیک فناوریها، برمدار تولید تعریف کند، یادآورشد: تا زمانی که هزینه فرصت مفتخوارگی بالا باشد و افراد بتوانند با سهولت و بدون ریسک، با رباخوری، دلالی و کلاهبرداری و قاچاق، درآمدهای سرشار کسب کنند، کسی سراغ تولید نمیرود.
همانطور که اگر سطوحی از ثبات نباشد هم کسی سراغ تولید نمیرود. این استاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: تولید، درچارچوب نظم اجتماعی غیرقائم به شخص و پیشبینیپذیر امکان رشد و اعتلاء دارد و همه آنچه که نظم اجتماعی را پیشبینیپذیر میکند در زمره معجزههای خلقت قراردارد که به آن «معجزه دانایی» میگوییم. بنگاه تولیدی، حیاتیترین کانون انباشت دانایی و توانایی است و هم بزرگترین متقاضی دانایی و توانایی است.
آفت بزرگ مطالبه توسعه «کوتهنگری» است
این اقتصاددان گفت: تولید و توسعه، علم، قانون و برنامه این ظرفیت را دارند که بتوانیم دورنگر شویم و به سمت توسعه حرکت کنیم. توسعه که بر شانههای این مسائل قرار میگیرد، در ذات خود، پدیدهای دورمدت است. بنابراین به تمهیدات دورمدت نیز نیازمند است. آفت بزرگ این مناسبات و مطالبه توسعه، سازه ذهنی «کوته نگری» است. به گزارش جماران، مومنی ادامه داد: تا زمانی که احساس ناامنی و نااطمینانی به حداقل نرسد، امکان غلبه ظرفیتهای دورنگری به کوتهنگری فراهم نمیشود. ناامنی فراگیر، ریشهدارترین مانع توسعه در ایران است. هم ناامنی با منشأ طبیعت در ایران بیداد میکند و...
هم ناامنیهای با منشأ تعاملات انسانی. اگر کسی توسعهخواه باشد، باید کانون اصلی تمرکزش را از بین بردن ناامنیها قراردهد. اما به واسطه اینکه ما به توسعه پشت کردهایم، دایما این دو گونه ناامنی، افزایش چشمگیر پیدا میکنند.
وی گفت: براساس گزارشهای رسمی، از یکسو، از 43گونه متفاوت نااطمینانی با منشأ طبیعت که در دنیا شناخته شده است، 34 مورد آن در ایران فعال است. چنین مساله هیولایی در کشور وجود دارد، اما کسانی را در نظر بگیرید که سندی با عنوان سند توسعه منتشر میکنند، اما مطلقا در آن به این مساله توجه ندارند که در سه دهه گذشته به موازات رونق بازارگرایی مبتذل و برنامه تعدیل ساختاری، به طرز بسیار نگرانکنندهای، آسیبپذیریهای ایران در برابر سیل، زلزله و خشکسالی که مهمترین گونههای شناخته شده ناامنیهای با منشأ طبیعت در سراسر دنیا است، جهش پیدا کرده است. ببینید که پشت کردن به توسعه تمام بقای اکولوژیکی ما را هم چگونه دچار تهدید کرده است!
مومنی اضافه کرد: از این تکاندهندهتر، وضعیت نااطمینانیهای با منشأ انسانی است. براساس استانداردهای موجود جهان، تعداد پروندههای قضایی بر حسب جمعیت که در ایران وجود دارد، جزو نگرانکنندهترینها در دنیا است.
این استاد دانشگاه، با بیان اینکه به اعتبار دستاوردهای انقلاب در مایکروالکترونیک و فناوریهای اطلاعات، دائما در دو دهه گذشته وزن و اهمیت مناسبات بینالمللی در سرنوشت توسعه افزوده شده است، گفت: متاسفانه برخی در این زمینه به عنوان نخبگی میگویند باید با جهان تعامل داشته باشیم! در حالی که این بدیههگویی است. مگر میتوان با دنیا تعامل نداشت! آنچه از دریچه توسعه راهگشایی دارد، مساله، کیفیت تعامل است. تئوری بازار، معتقد است ما فرض میکنیم جهان آنجایی است که آزاری نباشد، کسی را با کسی، کاری نباشد! بنابراین اساس نظریه مبادله بینالمللی را روی وابستگی متقابل میگذارند.
وی تاکید کرد: اما تمام نظریههای واقع بین و انتقادی معتقدند وابستگی متقابل برای شرایطی است که همه کشورها قدرت چانهزنی یکسانی داشته باشند. اگر جهان واحدهای ملی با قدرت نابرابر داشته باشد، هر میزان که نابرابری قدرت بیشتر شود، وابستگی متقابل، جای خود را به وابستگی یک سویه میدهد و رابطه سلطه میدهد. گاهی افرادی حرفهایی میزنند که آدم متاثر میشود و با خود میگوید، اینها در چه عالمی زندگی میکنند؟ فردی میگفت مساله سلطه، مساله چند ده سال پیش بوده، اکنون سلطه وجود ندارد و مساله وابستگی متقابل وجود دارد! باید به او گفت شما که الفبا را نمیدانید، اول مطالعه کنید و بعد سخنرانی کنید!
مومنی توضیح داد: متفکران بزرگ توسعه، دهها کتاب و مقاله درباره ضرورت بازاندیشی در مساله سلطه و وابستگی در عصر دیجیتال نوشتهاند . اینکه سلطه و وابستگی دایما پیچیدهتر و نامرییتر میشود، به معنای فقدان نیست. کسانی از ایده نه شرقی، نه غربی که جزو آرمانهای دوره بعد از انقلاب بوده، تفسیرهای تنگنظرانه مشکوکی میکنند که از درون آن، انزوا جویی میآید. در مورد ایران، در همیشه تاریخ، انزواجویی نه ممکن بوده و نه مطلوب. بنابراین این اصلا قابل بحث نیست. غیرقابل بحثتر و توهم آلودتر این است که تصور کنیم در دنیایی با وابستگی متقابل زندگی میکنیم. ما به شرطی میتوانیم وابستگی متقابل پیدا کنیم که کیفیت و تنوع تولیدات فناورانهمان را بالا ببریم و این از طریق ارتقای بنیه تولید فناورانه اتفاق میافتد.
به گزارش جماران، رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، انتقاد کرد: چه حالی به یک متخصص توسعه دست میدهد که وقتی دولتی اول تا آخر گرفتاریها را از برنامههای دولت قبل میبیند ولی بعد سه سال، همچنان برنامه دولت قبل را تمدید میکند! به نظر میرسد این شیوه جدید حکمرانی است که باید بیشتر درباره آن فکر شود! ماجرا این است که سندی به نام توسعه منتشر کردهاند که مطلقا چیزی درباره تولید فناورانه ندارد و هیچ ارزیابی آسیب شناختی از وحشتناکترین سقوطها در بنیه تولیدی کشور از نقطه عطف اجرای برنامه تعدیل ساختاری تا امروز هم بحث نکرده است.
روند قهقرایی محیط زیست
این استاد دانشگاه پرسید: مگر شما نمیگویید دهه 1390، دهه از دست رفته است؟ آنچه باعث شده این دهه را از دست رفته ارزیابی کنید، مگر جز این است که در آن بیش از 30 درصد تولید سرانه سقوط کرده و بیش از 30 درصد در این دهه شاخص رابطه مبادله سقوط کرده است! اگر الفبای توسعه را میتوانستند درک کنند، فقط به اعتبار همین دو مولفه باید وضع فوقالعاده اعلام میکردند.
نه تنها این کار را نمیکنند، بلکه سندی را به نام توسعه معرفی میکنند که اصلا چنین مواردی را حذف کرده است. اصلا چنین سرفصلی وجود ندارد. همان طور که سرفصل محیط زیست نیز حذف شده است. در حالی که روند قهقرایی محیط زیست در کشور ما در حال رسیدن به مرزهای غیرقابل بازگشت است. از نظر فاجعهآمیزی این دو برنامه را حذف کرده و نام آن را سند برنامه توسعه گذاشتهاند!
مقیاس تولید مرغ در ایران و برزیل
مومنی تاکید کرد: اکنون همه پذیرفتند که بحران آب و برق در ایران حیاتی است. از آنها که در حکومت هستند و دغدغه بقای خود را دارند، دعوت میکنم، این دو بحران را از دریچه آن بستر نهادی که تولید را هم محمل کسب رانت کرده است ببینند. باورکردنی نیست که 18 هزار و600 واحد مرغداری درایران مجوز گرفتهاند، در برزیل یک واحد مرغداری وجود دارد که مقیاس تولید آن از کل همه این 18 هزار و600 واحد ایران، بیشتر است. زمانی که میخواستند شوک درمانی را در حاملهای انرژی، در دستور کار قرار بدهند، تاکید داشتیم که شوک قیمتی مصرفکننده را تنبیه میکند در حالی که کانون اصلی گرفتاریها، در قسمت عرضه حاملها است. گزارش ترازنامه انرژی وزارت نیرو، عنوان میکند روزانه معادل 1.2 میلیون بشکه نفت ما در فرآیندهای تولید، انتقال و توزیع حاملهای انرژی هدر رفت و بحران داریم.
تولید را محمل کسب رانت کردید
این استاد دانشگاه گفت: به مردم میگویید لامپ اضافی را خاموش کنید، اما دولت خودش هیولای اتلاف انرژی است و به روی خود هم نمیآورد. در این شرایط، تنبیه مصرفکنندههای حامل انرژی، مساله را حل نمیکند. اتفاقا در این شرایط، تولیدکننده اسراف کار حاملهای انرژی، انگیزه اصلاح پیدا نمیکند!
مجوزهای بیحساب و کتاب در بخش فولاد
به گزارش جماران، وی با بیان اینکه شرافتمندانه گزارش بدهند که تولید هر کیلو اتیلن و دیگر فراوردههای پتروشیمی در ایران چند لیتر آب مصرف میکند، اضافه کرد: مگر یکی از وزرای پیشین صنعت نگفته بود چند 10هزار مجوز تولید فولاد داده شده که حساب و کتاب آن از دستمان خارج است و آنها قابل نظارت هم نیستند. فعال هم نیستند. برادران سرمایهگذار و حکومتیها پاشنه در معاونت معدن را میکنند که باز هم مجوز فعالیتهای جدید رانتی معدنی بگیرند!
مومنی با انتقاد از اینکه در ایران 113 مجوز تولید میلگرد صادر شده، اما یک شرکت فولاد در کره جنوبی در زمینه برخی از محصولات به تنهایی از کل این تولیدکنندهها در ایران بیشتر تولید میکند، گفت: تاکنون وقتی به این مساله اعتراض میکردیم، میگفتیم شما چرا چشمتان را باز نمیکنید که ارز بری هر واحد GDP در ایران، در فاصله سالهای آغازین دهه 1370، نسبت به اکنون بیش از 6 برابر شده در حالی که تولید ما یا تغییری نکرده یا در برخی سالها کاهش نشان میدهد. این برای شما روشن نکرده که این مجوزهای بیضابطه صد جور برای کشور بحرانسازی میکند؟
رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: بیآبترین و کمآبترین استانهای ما مسابقه مجوزگیری برای صنایع آلاینده و آببر رانتی معدنی گرفتهاند. نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور از این دریچه به مساله نگاه کند تا بفهمد یک رکن کانون اصلی بحران در آب، برق و محیط زیست این است که رانت را محور اصلی قرار دادهاند. تولید، محمل کسب رانت شده است.
مومنی افزود: تا انتقادی مطرح میشود، میگویند فولادیها و پتروشیمیها برای ما ارز میآورند! خیلی جالب است؛ کاش شرایطی بود که به جای اینکه به این شیوه سند برنامه اعلام شود، با برخوردی مدنیتر، باب گفتوگوهای اعتلابخش باز میشد تا به نام تولید برای کشور اینقدر فاجعهسازی نکنند.
به گفته این استاد دانشگاه؛ مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی اعلام کرد هر کیلو مواد صادراتی در صنعت نساجی و پوشاک در برخی از سالها اگر تقویت بیشتری میشد، در مقایسه با فولاد و پتروشیمی تا 15 برابر ارز آوری بیشتری میداشتند. وقتی چنین هیولاهایی نادیده گرفته میشوند، پس حق بدهید که اعتماد به شما کاهش پیدا و فساد در کشور بیداد کند. در چنین حکمرانی که به تولید پشت میشود، افزایش فساد در گستره و عمق اجتنابناپذیر است.
تراز تجاری بخش صنعت در ایران منفی است
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از مسائل تکاندهنده دیگر که یک نفر از نهادهای نظارتی نمیپرسد شما چه برنامه توسعهای میریزید که در آن تراز تجاری بخش صنعت، نسبت به وارداتش مرتب منفیتر میشود، گفت: در حالی که در برخی از کشورهای صنعتی جهان، این تراز تجاری در بخش صنعت، چند صد میلیارد دلاری مثبت است. اما این رقم در ایران منفی است. اگر حساب و کتابی در کار باشد، باید راجع به تک تک اینها فکر شود! اینها اصل ماجرای تولید فناورانه صنعتی را حذف کردهاند و اسم آن سندی که در آن این مساله حذف شده است را سند برنامه توسعه گذاشتهاند!
پیامد روندهای پشت به تولید و توسعه
این استاد دانشگاه تاکید کرد: این روندهای پشت به تولید فناورانه و پشت به توسعه و روندهای مبتنی بر کوته نگری رانتی، ایران را به یک ویرانه تبدیل خواهد کرد. آنچه حیاتی است و ما را برمیانگیزد که همچنان بر این مساله پافشاری کنیم، این است که با رو آوردن به توسعه و محور قرار دادن اشتغال فناورانه، هنوز راه نجات برای ایران باقی است و باید امیدار بود آنهایی که باید بشنوند و بفهمند، این امور خطیر را در دستور کار قرار بدهند و کمک کنند نوشداروی مورد نیاز ایران، قبل از مرگ سهراب به فریاد همهمان برسد.