برای در نظر گرفتن وضعیت بازار در گذشته، حال و آینده یکسری از پارامترها وجود دارند که می‌توان براساس آنها میزان توجه یا عدم توجه سرمایه‌گذاران به آن بازار را بررسی کرد و نسبت به خوش‌بینی یا بدبینی آنها نسبت به بازار هدف نظر داد.
حال با توجه به اینکه می‌توان پارامترهای مهم زیادی را از هر سبک تحلیلی و بررسی بیان کرد قصد دارم تا به اندکی از آنها اشاره کنم. از لحاظ پارامترهای تابلو و معاملات بازار می‌توان به موارد زیادی اشاره که اولین مورد مهم را می‌توان حجم معاملات بازار در نظر گرفت که عملا اولین فاکتوری که می‌توان بازاری را پویا و زنده در نظر گرفت همین حجم معاملات است که عملا در حال حاضر چه در بازار سرمایه و چه در دیگر بازار‌ها شاهد وضعیتی نامساعد برای این فاکتوردر بازار هستیم.
اگر بخواهیم به دیگر فاکتورهای این سبک از بررسی بازار بپردازیم در زمان حال عملا کار بیهوده‌ای را انجام داده‌ایم زیرا بیشتر موارد دیگر بازار پس از قابل قبول بودن حجم معاملات بازار ارزندگی قابل قبولی پیدا می‌کنند و ما هرچقدر بخواهیم به مواردی مانند قدرت خریدار و از این دست موارد نگاه کنیم، عملا اضافه کاری بیش نیست. در پله بعدی اگر بخواهیم سراغ علم تکنیکال برویم و به دنبال پارامترهای خوبی برای بازار باشیم، در هر سبکی از این تحلیل دست ببریم و بخواهیم بازار را با آن سبک بسنجیم حداقل‌های برگشت و شکل‌گیری یک بازار جذاب رعایت نشده است و در حال حاضر هم تغییری در آن مشاهد نمی‌شود و اگر بخواهیم اندکی ریزتر بشویم باید بگوییم که بازار سرمایه در حال حاضر در بازپس‌گیری اندک حمایت‌های شکسته شده خود و شکستن مقاومت‌های کوچک خود هم عاجز مانده است.
در قسمت بعدی اگر بخواهیم بحث بنیاد را پیش بکشیم با صنایعی در بازار روبه‌رو هستیم که سیاست‌گذاری برای آنها در دو چیز اساسی خلاصه می‌شود، ابهام در تصمیمات و دشمنی مستقیم است. در زمانی که قرار داریم حتی خوش‌بین‌ترین تحلیلگر با توجه به سیاست‌های اتخاذ شده و ابهام‌های گوناگون عملا بازار را همانند یا بدتر از شرایط‌های قبلی ریزشی بازار می‌بیند که همگی متأثر از دو کلمه گفته شده قبلی است که هرچند ما بخواهیم بازار را ارزنده در نظر بگیریم پس از رسیدن به هر ناحیه ارزندگی با تصمیمات مختلف می‌تواند به راحتی پله‌هایی پایین‌تر را برای جذابیت سرمایه‌گذار بنیادی قرار دهد و او را بازهم خنثی و بدون تصمیم تا زمانی دیگر بسازد. در آخرین پله هم که مهم‌ترین ابزار سیاست‌گذار برای بازار است که به راحتی می‌تواند هر تصمیم یا سمت و سویی را تغییر دهد نرخ بهره است که به نظر نمی‌رسد در حال حاضر سیاست‌گذار تصمیمی در جهت انبساط داشته باشد که او را در بهترین حالت ممکن می‌توان خنثی و بی‌حرکت در نظر گرفت زیرا عملا چربش تصمیمات او به سمت انقباض است تا برعکس آن. در پایان هم باید گفت برای بازار می‌توان پارامترهای مختلف دیگری را نام برد و توضیح داد که می‌تواند باعث تکانه‌های مختلفی در بازار شود که باتوجه به آشناییت عموم افراد سعی شد تا آشنا‌ترین موارد و قابل فهم‌ترین آنها که دارای قدرت نسبتا زیاد در جهت‌دهی به بازار‌ها خصوصا بازار سرمایه هستند بررسی شود که با اندکی خلاصه تبدیل به پارامترهای فوق گردید.
